تصاویر دیده نشده از سال‌های پایانی زندگی فاکنر

تصاویر دیده نشده از سال‌های پایانی زندگی فاکنر

ويليام فاكنر«ويليام فاكنر» در ۲۵ سپتامبر ۱۸۹۷ در «نيو آلبانى» در منطقه «مى سى سى پى» به دنيا آمد. او كه فرزند ارشد پدر و مادرش «مورى چارلز فاكنر» و «ماد باتلر» به شمار مى آمد، سه برادر كوچكتر از خود داشت. هنوز خردسال بود كه خانواده به منطقه «آكسفورد» در ناحيه مركزى شمالى «مى سى سى پى» نقل مكان كردند كه «فاكنر» بخش عمده زندگى خود را در اين شهر گذراند.

کد خبر : ۲۶۳۷۰
بازدید : ۷۷۵۵
ويليام فاكنر

فرادید | 1897 رمان نويس مشهور آمريكايى كه در نوشتن داستان كوتاه نيز تبحر بسيارى داشت در چنين روزى چشم به جهان گشود.

دوره طلايى نويسندگى او در سال ۱۹۲۹ با «پرچم هاى غبارآلود» آغاز و با «كاخ» در سال ۱۹۵۹ و رمان خشم و هياهو به اوج خود رسيد. فاكنر كه در سال ۱۹۴۹ موفق به دريافت جايزه نوبل ادبى شده بود صاحب سبكى ثقيل در نوشتن است كه خواندن آثارش را مشكل مى سازد.

جملات طولانى و بعضاً خواب آور كه خواننده را تا زمانى كه خود نويسنده اراده نكرده است از حقايق داستان و جزئيات دور نگه مى دارد. به همين جهت است كه او را بيش از هر سبك و مكتب ديگرى جزيى از جريان ادبى مدرن اروپا مى دانند.

ويليام فاكنر «ويليام فاكنر» در ۲۵ سپتامبر ۱۸۹۷ در «نيو آلبانى» در منطقه «مى سى سى پى» به دنيا آمد.

او كه فرزند ارشد پدر و مادرش «مورى چارلز فاكنر» و «ماد باتلر» به شمار مى آمد، سه برادر كوچكتر از خود داشت. هنوز خردسال بود كه خانواده به منطقه «آكسفورد» در ناحيه مركزى شمالى «مى سى سى پى» نقل مكان كردند كه «فاكنر» بخش عمده زندگى خود را در اين شهر گذراند.

در سيزده سالگى سرودن را آغاز كرد. در اين دوران بود كه او علاقه زيادى به ورزش فوتبال پيدا كرده بود و در پست هافبك دفاعى در تيم مدرسه اش بازى مى كرد كه در نهايت با بينى شكسته زمين فوتبال را براى هميشه ترك گفت.

«فاكنر» پيش از اتمام تحصيلش از مدرسه اخراج شد و براى مدتى در بانك پدربزرگش به كار مشغول شد كه زمان زيادى به طول نينجاميد و براى عضويت در ارتش اقدام كرد كهويليام فاكنر به واسطه قد كوتاه و جثه نحيفش پذيرفته نشد.

سپس به نيروى هوايى سلطنتى كانادا مراجعه كرد و براى گذراندن دوره خلبانى ثبت نام كرد. و در نهايت در زمان جنگ جهانى اول عضو نيروى هوايى سلطنتى كانادا به شمار مى آمد ولى در هيچ نبرد جدى شانس حضور پيدا نكرد. «فاكنر» زمانى موفق به انجام اولين پرواز تك نفره اش شد كه زمانى طولانى از خاتمه جنگ مى گذشت.

با اين حال او از موضع خود پائين نمى آمد و همه جا ادعا مى كرد كه در جنگ جهانى هواپيمايش در حال پرواز اسير پدافند ارتش فرانسه شده و در آنجا سقوط كرده است.

جنگ جهانى كه خاتمه يافت، فاكنر به تحصيل در رشته ادبيات دانشگاه مى سى سى پى مشغول شد. در دوران دانشجويى اش در كنار سرودن شعر، براى مجله طنز دانشگاه كه «فرياد» نام داشت كاريكاتور مى كشيد و به قول سردبير مجله كاريكاتورهايش به مراتب بهتر از اشعارش بود. در سال ۱۹۲۰ همانطور كه پيش بينى مى شد فاكنر دانشگاه را رها كرد و مدرك تحصيلى خود را دريافت نكرد. سال ها بعد او در نامه اى مى نويسد: «صاحب نعمتى بس بزرگم.

در هيچ يك از راه هاى رسمى آموزش تحصيل نكردم و امروز تنها با سهم كوچك خود از دنياى ادبيات، به چنين كسى تبديل شده ام.»

اندكى بعد، فاكنر به نيويورك عزيمت كرد و به عنوان كارمند يك كتابفروشى مشغول به كار شد. پس از آن به آكسفورد برگشت و به عنوان رئيس پستخانه دانشگاه كار خود را آغاز كرد. «فاكنر» اين بار نه به ميل خود كه به دليل مطالعه كتاب در ساعات كارى از سمت خود عزل و از دانشگاه اخراج شد و نيويورك را به مقصد نيواورلئان ترك گفت و آنجا بود كه به توصيه «شروود اندرسون» سرودن را رها و به نوشتن روى آورد.

اولين آثار «فاكنر» بيش از هر چيز تحت تاثير مطالعاتش از «كيتس»، «تنيسون» و «سويين بورن» قرار داشت. اولين اثر چاپ شده اش كه مجموعه شعرى به نام «خداى مرمر» بود، با استقبال زيادى مواجه نشد. پس از آنكه مدت زمانى را در پاريس گذراند رمان «مزد سرباز» را در سال ۱۹۲۶ به چاپ رسانيد كه داستان زندگى سربازى است كه در خلال جنگ جهانى اول از جنبه روحى و جسمى به شدت ضعيف شده است. در سال ۱۹۲۹ فاكنر رمان «سارتوريس» را به رشته تحرير درآورد كه در منطقه اى ساختگى در مى سى سى پى به نام «يوكناپاتافا» اتفاق مى افتد و پس از آنكه چهارده رمان ديگر را نيز در همين شهر خيالى آفريد، رمان «سارتوريس» در سال ۱۹۷۳ با نام «پرچم هاى غبارآلود» انتشار مجدد يافت. «فاكنر» در آفريدن رمان هايش از سبك ها و شيوه هاى مختلفى بهره مى برد.

از روش هاى روايت سنتى به مانند، «روشنايى در ماه اوت» از كنار هم چيدن يكسرى اتفاقات سريع لحظه اى به مانند «اينك كه در حال مردنم» استفاده كرده است. در سال ۱۹۳۳ «فاكنر» به واسطه موفقيت كارى اش توانست هواپيمايى بخرد و درس پرواز را دوباره آغاز كند. اين زمان بود كه هنرمندان هاليوودى هم به خيل طرفداران «فاكنر» پيوستند و فاكنر بيست سال پس از اين را به همكارى با هاليوود پرداخت. در سال ،۱۹۴۵ «هاوارد هاكس» كارگردان مشهور آمريكايى پس از خواندن رمان «مزد سرباز» به آثار «فاكنر» علاقه مند شد كه اين سرآغاز يك همكارى طولانى بود. اولين ملاقات اين دو به يك جلسه خوشگذرانى تبديل شد و اين اولين روز از يك دوستى عميق و صميمانه بود.


ويليام فاكنر

«فاكنر» در جريان توليد فيلم «بودن يا نبودن» كه براساس رمانى از «ارنست همينگوى» ساخته شد و همچنين «خواب عميق» براساس رمانى از «ريموند چاندلر» حضورى فعال داشت. عاقبت «ويليام فاكنر» در ۱۷ ژوئن ۱۹۶۲ در حين سواركارى از اسب به زمين افتاد و در ۶ ژوئيه در اثر انسداد شرائين چشم از جهان فروبست. چهل و سه سال پس از مرگ او «جى ام كوئتزى» به ياد او نوشت: «تمام نويسندگان موج نو اروپا بايد در برابر اين نويسنده تحصيل نكرده قلم ها را زمين بگذارند و سر كلاس درس حاضر شوند.»


به تصاویری کمتر دیده شده از ویلیام فاکنر به روایت مجله تاریخ فرادید توجه فرمایید:


ويليام فاكنر
فاکنر در حال گفتگو با شاگردانش در دانشگاه ویرجینیا. سال 1957



ويليام فاكنر
ویلیام فاکنر در حال تدریس در دانشگاه ویرجینیا. سال 1957



ويليام فاكنر
اکنر در حال تدریس در دانشگاه؛ کتاب روی میز مجموعه داستان های اوست. سال 1957



ويليام فاكنر
فاکنر و "جوزف بلانتنر" در محوطه جنوبی کاخ سفید



ويليام فاكنر
عکس یادگاری فاکنر در محوطه جنوبی کاخ سفید



ويليام فاكنر
فاکنر در دانشگاه ویرجینیا. سال 1957




ويليام فاكنر
کارگاه داستان نویسی فاکنر در "رز هال". سال 1957




ويليام فاكنر
عکس یادگاری فاکنر و "وان دوندر" در باشگاه شکار "فارمینگتون". سال 1960




ويليام فاكنر
عکس رنگی از فاکنر و "وان دوندر" در باشگاه شکار "فارمینگتون". سال 1960




ويليام فاكنر
عکس رنگی از فاکنر در باشگاه شکار "فارمینگتون". سال 1960




ويليام فاكنر
عکس رنگی از فاکنر در حال دمیدن در "شاخ شکار" در باشگاه شکار "فارمینگتون". سال 1960




برای ورود به کانال تلگرام فرادید کلیک کنید
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید