سرمربی تیم ملی را چه کسی انتخاب میکند؟
نهايت کاري که تاج ميتواند انجام بدهد، انتخاب سرمربي و معرفي به وزارت ورزش است تا در نهايت با چراغ سبز وزارت ورزش و قرارداد تأييدشده از سوی آنها، سرمربي بعدي تيم ملي ايران را انتخاب کند.
تيم ملي فوتبال ايران سيوپنجمين روز بدون سرمربيگري را سپري ميکند؛ ايران بعد از جام ملتهاي آسيا و همزمان با اتمام قرارداد ششماهه کيروش، با اين سرمربي پرتغالي خداحافظي کرد تا وارد مرحله جديدي از حيات خود شود؛ اگرچه از همان روزهاي بعد از رفتن کيروش و بهطور دقيقتر از ساعتهاي بعد از شکست مقابل ژاپن، گمانهزنيها براي انتخاب سرمربي بعدي ايران شروع شده، ولي تا به امروز همه چيز در حد شايعه باقي مانده است. در اين ميان، فدراسيون فوتبال تنها کاري که از دستش برآمده، اين است که مذاکره با گزينههاي مطرحشده را تکذيب کند و خبر بدهد سرمربي تيم ملي ايران قبل از سال جديد انتخاب ميشود. بااينحال سؤالي که بهطور دقيقتر بايد پرسيده شود، اين است که آيا سرمربي بعدي تيم ملي را فدراسيون فوتبال انتخاب ميکند؟
روزشماري وزارت براي خروج کيروش
براي رسيدن به پاسخ اين پرسش، بهتر است برخي از اتفاقات اخير دوباره مرور شوند. مُهر اتمام قرارداد کيروش با فدراسيون فوتبال ايران هنوز خشک نشده بود که مدير روابطعمومي وزارت ورزش در توييتر خبر داد «باشکوهتر طلوع ميکنيم». اينکه مازيار ناظمي، مدير روابطعمومي وزارت ورزش، خودش را با چه کسي يا چه نهادي جمع بست و با فعل جمع از طلوعکردن خبر داد، مسئلهاي است که هنوز مشخص نيست، ولي مورد مشخص اين است که وزارت ورزش بيصبرانه منتظر اين بود که کارلوس کيروش قراردادش با ايران تمام شود و برود؛ البته وزارتيها براي اين «بيقراري» دلايل خودشان را داشتند؛ فارغ از هزينهاي که قرارداد کيروش روي دست فدراسيون گذاشته بود، رفتارهاي بعضا نسنجيده اين سرمربي پرتغالي هم مزيد بر علت شده بود تا خبر دهند عمر فوتبالي او در ايران به سر رسيده است.
اينطور شد که از وزارت يکباره خبر رسيد گزينههاي گردنکلفتي مثل زيدان و مورينيو در صف مذاکره با تيم ملي ايران هستند؛ گزينههايي که بيشتر شبيه به «جوک» بود تا واقعيت. درست است که مطرحشدن اين گزينهها بيشتر با واکنشهاي طنزآميزي روبهرو شد، ولي ميشد از همان ابتدا نیز حدس زد که پشت پرده چيست. ماجرا از اين قرار است که وزارت ورزش ميخواست خيلي شفاف پيام دهد «کُت تن کيست». اگرچه با واکنشهايي که بعدها نسبت به رفتار غيرحرفهاي مدير روابطعمومي وزارت ورزش صورت گرفت، اين نهاد کمتر به صورت علني درباره سرمربي بعدي تيم ملي نظر داد، ولي از دور تحرکات فدراسيون را زير نظر گرفت تا سئولنشينها چندان بيگدار به آب نزنند.
تاج فقط يک واسطه است؟
همزمان با بيشفعالشدن وزارتيها در بحث انتخاب سرمربي تيم ملي، فدراسيون فوتبال و در رأس آن مهدي تاج، با درپيشگرفتن همان حربه نخنما؛ يعني روزه سکوت گرفتن، ترجيح داد زياد سروصدايي بهپا نشود تا براي حفظ ظاهر هم که شده، نشان دهد خودش تصميمگيرنده است. در اين ميان، البته به واسطه حضور عدهاي دلال يا شايد ايجنت، به چندين مربي بدون تيم هم پيامي فرستاده شد تا در صورت علاقه به هدايت تيم ملي ايران، برنامههايشان را اعلام کنند. موضوعي که يکي، دو نفر از آنها بهويژه در پرونده وينچنزو مونتلا، رسانهاي شد، ولي همانطور که انتظار ميرفت، مهدي تاج، رئيس فدراسيون فوتبال، آن را تکذيب کرد تا دوباره همه چيز به خانه اول برگردد. هرچند از بعضي از رسانهها خبر رسيد که تاج با مشاوره با عدهاي از قديميهاي فوتبال، در تلاش براي انتخاب سرمربي بعدي تيم ملي است، ولي بعيد به نظر ميرسد او بدون اجازه وزارت ورزش با مربياي وارد مذاکره شود. داستاني که در اين ميان حداقل از روي ظاهر روابط هم که شده، مشخص است، اين است که مهدي تاج فقط يک واسطه از وزارت ورزش در امر انتخاب سرمربي است.
چرا تاج نميتواند حرف نهايي را بزند؟
از زماني که مهدي تاج زمام امور را در فدراسيون به دست گرفته، حاشيه يک لحظه هم او را رها نکرده است؛ از حواشي بسيار کوچک گرفته تا حواشي بزرگ. هرچند بيشترين و مهمترين موضوعي که باعث شد تاج اعتبارش را نزد وزارت ورزش از دست بدهد، کارلوس کيروش بود. کيروش در چندين مورد به شخص وزير ورزش تاخت و او را به حمايتنکردن از تيم ملي ايران متهم کرد؛ اما فدراسيون با وجود تلاشهاي نصفهونيمهاي که داشت، هرگز نتوانست ترمز سرمربي وقت را دراينباره بکشد. وضعيت براي مهدي تاج زماني بدتر شد که مشخص شد او صحبتهاي وزير ورزش را که ظاهرا صحبتهايی خصوصي بوده، به گوش کيروش ميرسانده و در اين موضوع ناخواسته به متشنجشدن بيشتر اوضاع دامن زده است. موفقنشدن تاج در مديريت مناسب کارلوس کيروش و البته بحث بستن قرارداد بحثبرانگيز با او، يکي از اصليترين دلايلي است که وزارت ورزش نميخواهد تمام و کمال اختيار انتخاب سرمربي را به مهدي تاج بسپارد.
اين تمام داستان نيست؛ مهدي تاج اينروزها درگير موضوع قانون بازنشستگي نیز هست و «بايد» روز 19 اسفند در مجمع فدراسيون فوتبال گريزي هم به اين موضوع بزند. تعدادي از اعضاي هيئترئيسه او مشمول قانون بازنشستگي هستند و بهشدت تحت فشار قرار گرفته تا عذر آنها را بخواهد. البته عدهاي از نمايندگان مجلس با وجود وضع ماده قانوني براي بقای تاج در فدراسيون فوتبال ميگويند حضور خود رئيس هم غيرقانوني است و او بايد ترک پست کند. حالا به فرض محال که مهدي تاج بدون مشکل به مأموريتش در فدراسيون ادامه دهد، اين ادامه کار بازهم کمتر از دو سال دیگر به پايان ميرسد. تاج فعلا ميتواند دو سال از معافيت قانون استفاده کند و بعد دوباره مشمول قانون بازنشستگي ميشود و ديگر نميتواند براي رياست فدراسيون فوتبال ثبتنام کند. اگرچه او ميتواند بر اين موضوع اصرار بورزد که نهادش غيردولتي است و نبايد دولت در امور آن دخالت کند، ولي ميتواند داستان کفاشيان را براي خودش تکرار کند تا متوجه شود اگر «نخواهند» او براي رياست فدراسيون فوتبال کانديدا شود، نميتواند اصرار زيادي داشته باشد.
حالا با درنظرگرفتن اين موضوع و مبحث اصلي انتخاب سرمربي تيم ملي ايران، دوباره بايد به مبحث «کت تن چه کسي است؟» برگشت. فدراسيون فوتبال قرار است با سرمربي جديد قراردادي بيش از سه سال و تا پايان جام جهاني ببندد، در نتيجه اين به آن معني است که حتي در صورت يافتن يک مربي، بخشي از قرارداد او به بعد از دوره حضور مهدي تاج در فدراسيون فوتبال برميگردد. به همين خاطر هم که شده، وزارت علاقهاي ندارد کارها را دست مهدي تاج بسپارد تا خودش بهتنهايي در انتخاب سرمربي تيم ملي نقش داشته باشد. نهايت کاري که تاج ميتواند انجام بدهد، انتخاب سرمربي و معرفي به وزارت ورزش است تا در نهايت با چراغ سبز وزارت ورزش و قرارداد تأييدشده از سوی آنها، سرمربي بعدي تيم ملي ايران را انتخاب کند.