بگذارید کودکان قصه بگویند
به شما قول میدهم اگر چنین کاری انجام بدهید آن وقت است که بگویید: «چه دنیای عجیبی در کنارمان بوده و از آن بی خبریم!» با یکدیگر آشپزی کنید، خط بنویسید و کارهایی را انجام بدهید که به شما اجازه شناخت بیشتری میدهد.
کد خبر :
۷۹۴۵۲
بازدید :
۴۷۹۳
مصطفی رحماندوست | هنوز توصیهها به قرنطینه خانگی شروع نشده بود که به همراه خانواده، تهران را به مقصد منطقهای آرام و به دور از دغدغههای شهرهای بزرگی همچون تهران ترک کردیم. تراکم جمعیت اینجا آنقدر پایین است که تا قبل آنکه چند روز قبل بخواهم به قصد خرید گل و گیاه برای باغچه کوچک مان قدم به شهر بگذارم متوجه قرنطینه و اجبارهای آن نشده بودم.
اینها را گفتم که بدانید شاید کارهایی که من طی روز انجام میدهم برای همه امکان پذیر نباشد؛ با این حال شاید بد نباشد که تجربههای به ظاهر ساده این روزهای مان را با همدیگر به اشتراک بگذاریم.
برویم سراغ یکی از روزهای عادی زندگی من. اغلب صبحها بعد از نماز صبح دیگر نمیخوابم؛ اینجا هوا کمی سردتر از تهران است و البته بسیار خلوت؛ بنابراین کمی قدم زدن بعد اول صبح مشکلی از نظر قرنطینه خانگی ایجاد نمیکند. اینجا به ندرت کسی را در خیابان میبینید؛ حتی قبلتر هم به همین منوال بود. در بازگشت به خانه صبحانهای برای خانواده که هنوز خواب هستند درست میکنم.
بعد از آن نوبت به باغچه میرسد که کارم را از سنگ چینی اطراف آن شروع کردم؛ باغچه بزرگی نیست منتها به یکی از سرگرمیهای روزانه ام تبدیل شده و پر است از حس زندگی. بعد از ظهرها هم به خواندن و نوشتن میگذرد با این حال از ساعتها نوشتن هیچ اصراری به این که حاصل کار حتماً شعر یا داستان خاصی شود ندارم؛ اصلاً اگر قرار باشد اینگونه به نوشتن نگاه کنم حتم دارم هیچ گاه کاری رضایت بخش نمیشود و تمام لذت آن به استرس و نگرانی تبدیل میشود؛ اتفاقی که از آن پرهیز میکنم.
اینها را گفتم که بگویم همه ما حتی آنهایی که همچون من شرایط زندگی در جایی خلوت دارند با محدودیتهای مختلفی برای جلوگیری از انتشار این ویروس روبه رو شده ایم. با این حال همین ضرورت خانه نشینی هم آنقدرها که به نظر میرسد تلخ نیست؛ قبول دارم که موانع متعددی در زندگی عادی مان ایجاد کرده، اما فرصتی هم برای با هم بودن مان است.
از آنجایی که حوزه کاری ام گروه سنی کودک و نوجوان است بد نیست حاصل بخشی از تجربه کار برای بچهها را با شما در میان بگذارم و پیشنهادی برای پدران و مادران داشته باشم؛ قرنطینه خانگی در کنار همه مشکلاتی که به دنبال آورده یک خوبی مهم هم دارد؛ شرایطی ایجاد شده تا اعضای خانواده بیش از قبل کناریکدیگر باشند.
شاید والدین نگران باشند که حالا چکار کنیم تا فرزندانمان سرگرم شوند و بگویند: «وای ما چقدر کار داریم!» من نظر دیگری دارم و معتقدم که این شما پدر و مادرها هستید که این روزها به آنان نیاز دارید! شما هستید که به شناخت فرزندانتان نیاز دارید؛ کاری که فرصتی برای آن نداشته اید.
بنشینید با هم حرف بزنید و ببینید فرزندتان، دنیا، تنهایی و ... حتی خود شما را چطور میبیند. این بار اجازه بدهید بچهها برای شما قصه بگویند. به شما قول میدهم اگر چنین کاری انجام بدهید آن وقت است که بگویید: «چه دنیای عجیبی در کنارمان بوده و از آن بی خبریم!» با یکدیگر آشپزی کنید، خط بنویسید و کارهایی را انجام بدهید که به شما اجازه شناخت بیشتری میدهد.
خود من سال هاست زندگی را بر این روال گذاشته ام، شاید باورتان نشود، اما همین دیروز بداهه قصهای برای نوه هایم گفتم و بعد هم آن را نوشتم. این شناخت راه را برای آرامش خودتان بازمی کند؛ تعامل با بچهها آرام بخش است؛ اتفاقی که حتی بسیاری از والدینی که با شوق بچه دار شده اند آن را حس نمیکنند.
در آخر بگذارید گلایهای هم از مسئولان داشته باشم، این روزها اغلب اهالی رسانه به سراغ ما اهالی فرهنگ میآیند تا توصیه یا تشویقی برای مردم داشته باشیم. کار خوبی است، اماای کاش فقط به مواقع بحرانی محدود نشود. من به کار دوستان رسانهای خرده نمیگیرم، آنها هم کاری که میدانند حال مردم را بهتر میکند انجام میدهند، اما خطاب گفته هایم به مسئولان است.
آنان که میدانند گفتههای اهالی فرهنگ و هنر در مقایسه با خودشان شنونده بیشتری دارد پس چرا در ایام عادی سال سراغی از ما نمیگیرند؟ زمانه به گونهای شده که دیگر خیلی از تریبونهای قدیمی و سنتی اثرگذاری خود را برای انتقال پیام به مردم از دست دادهاند.
ای کاش مسئولان وقتی این روزهای قرنطینه به پایان رسید باز هم یادشان باشد که از دریچه فرهنگ قادر به کارهای اثرگذارتری هستند. دیگر وقت آن رسیده که به جای مانع تراشیهایی که به امروز و دیروز هم محدود نمیشود کاری اساسی برای پیشبرد فرهنگ در تمام زیرشاخههای آن انجام شود؛ تنها در چنین صورتی است که میتوان به رشد و توسعه دیگر بخشهای کشور هم امیدوار شد.
منبع: روزنامه ایران
۰