کرونا و روزنامهنگاری بحران
درباره «بحران واقعی» کرونا، روزنامهنگاران حرفهای وظیفه دارند این قواعد دقیق و درست روزنامهنگاری بحران را بیکموکاست اجرا و گذشته و آینده این بیماری را برای مردم روشن و شفاف کنند.
کد خبر :
۷۷۲۶۶
بازدید :
۳۳۰۵
پژمان موسوی | بالاخره بعد از تأیید و تکذیبهای فراوان، مقامات مسئول در دولت به طور عام و وزارت بهداشت به طور خاص، ابتلای چند نفر از شهروندان ایرانی به کرونا را تأیید کردند و با اعلام این خبر، افکار عمومی جامعه ایرانی بهتمامی درگیر یک «بحران واقعی» و در عین حال، تازه شد؛ بحرانی که به دغدغه اول ایرانیان در این روزها تبدیل شده است و پیشبینی میشود در روزهای آینده این بحران ابعادی جدیتر و گستردهتر هم به خود بگیرد.
اما پرسش بزرگ این بحران چیست؟ راههای کنترل؟ شیوههای پیشگیری؟ نحوه مواجهه با فرد مبتلا؟ همه اینها مهم هستند، اما به نظر میرسد مهمترین پرسش و دغدغه در این «بحران واقعی»، نحوه اطلاعرسانی، پوشش خبری و چگونگی مواجهه با این بحران از منظر رسانهای است.
در واقع پرسش اصلی این است که روزنامهنگاران و رسانهها چه وظیفهای برای آمادگی افکار عمومی در مواجهه با این «بحران واقعی» دارند؟ در این فضای پرحاشیه که آبستن بروز شایعات جدی است، روزنامهنگاران و رسانهها چگونه میتوانند نقش حرفهای خود را دراینباره ایفا کنند و از بروز فضای «شایعه» و «دروغ» درباره این بحران جلوگیری کنند؟
اتکا به «فکت» و گزارشهای میدانی، تماس با منابع معتبر و انتشار دقیق آمار و اطاعات، گرچه بسیار مهم و ضروری است، اما ابعاد این بحران فراتر از چیزی است که با این شیوههای معمول بتوان به مقابله و مواجهه با آن رفت. راه حل، فقط و فقط «روزنامهنگاری بحران» و عمل به قواعد آن است.
گرچه روزنامهنگاری بحران، سبک و روشی پرکاربرد و آشنا برای جامعه روزنامهنگاری ایران نیست و کمتر روزنامهنگاری را میتوان پیدا کرد که روزنامهنگاری بحران کرده باشد، اما به نظر میرسد حلقه مفقوده مواجهه با بحرانهای واقعی همچون «کرونا»، همین روزنامهنگاری بحران است. در روزنامهنگاری بحران، مهمترین فاکتور، آگاهی از گذشته و چشمانداز آینده آن بحران است.
یعنی روزنامهنگار باید بتواند تصویری دقیق، کامل و مستند از سبقه و سابقه بحران در اختیار داشته باشد و آن را با افکار عمومی در میان بگذارد؛ بیکموکاست و بیحذف و سانسور. روزنامهنگار همچنین با توجه به شواهد موجود و گفتگو با آگاهان و کارشناسان خبره، باید بتواند چشماندازی از آن بحران را برای مخاطب ترسیم کرده و به او بگوید این بحران به چه سمتوسویی رفته و چه آیندهای برای آن متصور است.
درباره «بحران واقعی» کرونا، روزنامهنگاران حرفهای وظیفه دارند این قواعد دقیق و درست روزنامهنگاری بحران را بیکموکاست اجرا و گذشته و آینده این بیماری را برای مردم روشن و شفاف کنند. روزنامهنگاران باید بیآنکه مردم را بترسانند و آنان را وحشتزده کنند، عقلانیت را بر فضای رسانهای حاکم کنند و خرد را جای ناآگاهی بنشانند. مهمتر از آن، روزنامهنگاران باید اعتماد مردم را به دست آورده و با انتشار اخبار درست و دقیق، از آنها بخواهند از گسترش شایعات در سطح جامعه جلوگیری کنند.
این امر این روزها ضرورت بیشتری هم دارد چراکه با گسترش فضای مجازی و ترویج گروههای خانوادگی، مردم در معرض شایعاتی گسترده قرار دارند و شایعه و دروغ هم هرچه در فضای مجازی بزرگتر، انتشار و همهگیری آن بیشتر.
از اینرو روزنامهنگاری بحران این روزها نهفقط در رسانههای رسمی که در فضای مجازی هم باید جدی گرفته شود و روزنامهنگاران حرفهای به هیچروی نباید فقط به انتشار گزارشها و تحلیلهای خود در رسانههای رسمی بسنده کنند و باید تلاش کنند در فضای مجازی نیز ورودی جدی داشته و این حوزه را نیز از این حیث مدیریت کنند.
میماند یک نکته مهم: روزنامهنگاری بحران حد فاصل «بحران» و «امید» است؛ بحران را میبیند، با فکت درباره آن سخن میگوید، به مردم هشدار میدهد، واقعیات را عریان با آنها در میان میگذارد، اما در همین حین «امید» را هم بین آنها زنده نگه میدارد. نه امید پوچ بلکه امیدی که دقیقا انرژی گذار از بحران به بازگشت به شرایط نرمال و عادی است؛ امیدی که همهچیز را سیاه و تلخ نمیبیند و زندگی حین و پس از بحران را هم میبیند.
شاید برای همین هم هست که روزنامهنگاری بحران غایب همیشگی ماست. مایی که یا همهچیز را سیاه و تلخ میبینیم یا به مردم دروغ میگوییم و همهچیز را از اساس کتمان میکنیم، اینکه هم بتوان بحران را دید، هم با آن کنار آمد و هم امید را در همه حال زنده نگه داشت، فقط روزنامهنگاری بحران است و بس.
۰