و در خلوت تو شهر بزرگ من بنا می‌شود

رمان «هویت» اثر «میلان کوندرا»، نویسنده چک، درباره زنی به اسم شانتال است که در تقابل با ناپایداری هستی و معناباختگی آن سعی دارد در برابر ابتذال فراگیر «موقعیت» از «خود» دفاع کند.

کد خبر : ۱۰۲۰۴
بازدید : ۱۱۸۰
رمان «هویت» اثر «میلان کوندرا»، نویسنده چک، درباره زنی به اسم شانتال است که در تقابل با ناپایداری هستی و معناباختگی آن سعی دارد در برابر ابتذال فراگیر «موقعیت» از «خود» دفاع کند.

شانتال که وارد دوره میان‌سالی خود شده است به کمک همسرش سعی در بازیافتن اعتمادبه‌نفس ازدست‌رفته خویش دارد. ژاک در قالب مردی ناشناس برای همسرش نامه‌های عاشقانه ارسال می‌کند.

شانتال دلبسته مرد غریبه می‌شود. ژاک دچار سوءظن به همسر خویش شده و احساس می‌کند که به او خیانت شده است... مرز بین حقیقت و دروغ محو، زندگی مشترکشان در معرض خطر نابودی قرار گرفته و با حسرت به ارزش‌های متعالی ازدست‌رفته می‌اندیشند... .

امان از حسرت، امان از نوستالژی هویت ازدست‌رفته!

دکتر منصور فلامکی، بزرگ‌استاد اندیشه معمارانه، در فرازی، معماری را به‌عنوان پدیده‌ای دیده، که برای زاده‌شدنش بذری لازم است و پروراندنش تغذیه می‌طلبد؛ به عقیده ایشان، معماری به هرکجا زاده شود، به رنگ خاک و به طعم آب همان‌جا درمی‌آید.

شهر یک کلیت مادی است که توسط اذهان یا شعورهای انسانی ساکن در آن ادراک می‌شود. ایجاد انتظامی ذهنی برای درک این کلیت ضرورت دارد.

شهر محصول دوره‌های تاریخی متعدد و حاصل روابط خاص میان وجوه اجتماعی، فرهنگی، انسان‌شناسی، جغرافیایی و اقتصادی است. معماری امروز نیز در آینده بخشی از تاریخ شهرها خواهد بود.

آنچه که در ادامه استمرار حیات بانشاط و پرشور یک شهر الزامی است، تطابق محیط با انسان در یک روند منطقی است. وابستگی‌های فرهنگی- اجتماعی هر ملت تعریف‌کننده معماری آن مردم نیز هست.

زمینه‌گرایی که از دیدگاه‌های اصلی شهرسازی و معماری در عصر پست‌مدرن است، سعی در حفظ ارزش‌های ازدست‌رفته مکان در عصر حاضر دارد. از این منظر، زمینه‌گرایی ویژگی‌های مکان را از لحاظ کالبدی، فرهنگی و تاریخی در نظر می‌گیرد و به مکان و هویت آن توجه دارد. این خاطرات بصری ما از مکان هستند که فضا و زمان را به‌هم پیوند زده و سبب خلق اثری پایدار و معنادار برای امروز و فردای یک شهر می‌شوند.

آنچه در معماری زمینه‌گرا مهم است، پرداختن به سبک‌های معماری موجود در زمینه و چگونگی ایجاد هماهنگی میان ساختمان‌های مجاور مربوط به دوره‌ها یا سبک‌های مختلف است. زمینه تاریخی به‌خاطر دنیایِ از قبل موجودِ ارزش‌ها و خاطره‌ها [هویت مکان] اهمیت دارد.

این مهم است که توسعه جدید با محیط پیرامون رابطه تنگاتنگ داشته باشد؛ امروزه دیگر در اغلب موارد، فضا بدون بافت اطرافش بی‌ارزش تلقی می‌شود. زمینه را نه به‌عنوان عاملی ایستا در زمان، بلکه باید به‌عنوان عاملی پویا و متغیر و سیال در نظر گرفت. هر بنایی که ساخته می‌شود خود به‌عنوان بخشی از زمینه مطرح شده، در جایگاه بخشی از زمینه برای بنای بعد از خود نیز زمینه‌سازی می‌کند.

معماری زمینه‌گرا می‌تواند نیازهای انسانی در ابعاد گوناگون را برآورده کند؛ چراکه زمانی محیط مطلوب است که به صورت مجموعه‌ای یکپارچه احساس شود... . در نهایت زمینه‌گرایی زمانی به حد اعلای خود می‌رسد که این گفتمان حتی به درون فضا نیز بخزد.اینکه یک بنا بتواند با بناهای اطراف خود و سایت موجود در آن ارتباطی واقعی و نه صوری و کاذب برقرار کند، از ویژگی‌های یک معماری پاسخ‌گو است.

متأسفانه در سال‌های اخیر شاهد هستیم که سبک‌های معماری موجود در زمینه و چگونگی ایجاد هماهنگی میان ساختمان‌های مجاور مربوط به دوره‌ها یا سبک‌های مختلف در الگوهای معماری و شهرسازی ما نادیده گرفته می‌شوند. سازگاری‌ای که سالیان‌سال مابین محیط ما و معماری آن برقرار بود، امروزه برهم خورده و گونه‌ای از ناهمگونی را در سیمای شهر ما رقم زده است.

حال آنکه معماری و شهرسازی سنتی ما همواره سعی در تعامل با محیط اطراف خود داشت. به اعتقاد بسیاری، بخش معتنابهی از رشته‌های تعاملی مابین ظرف و مظروف در معماری ما یا به‌کلی از بین رفته‌‌اند یا به‌شدت کم‌رنگ شده‌‌اند و کاربرد مثبت زمینه‌گرایی بر تارک تعداد اندکی از بناها، تنها تلاشی است به غایتِ درجه فردی از سوی معدودی از کارفرمایان فرهنگ‌دوست و نیز معمارانی صاحب‌اندیشه که سعی دارند از هجمه فراگیر بی‌معنایی در جهان امروز،‌ از هویت پاسداری کنند.

واقعیت این است که معماران و طراحان شهری به‌عنوان اصلی‌ترین رابط، در ایجاد و مراقبت از شهرهای هماهنگ و سازگار با روحیات شهروندان، فرهنگ، اقلیم، کالبد و تاریخ می‌توانند به ارزش‌های محیطی و شهری غنا بخشیده یا اینکه حتی در یک تصمیم‌گیری غیرمسئولانه و مطالعه‌نشده ارزش‌های ماهوی شهر را از آن سلب کرده و حیات شهری را در معرض نابودی قرار دهند.

ازاین‌رو ضروری است در طراحی و اجرای پروژه‌های شهری به این مهم توجه ویژه‌ای داشته باشیم و با حفظ زمینه‌ها و بسترهای آماده، شهری متناسب و نظام‌مند، به‌دور از معناباختگی و ناپایداری، در مقابل دید همشهریان خویش قرار دهیم.

به تو سلام می‌کنم کنار تو می‌نشینم

و در خلوت تو، شهر بزرگ من بنا می‌شود

اگر فریاد مرغ و سایه‌ی علفم

در خلوت تو، این حقیقت را باز می‌یابم

شاملو
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید