نقد "فیلم فروشنده"

نقد "فیلم فروشنده"

فروشنده توانست پس از درخشش در جشنواره فیلم کن، رکورد فروش روز نخست را در ایران بشکند. مخاطبان نیز از این فیلم بسیار استقبال کرده‌اند. مطالعه "نقد فیلم فروشنده" به درک ظرافت‌های آن کمک شایانی می‌کند.

کد خبر : ۲۵۱۱۳
بازدید : ۱۰۹۷۰۲
نقد

فرادید | در فروشنده، آنچه که بیشتر در معرض خطر قرار دارد ضعف روانی و خلأ اخلاقی کاراکترهای اصلی، عماد (شهاب حسینی) و همسرش رعنا (ترانه علیدوستی) است که هنرپیشه‌اند و جزئی از اریستوکراسی فرهنگی شهر تهران؛ نقد فیلم فروشنده به درک ظرافت‌های آن کمک شایانی می‌کند.


نقد فروشنده و رفتار اصغر فرهادی با "طبقه متوسط"
با این حال باید تعجب کنیم که نقد طبقه متوسط شهری ایران، رفته رفته به تمی تقریبا ثابت در فیلم های فرهادی مبدل شده است. این طبقه در آثار او افرادی هستند تحصیل کرده، خوش اخلاق و خوش معاشرت که برای هر کار خود دلیلی منطقی دارند؛ حتی برای دروغ گفتن در دادگاه (نادر در جدایی)، خیانت به همسر (مرتضی در چهارشنبه سوری)، خیانت به یک دوست (سپیده در درباره الی)، خشونت (عماد در فروشنده) و ... که عمدتا اخلاق در زندگی اجتماعی و عشق در زندگی خصوصی آنها بسیار سطحی است و با اندک تلنگر و کوچک ترین بحران، رنگ می بازد.

از سوی دیگر، در مقابل طبقه متوسط، طبقه محروم شهری قرار دارند. در فیلم های مختلف فرهادی، متن داستان متعلق به طبقه متوسط است و طبقه محروم و کارگر، معمولا به عنوان شخصیت های حاشیه ای داستان مطرح می شوند (این عادت کلی، استثناهایی هم دارد از جمله در فیلم «شهر زیبا»)؛ طبقه ای بسیار زحمت کش و بالتبع خسته، که توانایی استدلال و بحث و صغری و کبری چیدن برای گرفتن حق خود را ندارد، و هرگاه با طبقه متوسط مواجه می شود، نهایتا متضرر و مغبون خواهد بود. صداقت و پایبندی به آنچه بدان باور دارد، و عمق عشق و عاطفه در روابط خانوادگی، از دیگر ویژگی های این طبقه، در برخی آثار فرهادی است.

فرهادی در جایی می گوید، «فروشنده ادای دین به تئاتر است»... ادامه این نقد را بخوانید...

نقد روانشناختی فروشنده
صدای مهیب لرزیدن خانه‌های مردم، از جمله خانه عماد و رعنا، که در یک مجتمع قرار گرفته و آشفتگی و هراس و فرار ساکنان، ورودی بسیار خوبی برای فیلم است که نشان دهد فاجعه در راه است. عامل این لرزیدن‌های مهیب یک بیل مکانیکی در حال گودبرداری است. روز بعد، به خوبی نشان داده می‌شود که چه بر سر خانه آمده است.

بیشتر از همه، اتاق خواب زن و شوهر جوان آسیب دیده است. این نمادهای روان‌شناختی تفسیرپذیرند.

خانه در اکثر تفسیرهای مکاتب علم روان‌شناسی محل امن انسان است. اتاق خواب در این میان باید امن‌ترین باشد. چرا که خلوت یک زن و شوهر جوان در آن اتفاق می‌افتد. اما اکنون هر دو آسیب دیده‌اند و دومی بیشتر. از همین شکاف مهیبی که بر بالای تخت زوج جوان ایجاد شده، می‌توان فهمید که کارگردان در نماهای بعدی به دنبال چیست؛ قرار است شکافی بین زوج صمیمی بیافتد که از جنس مسئله جنسی است. ادامه این نقد را اینجا بخوانید...

نقد فیلم فروشنده از نگاه " پیتر برادشاو"
فرهادی صحنه ای به شدت متشنج خلق می کند که در آن ترک ها قاب پنجره را می شکنند. فاجعه ای قریب الوقوع از جنس تایتانیک. آنها سرانجام به لطف یکی از هم گروه های تئاترشان آپارتمان جایگزینی پیدا می کنند. اما دیر متوجه می شوند که ساکن قبلی آنجا زن جوانی بوده که گویا روسپی‌گری میکرده و افراد مشکوک و بدنامی تمام طول شب آن اطراف می پلکند. یک شب رعنا اشتباه می کند و به خیال اینکه همسرش جلوی در است کلید باز شدن در بیرونی را می زند. در ادامه می‌توانید نقد فیلم فروشنده را از نگاه این منتقد معروف بخوانید...

نقد فیلم فروشنده به روایت "اوون گلایبرمن"
فروشنده با ارائه حداقل کلیدها به صورتی مینیمال پیش می‌رود. در این فیلم تکنیک این نویسنده - کارگردان مطمئن‌تر از فیلم‌های قبلی اوست. هر شات در محل گرفته شده، هر خط به سمت نتیجه بعدی پیش می رود و وقتی عماد شروع به بررسی جرمی که رخ داده می‌کند، یک گوشی موبایل پیدا می‌کند که او را برای پیدا کردن مجموعه‌ای از سرنخ‌ها جلو می‌برد؛ در حالی که به نظر نمی‌رسد هیچ یک از آنها بتواند راه به جایی ببرد. یکی دیگر از نکات مربوط به نقد فیلم فروشنده این است که «فروشنده» تنش کمتری در مقایسه با فیلم‌های کارآگاهی نئورالیستی ایجاد می‌کند، اما همه چیز در آن طراحی شده است. عماد در مقام کارآگاهی که تلوتلوخوران جلو می رود از تصادفی که برای همسرش رخ داده، جلو می‌رود و در نهایت به جایی می‌رسد که ما انتظارش را نداریم. در ادامه می‌توانید نقد فیلم فروشنده را از نگاه این منتقد بخوانید...

نقد فیلم فروشنده از نگاه " دبورا یانگ"
فیلم جدید اصغر فرهادی فاقد پیچیدگی های اجتماعی حیرت‌انگیز جدایی نادر از سیمین است، گره‌های داستان چندان پنهان نیستند و حس درام تصنعیِ آن باعث کسالت‌آور شدن بخش‌هایی از فیلم می‌شود. اما از کنار همه این‌ها می‌توان به خاطر پایان بسیار عالی فیلم گذشت: یک پایان نفس‌گیر و پر تنش برای مخاطب. در فروشنده، آنچه که بیشتر در معرض خطر قرار دارد ضعف روانی و خلأ اخلاقی کاراکترهای اصلی، عماد (شهاب حسینی) و همسرش رعنا (ترانه علیدوستی) است که هنرپیشه‌اند و جزئی از اریستوکراسی فرهنگی شهر تهران. در ادامه می‌توانید نقد فیلم فروشنده را از نگاه دبورا یانگ بخوانید...

نقد فیلم فروشنده به روایت پایگاه "فیلم سوفی "
فروشنده اصغر فرهادی چندین نقطه ضعف هم دارد. بابک در بخش نخست فیلم کاراکتری مهم جلوه می‌کند و بیننده از او اطلاعات مهمی را دریافت می‌کند، اما در بخش دوم فیلم دیگر خبری از بابک نمی‌شود. علاوه بر آن، همگام با پیش رفتن فیلم، از اهمیت رعنا به نوعی کم می‌شود. یکی دیگر از مشکلات مربوط به نقد فیلم فروشنده این است که تکنیک دوربین روی دستِ فرهادی به خصوص در نیمه اولی فیلم است که به خاطر لرزان بودنش، کمی بیننده را اذیت می‌کند. حرکت دوربین در این فیلم اصلا قابل قیاس با افرادی مانند آنتونیونی و میزوگوچی نیست، زیرا سبک فیلمبرداری آن‌ها باعث می‌شد تا بیننده بیشتر در جنبه روانی فیلم غرق شود. عماد در مدرسه یک معلم ادبیات است؛ او به خاطر اتفاقی که در تاکسی افتاده به دانش‌آموزش می‌گوید که اشکالی ندارد و باید آن خانم را بخشید؛ آن پاسخ را "عمادی" می‌دهد که هنوز آبرویش لکه‌دار نشده بود و افسارش را از دست نداده بود. اما او او در نهایت فروشنده‌ی خودش می‌شود که به چیزی که دارد می‌فروشد، باور ندارد.

علیرغم تمام کاستی‌های فروشنده، این فیلم ارزش دیدن را دارد ولی انتظار نداشته باشید که فروشنده می‌تواند رقیبی برای فیلم ارزشمندش "درباره الی" باشد. هر چه به پایان فیلم فروشنده نزدیک می‌شود، داستان منسجم‌تر می‌شود. همچنین بازی‌ها فوق‌العاده است. در ادامه می‌توانید نقد فیلم فروشنده را به روایت پایگاه فیلم سوفی بخوانید ...
۰
نظرات بینندگان
  • مصطفی ارسالی در

    این فیلم رو واقعا باید دید
    عالیه این فیلم

  • مجید ارسالی در

    سیاستی برای نجات فروشنده
    ماه گذشته یک بار دیگر اسم اصغر فرهادی برای فیلم جدیدش به نام فروشنده بر سر زبان ها افتاد و موجی از موافقان و مخالفان شروع به سرو صدا کردند. فروشنده با کارگردانی اصغر فرهادی و ظاهرا با حمایت مالی موسسه فیلم دوحه در جشنواره کن، جایزه بهترین فیلم نامه و بهترین بازیگر مرد(شهاب حسینی) را دریافت کرد. جشنواره ای که با توجه به بحران جهانی تعاملات جنسیتی، پر از فیلم هایی با موضوع تعارضات جنسی و روابط پنهانی بود. موضوعی که بنیادهای جامعه غربی را بر هم ریخته و عرصه هنر سینما، توصیفگر اوضاع و راهنمای و تسهیل گر سیاستگذاران برای برون رفت از این اوضاع می باشد. از این رو بهتر است پای دیدن فروشنده با این نیت نشست. فروشنده نیز مانند سایر فیلم های قبلی فرهادی با محوریت خانه و خانواده ایرانی و با موضع تعرض جنسی ساخته شده است... هرچند هنر کارگردانی اصغر فرهادی در پیاده سازی محتوا خوب بود ولی به نظر برخی فروشنده به پای سایر فیلم های فرهادی نمی رسد. شهاب حسینی با بازی خوب خود شایسته گرفتن جایزه های بزرگ بازیگریست.
    فروشنده داستان زوج هنر پیشه تئاتری است که در ضمن نقش های یک زندگی مشترک، به اجرای نمایشنامه مرگ فروشنده(اثر میلر) پرداخته و تماشاگران و مخاطبان بسیاری جذب کرده اند. عماد(شهاب حسینی) در نقش ویلی و رعنا(ترانه علیدوستی) در نقش همسرش لیندا.... میلر در این نمایشنامه واقعیت‌های ورای دوران پیشرفت‌ آمریکا را نمایان می‌سازد. ویلی تمام زندگیش را بر اساس این ایده بنیان نهاده که مقبول بودن در میان دیگران برای نیل به تمام مقاصد کافی است. تمام زندگی او انکار واقعیات زندگی یکی پس از دیگری است. در نهایت این خانه او پوشالی فرو می‌ریزد و ویلی متوجه می‌شود که در رؤیا به سر می‌برد. ویلی می خواهد از برادر ثروتمندش، همسایه اش و... بهتر باشد اما چگونه؟ ویلی فرد ناکامی است که در تعاملات اقتصادی و اجتماعی به بن دست رسیده و با افشای رسوایی اخلاقی اش مجبور می شود که در تصادف ساختگی خود کشی کند تا شاید با گرفتن بیمه عمر، مرده اش فایده ای برای خانواده اش داشته باشد و بتواند همسرش را شاد کند... و این پایانی برای فروشنده است....
    عماد معلم ادبیات است که به سنت های اجتماعی احترام می گذارد ولی خود نمی داند ریشه ی این سنت ها کجاست از این رو در انتقال این سنت ها به شاگردان خود ناکام است. داستان فیلم از جایی شروع می شود که عماد و رعنا بخاطر وضعیت مالی بد مجبور شده اند به پیشنهاد بابک در خانه ای ساکن شوند که قبلا برای زنی بزهکار بوده. روزی که عماد در خانه نبود و رعنا در حمام بود، مردی از مشتریان آن زن بزهکار وارد خانه می شود و با دگیری با رعنا و زخمی کردن وی می گریزد....و از این جا به بعد عماد همچون کارآگاهی به دنبال پیدا کردن آن مرد و انتقام است. ریتم داستان در ادامه گاهی بسیار آرام می شود ولی بخاطر ابهام انگیز بودن مخاطبان با داستان همراهی می کند.....
    هر چه عماد بیشتر به دنبال انتقام از مجرم است، رعنای افسرده حال به دنبال فراموشی و گذشت دیروز است. رعنا نمی گذارد عماد پلیس را در جرایان بگذارد. فیلم با تصویرگری جذاب غیرتی افراطی و سطحی، غیرت عماد را ناشی از تعصب به سنت های پوسیده جامعه ایرانی و نگاه های مردم می داند. می دانید که اگر غیرتی ناشی از عاملی بیرونی باشد، حدود آن نیز برخاسته از فرهنگ بیرون است. فیلم هر آنچه معادل غیرت است را افراط گری می پندارد، و با نشان دادن حریم های جنسیتی جامعه ایرانی، آن را رفتاری جاهلانه، متعصبانه و تخیلی می داند که قابل فهم برای نسل امروز نیست. سنتی که دیگر مشتری ندارد و بازار فروشندگان آن، محکوم به فناست....
    عماد در جریان تعقیب و گریز خود، با مردم ظاهر الصلاحی بر می خورد که بویی از اخلاق و انسانیت نبرده اند و مخاطب چنین درک می کند که، ظاهر الصلاحی مساوی است با بی اخلاقی درونی!!! جامعه اطراف عماد پر است از آدم هایی که هرزه گری در فقیر و غنی آنها نهادینه شده و خوش خیالان و افراد ساده ای که به ظاهر هم اعتماد دارند و مایه سواری دیگران می شوند...
    عماد اسیر غیرت اجتماعی خود است و فقط به فکر انتقام است اما نمی داند از چه کسی ... از هرزه های قدرتمندی همچون بابک(صاحب خانه) که بساط هرزگی زنان را پهن می کنند و یا از بیچارگان ناتوان(مجرم فراری) و جوانانی(شاگردان عماد) که در دام هرزگی می افتند؟ ... و یا از سنت های جامعه ای که او را سر خورده و دست بسته کرده کرده اند. ... رعنا این راه سوم را به عماد پیشنهاد می کند. فروشنده، انتقام از سنت ها را با شکستن سنت ها می داند نه اصلاح آن. عماد باید گذشته و غیرت سنتی آن را فراموش کند چرا که امروزه دوران فراموشیست. فراموشی این غیرت، رعنا را آرام می کند. آرامش رعنا، آرامش زندگی فردای عماد است!!!.... و بقای عماد نیز در این است...
    فروشنده، اخلاق را برخاسته از سنت های اجتماعی می داند و نه برخاسته از روح بلند و عمیق انسانی. و چون سنت های امروز جامعه ایرانی، جاهلانه و غیر متناسب با نیازهای امروز و فردای ماست، تنها راه رهایی شکستن و فراموشی آنها می باشد و نه اصلاح آنها. فروشنده با به تصویر کشیدن افراطی تعصب های سنتی، افراد و رفتار سنتی را نه تنها اصلاح کننده جامعه بلکه خطرناک و موجب نابودی ناتوانان بزهکار می داند.
    و در پایان فیلم رفتار سنتی، برای عماد و رعنا آرامشی درونی به همراه نیاورد. آنان دوباره در گیریم نقش ویلی و لیندا ظاهر می شوند تا شاید مورد تشویق حاضران قرار گیرند.....

  • ناشناس ارسالی در

    فیلم جالبی بود.

  • ناشناس ارسالی در

    به نظر من اين فيلم ارزش چند بار ديدن رو هم داره و واقعا مثل ساير كارهاي آقاي فرهادي داراي فيلمنامه پخته و عالي بود بازي شهاب حسيني هم كه بينظير بود

  • ناشناس ارسالی در

    از همه جنبه ها این فیلم فرهادی عالی بود.بازی هنرپیشه هابه ویژه شهاب حسینی ، کارگردانی وموضوع فیلمنامه و نمایش عالی بود واستادانه برخورد انسانی ومتمدن با همسر مورد تعدی قرارگرفته و انسانهای سست عنصر محیط پیرامون اعم از متجاوز و برخی از همکاران و همسایه ها را نشان می داد.این اثر فرهادی را خیلی فراتر از جدایی نادر وسیمین دیدم.

  • ناشناس ارسالی در

    فیلم بسیار عالی و تاثیر گذاری بود... برام جای تعجبه که این همه انتقاد به این فیلم پشت سرم هم از کجا آب میخوره!!!!!! بنظرم این انتقادات پیام خاصی داره که اینجا مطرح میشه ولی مهم اینه که اصغر فرهادی فیلمساز بزرگی هست که دنیا اونو شناخته و مورد تحسین قرارداده و این انتقادات هدفدار چیزی از ارزشهای اون و همکاراش کم نمیکنه.... سینما زنده است

  • ناشناس ارسالی در

    فیلم خوبیه. پیشنهاد میکنم ببینید حتما.

  • رضا ارسالی در

    سلام به همه عزیزان....فیلم فروشنده با نمادهای روانشناختی خوبی همراه شده و داستان را به نحوی برای بیننده روشن میسازد در این فیلم تقابل افراد در برخورد با عنصر تجاوز به چشم میخورد که رفتار عماد قبل از حادثه و بعد از آن مغایر هم هست و شکستن سنت ها بخشی از فیلم را فراگرفته ...همچنین عنصر تجاوز در فیلم به صورت اغراق آمیز و بزرگ کردنی نشان داده شده که موجب مجهول کردن داستان میشود و ضعفی است قابل فهم...همچنین در بخشی از فیلم میبینیم که عماد به رعنا درباره آرام گرفتن و ریکاوری رعنا به او میگوید اما در پاسخ رعنا که گفت چه کسی مرا از حمام بیرون آورد پاسخی به او برای آرام کردنش نمیدهد و این ضعف فیلم را نشان میدهد....البته از نقاط قوت فیلم نیز نمیشود گذشت که بازی خوب شهاب حسینی عنصر مهم آن تلقی میشود....همچنین در فیلم اشتباه هایی در تصویر برداری و صحنه سازی بود که قابل مشاهده میباشد.....در کل این فیلم با چیدمان صحنه های جذاب در کنار هم مخاطب را تا آخرین لحظه دنبال خود میکشاند و لذت آن را دوبرابر میکند.....با تشکر 

  • یک زن ارسالی در

    من به عنوان یک زن فیلم رو از زاویه دیگه ای دیدم..حق تضعیف شده یک زن
    عماد مردی است که بجای اینکه نگران روح و روان آشفته و درهم شکسته همسرش باشه به فکر غرور جریحه دار شده خودش هست.انتقام به روشی که خودش آرام بگیرد..چون خود را مالک چیزی میداند که کسی به آن دستبرد زده است..
    متنفرم ازین تفکر مرد سالاری

    • ناشناس ارسالی در

      در سکانس خوردن ماکارونی این قضیه واضح بود

  • ناشناس ارسالی در

    فیلم در کل بسیار زیبا بود .... ولی باز نقش زن در آن بسیار ناچیز گرفته شده بود ....چه خود زنی که اصلا صدایش را نشنیدیم فقط لباسها ...را می دیدیم ... (آهو) چه اون زنی که بهش تجاوز شده بود و چه اون زنی که زن راننده بود .... همگی در برابر این چنین ناملایمات سکوت کرده اند .... و این نشان دهنده ی زن ایرانی است ...و اما خشونت عماد .... ولی بازیگران اینقدر قشنگ بازی می کردن که اینها معلوم نمی شد ....

  • ناشناس ارسالی در

    فیلم فوق العاده ای بود. درود بر شرفت فرهادی.

  • زهرا ارسالی در

    ضعیف بود نپسندیدم دوتا فیلم قبلی فرهادی بهتربودن

  • طناز ارسالی در

    عاشق اون سکانسی شدم که ترانه از نگرانی اینکه پیرمرده نمرده باشه با دستای لرزون و با ترس و لرز نگران دستش رو میاره جلوی دهن پیرمرد ببینه نفسش گرمه یا نه؟از نظرمن بهترین سکانس بوود و تمام....چون اوج بخشش و بالاترین درجه انسانی رو نشون داد....عالی عالی

  • ناشناس ارسالی در

    فیلم فروشنده باید به جای اون پیرمرد از هنرپیشه جوانتری استفاده میکردن چون اون پیر مرد ناراحتی قلبی هم داشت حالا پله هارو با سختی امده کسی ندیده برگشتن با صدای جیغ رعنا با اون سرعت نمی تونسته بره باید یکی میدیده

  • حسین ارسالی در

    با از هم یه فیلم بیخود دیگه اصلا ارزش دیدن نداشت از اولش آخرش معلوم بود. نمیدونم چرا اینقدر داره فروش میکنه اصلا خوشم نیومد

  • بهزاد ارسالی در

    چرت وپرت محض و توهين به شعور مخاطب

  • بهزاد ارسالی در

    چرت وپرت محض و توهين به شعور مخاطب

  • محمد سمیع ارسالی در

    از نقد دوستمون مجید ممنونم دریچه ی با عشقی بود که فک کنیم برای رهایی از سنت های افراطی مون و حقوق پایمال شده ی هممون مخصوصا زنان فرهادی هلمون داره میده به سمت مدرن شدن. به شرف فرهادی درود بفرستیم حتی اگر محصول جهانیه بعد از گلشیفته است که از افتخارمون به همشون برسه. در فیلم پیرنگ اصلی پیرامون حریم خصوصی و آبرو میگذرد و تضاد اینکه ما ایرانی ها و سنت منسوخ شدمون با توجه به گستردگیه حریم های خصوصیمون ( حجاب،مسایل جنسی،عواطف و...) در تقابل با وجهه ی عمومی و اجتماعیمون (آبرو) در تقابلیم یعنی مجبوریم هیچ چیزمون به هیشکی نگیم ولی یه چیزایی هم بگیم که همه خوششون بیاد تا طرد نشیم. حریم خصوصی در برابر آبرومون!!!

    فرهادی جان برای من فیلم بساز

    اصغر آقا همانطور که نشانم میدهی چقدر نمیفهمم، که نمیفهمم، یادم هم بده. هرچند جوابش را روح انسانیت میداند ولی تو تنها ایرانی هستی که حداقل سوال را میدانی...

  • حدیث ارسالی در

    من دیشب این فیلمو دیدم. به نظرم درکل فیلم خوبی بود فقط یه نکته واسم تعجب آور بود اونم اینکه از یه آدم تحصیلکرده ای مثل عماد بعید بود جریان به این مهمی رو به پلیس نگه. درسته که بخاطر ترس از آبروش و اینکه همسرش ازش خواسته بود نگفت ولی اگه قرار باشه همه مشکلات ما بخوایم خودمون تنهایی حل کنیم که سنگ روی سنگ بند نمیشه درضمن همه همسایه ها و همکارای این دونفر از جریان اطلاع داشتن حالا چندتا هم مامور این جریان بدونن حالا مگه چیزی میشه؟ البته موضوع این فیلم درمورد خشم و حس انتقام جویی عماده اگه عماد جریان به پلیس میگفت کل داستان فیلم فرق میکرد...

  • حدیث ارسالی در

    من دیشب این فیلمو دیدم. به نظرم درکل فیلم خوبی بود فقط یه نکته واسم تعجب آور بود اونم اینکه از یه آدم تحصیلکرده ای مثل عماد بعید بود جریان به این مهمی رو به پلیس نگه. درسته که بخاطر ترس از آبروش و اینکه همسرش ازش خواسته بود نگفت ولی اگه قرار باشه همه مشکلات ما بخوایم خودمون تنهایی حل کنیم که سنگ روی سنگ بند نمیشه درضمن همه همسایه ها و همکارای این دونفر از جریان اطلاع داشتن حالا چندتا هم مامور این جریان بدونن حالا مگه چیزی میشه؟ البته موضوع این فیلم درمورد خشم و حس انتقام جویی عماده اگه عماد جریان به پلیس میگفت کل داستان فیلم فرق میکرد...

  • سحر ارسالی در

    فیلم فروشنده گرسنگی جنسی در ایران که خشک و تر را با هم می سوزاند نشان داد . و درود بر آقای اصغر فرهادی که این بار نیز با هنرش دردی از جامعه امروز ایران را نشان داد که بسیار نیازمند تفکر است.

  • soha ارسالی در

    اصلا خوشم نیومد یه زندگی عادی را نمایش داد.

  • ناشناس ارسالی در

    طبفه متوسط آبروی این مملکت همون طبفه اس که به فرهنگ وارتفا دانش این کشور اهمبت دادن به تربیت واموزش فرزندان ارزش قایل شدن به فیلم وکتاب که باعث تعالی فرهنگ است علاقه دارن به اندیشیدن زمان صرف میکنند که هبچگدام در زمان حال اهمیتی ندارن وطبقه متوسط ببن مخارج زندگی و اقساط وام ها شون گم شدن خواهشا دبگه به توجه کارگردانی کاربلد با این طبقه خرده نگیرید

  • ناشناس ارسالی در

    طبفه متوسط آبروی این مملکت همون طبفه اس که به فرهنگ وارتفا دانش این کشور اهمبت دادن به تربیت واموزش فرزندان ارزش قایل شدن به فیلم وکتاب که باعث تعالی فرهنگ است علاقه دارن به اندیشیدن زمان صرف میکنند که هبچگدام در زمان حال اهمیتی ندارن وطبقه متوسط ببن مخارج زندگی و اقساط وام ها شون گم شدن خواهشا دبگه به توجه کارگردانی کاربلد با این طبقه خرده نگیرید

  • ناشناس ارسالی در

    طبفه متوسط آبروی این مملکت همون طبفه اس که به فرهنگ وارتفا دانش این کشور اهمبت دادن به تربیت واموزش فرزندان ارزش قایل شدن به فیلم وکتاب که باعث تعالی فرهنگ است علاقه دارن به اندیشیدن زمان صرف میکنند که هبچگدام در زمان حال اهمیتی ندارن وطبقه متوسط ببن مخارج زندگی و اقساط وام ها شون گم شدن خواهشا دبگه به توجه کارگردانی کاربلد با این طبقه خرده نگیرید

  • م بهار ارسالی در

    فیلم خیلی خوبی بود کارگردانی عالی تنها سوالی ک واسه من ب وجود اومد و باعث تعجبم شد سن بالای اون پیرمرد بود با اون همه تنگی نفسو و ...باید یکی سروحال تر میذاشتن ب جاش ...

  • محمدرضا ارسالی در

    یکی از بهترین فیلم هایی که تو عمرم دیدم(البته بین فیلم های خارجی)نمیتونم این فیلم رو با فیلم های خیلی درجه پایین ایرانی مقایسه کنم چون واقعا منصفانه نیست با فیلم ایرانی مقایسه بشه..مطمئنا میشه اون رو با فیلم های خوب و محبوب دنیا همتراز دونست (ذهن زیبا یا نوت بوک و …)واقعا آفرین به آقای فرهادی،حسینی و خانم علیدوستی واقعا بهترین هستین و باعث شدین یکبار تو عمرم بعد از رفتن به سینما احساس خوبی داشته باشم و احساس نکنم پولم و وقتم رو دور ریختم..ممنونم از شما و امیدوارم بازم تو ایران بمونید و بکار حرفه اییتون (هرچند در شرایط سخت)ادامه بدین.. اوناییم که از این فیلم سر در نیاوردن و کاملا سطحی و بچگانه به فیلم نگاه کردن براشون من سالوادور نیستم یا کلاه قرمزی و پیشنهاد میکنم مطمئنم لذت می برن -باتشکر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید