با کرونا تا «تهِ مدرسه»

شیوع ویروس کرونا، یکی از این رویدادهاست که مردم تمام جهان را در درجات مختلف و در نسبت با موضوع‌های گوناگون دچار ترس و تردید و یا اگر مثبت بنگریم؛ آگاه و منتبه ساخته است.

کد خبر : ۷۸۶۱۱
بازدید : ۴۱۷۶
علی جعفرآبادی | فرموده اند که «ما اکثر العبر واقل الاعتبار»؛ چه بسیارند عبرت‌ها و چه اندک‌اند عبرت‌پذیران. اما رویداد‌هایی در زندگی آدمی رخ می‌دهد که تکانه‌های بزرگ آن، خواب را نه فقط از هشیاران و آگاهان، که از چشم خوش‌خیالان نیز می‌زداید.

شیوع ویروس کرونا، یکی از این رویدادهاست که مردم تمام جهان را در درجات مختلف و در نسبت با موضوع‌های گوناگون دچار ترس و تردید و یا اگر مثبت بنگریم؛ آگاه و منتبه ساخته است.

اکنون، دنیای پساکرونا موضوع اندیشمندان حوزه‌های دین و اقتصاد و اجتماع و روان‌شناسی شده است.

مرگ خاص‌ترین و خصوصی‌ترین تجربه آدمی و غریب‌ترین هم‌نشین و قریب‌ترین فراموش‌شده اوست. اما وقتی به صورت تهدیدی جمعی ظاهر شد، به تجربه‌ای جمعی و هشدار و آگاه‌باشی عمومی بدل می‌شود.

در این بزنگاه‌ها، آنگاه که بانگ و آهنگ درنگ‌آفرینی، چون کوس کرنای کرونا بلند می‌شود؛ چشمی نیست، مگر آن‌که باز می‌شود و گوشی نیست، مگر آن‌که به‌هوش می‌شود و این هشیاران اند که بینا و شنوا باقی می‌مانند.

معضل بیماری کرونا، تاریخ و اعتقادات، سبک زندگی و آیین بندگی، فرهنگ و سیاست، اقتصاد و مدیریت و آموزش و پرورش، نحوه با هم بودن و حتی با هم نبودن ما را در بوته آزمایش قرار داده است.

کرونا به مثابه مرگِ مجسم، ما را به تعبیر سهراب سپهری، تا ته بودنِ برده است. کرونا، تَرَک بر بت‌های بزرگی انداخته و جسارت پرسش‌گری را برای ذهن‌های بسیاری به ارمغان آورده است.

با این مقدمه می‌خواهم به سراغ موضوع این کانال بروم و از کلی‌گویی پرهیز کنم:

کرونا معلم و دانش‌آموز و مدیر و مادر و وزیر و وکیل را تا «تهِ مدرسه» برده و نگاه داشته است؛ اگر غافل نباشیم.

کرونا برگه امتحانی اش را پیش روی «همه» ما گذاشته است و از ما می‌خواهد برای سوال هایش پاسخی بیابیم.

زیر گوش دانش آموز می‌خواند: دیدی بدون مدرسه هم می‌شد زندگی کرد و درس خواند؟ پس، چرا مدرسه؟

و مدرسه ونهاد آموزش‌وپرورش باید برای این پرسش سهمگین پاسخ قانع کننده‌ای، محکم‌تر و محکمه پسند‌تر از همیشه داشته باشد؛ و نهاد تعلیم‌وتربیت را پیش چشم دانش‌آموزان و والدین، پای تخته نگاه می‌دارد و از آن‌ها سوال و مطالبه می‌کند که: برای این روز، که روز مباداست، چه تدبیری داشته اید؟ و خواهید داشت؟

و والدین را در ضمیر و وجدانشان به این پرسش وا می‌دارد که آیا واگذاری و برون سپاری حداکثری مسئولیت تعلیم و تربیت فرزندان به نهادی بیرونی و رسمی صحیح بود؟ یا بهتر می‌بود برای چنین روزی خود را آماده و حاضر به یراق نگاه می‌داشتید و از مسئولیت‌های آموزشی و پرورشی امید‌های زندگی تان به کلی دست نمی‌شستید؟

ما با کرونا تا «تهِ نهاد مدرسه و آموزش‌وپروش» رفته ایم. می‌توانیم به روی خودمان بیاوریم؛ می‌توانیم نه.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید