گوریل‌های کوهستانی چه شباهتی به یوزهای کشور ما دارند؟

گوریل‌های کوهستانی چه شباهتی به یوزهای کشور ما دارند؟

اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN)، گوریل‌های کوهستانی زیرگونه (beringei) را در رده به‌شدت در معرض خطر (Critically Endangered) قرار داده است و این رده‌ ازنظر درجه حفاظتی با یوزهای آسیایی (ایرانی) زیرگونه (venaticus)که در حال حاضر تنها در کشور ما یافت می‌شوند، مشابهت دارد.

کد خبر : ۴۰۱۰۲
بازدید : ۳۹۱۹
گوریل‌های کوهستانی چه شباهتی به یوزهای کشور ما دارند؟
مطالعات نشان می‌دهد که پس از سال‌ها تلاش‌های حفاظتی متمرکز و مستمر، جمعیت گوریل‌های کوهستانی آفریقا هنوز نتوانسته خود را احیاء کند و متاسفانه بعید هم به نظر می‌رسد که معجزه‌ای رخ دهد.
به گزارش دیجی مگ، اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN)، گوریل‌های کوهستانی زیرگونه (beringei) را در رده به‌شدت در معرض خطر (Critically Endangered) قرار داده است و این رده‌ ازنظر درجه حفاظتی با یوزهای آسیایی (ایرانی) زیرگونه (venaticus)که در حال حاضر تنها در کشور ما یافت می‌شوند، مشابهت دارد.
اما چرا گوریل‌های کوهستانی تا این درجه به انقراض نزدیک شده‌اند؟ مطالعات نشان می‌دهد که پس از سال‌ها تلاش‌های حفاظتی متمرکز و مستمر، جمعیت گوریل‌های کوهستانی آفریقا هنوز نتوانسته خود را احیاء کند و متاسفانه بعید هم به نظر می‌رسد که معجزه‌ای رخ دهد.
هم‌زمان تلاش‌ها برای حفاظت از یوزهای آسیایی نیز به‌صورت مستمر ادامه دارد اما علیرغم تلاش‌های چندین ساله کارشناسان پروژه‌ بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، وضعیت یوزها کماکان نگران‌کننده است. در این اثناء مکرر صحبت‌های انتقاد گونه‌ای نیز به کارشناسان مطرح می‌شود که پاره‌ای از آن‌ها غیرمنصفانه است. به همین منظور بر آن شدیم تا وضعیت حفاظتی یک زیرگونه منحصربه‌فرد دیگر را که اتفاقا سال‌هاست تحت برنامه‌های حفاظتی قرار دارد، مورد بررسی قرار دهیم.

سوال اینجاست؛ چرا برخی گونه‌ها علی‌رغم پروژه‌های حفاظتی کماکان با شتاب به سمت انقراض پیش می‌تازند؟

معجزه یا واقع‌بینی

گوریل‌های کوهستانی چه شباهتی به یوزهای کشور ما دارند؟

اغلب گوریل‌های کوهستانی ماده تا زمانی که به ۱۰ سالگی نرسند، امکان زادآوری ندارند و فاصله بین هر زادآوری نیز حدودا ۴ سال است

مطالعات نشان داده هرچقدر که ابعاد یک جمعیت کوچک‌تر می‌شود، بیش‌تر هم در برابر تاثیرات ترکیبی تنوع جمعیتی، تغییرات زیست‌محیطی، کاهش تنوع‌ ژنتیکی و استرس‌های ناشی از درون آمیزی که باعث زادآوری کم‌تر و افزایش نرخ مرگ‌ومیر می‌شوند؛ آسیب‌پذیر می‌شود لذا کاهش ابعاد جمعیت حتی می‌تواند تا این مرز پیش برود که جمعیت را کلاً به سمت انقراض ابدی سوق دهد.
گوریل‌های کوهستانی سال‌هاست که نسبت به فشارهای مختلف آسیب‌پذیر شده‌اند. این فشارها هم طبیعی و هم البته انسان‌ساز هستند و حاصل آن‌ها نیز این بوده که نرخ زادآوری را تا حد امکان کاهش داده‌اند درنتیجه احیاء جمعیت دیگر چندان کار راحتی نیست. بررسی‌ها نشان می‌دهد که نرخ زادآوری بشدت در گوریل‌های کوهستانی پایین آمده به‌طوری‌که در هر بار زادآوری گوریل‌های ماده کوهستانی معمولا تنها یک نوزاد متولد می‌شود البته موارد دوقلو زایی هم بوده که اکثرا با تلفات یکی از دوقلوها همراه شده.

ابعاد موثر جمعیت به آن تعداد افراد زادآور در یک جمعیت گفته می‌شود که تقریباً همیشه کم‌تر از ابعاد کل جمعیت است و علت آن‌هم این است که اغلب افراد یک جمعیت قادر به جفت‌گیری موفق نیستند. اما چرا؟ ریشه این مسئله را باید در عواملی همچون ناتوانی در جفت‌یابی، بیش‌ازاندازه جوان یا پیر بودن برای جفت‌گیری، سلامت، عقیم بودن، سوء‌تغذیه، اندازه بدنی کوچک و ساختارهای اجتماعی جستجو کرد.
این عوامل در اصل تعداد افرادی را که می‌توانند به‌صورت موفق جفت‌گیری کنند، محدود می‌سازند و نمونه این اتفاق در گوریل‌های کوهستانی به‌خوبی قابل مشاهده است. تحقیقات نشان داده که حتی یک گوریل ماده کوهستانی در شرایط بسیار ایده‌آل نمی‌تواند بیش از ۶ فرزند در طول عمر ۴۰ ساله خود داشته باشد. یک مشکل دیگر گوریل‌های کوهستانی هم سن استقلال فرزندان آن‌هاست.
یک نوزاد گوریل کوهستانی تا سه‌سالگی شیر می‌خورد و در این مدت بشدت به مادر وابسته است حتی پس از آن نیز چندین سال دیگر را برای حیات به مادرش وابسته خواهد بود. بدیهی است که بسیاری از این عوامل یا خودشان جزو عوامل اساسی هستند یا به‌واسطه عواملی همچون گسستگی و تخریب زیستگاه تاثیرشان تشدید می‌شود.

چه بر سر گوریل‌های کوهستانی آمد؟

گوریل‌های کوهستانی چه شباهتی به یوزهای کشور ما دارند؟
بسیاری از نوزادان گوریل‌های کوهستانی قبل از دوسالگی تلف می‌شوند.

مشکلات مهمی که گوریل‌های کوهستانی در اواسط قرن ۲۰ با آن‌ها مواجه شدند؛ عبارت بود از شکار غیرقانونی، دزدیده شدن فرزندانشان و درعین‌حال تخریب زیستگاه. برای حفاظت از گوریل‌های کوهستانی در برابر این خطرات تمهیداتی نظیر ایجاد نواحی حفاظتی جدید و حفاظت از آن‌ها در برابر شکار اعمال شد. درست است که مناطق حفاظت‌شده پیش از آن نیز وجود داشتند اما واقعیت این بود که این مناطق فاقد کارایی لازم بودند.
صدها گوریل کوهستانی در گذشته به‌صورت غیرقانونی شکار می‌شدند، اعضای بدن و حتی گوشتشان طرفداران خاص خود را داشت؛ هنوز هم هستند شکارچیان و توریست‌های ناآگاهی که گوشت آن‌ها را طلب می‌کنند اما امروز این موانعی نظیر معاهدات بین‌المللی نظیر سایتیس هستند که موثرتر از گذشته عمل می‌کنند.
از طرف دیگر یک مشکل اساسی در گذشته تجارت نوزادان گوریل‌ها بود که اغلب منجر به کشتن مادر و حتی کلیه اعضای خانواده می‌شد.

متاسفانه گوریل‌های کوهستانی نتوانستند به‌راحتی با شرایط تکثیر در اسارت کنار بیایند. اکثر گوریل‌هایی که امروز در باغ‌وحش‌ها دیده می‌شوند، گوریل‌های زمین‌های پست هستند به همین دلیل طرح‌های تکثیر در اسارت نتوانستند منجی جان گوریل‌های کوهستانی باشند.

علاوه بر این‌ها، در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی بخش وسیعی از زیستگاه این گوریل‌ها به کاربری کشاورزی اختصاص داده شد. معضل بزرگ زمانی خود را نمایان ساخت که در سال ۱۹۶۸ میلادی یک پناهگاه منحصربه‌فرد گوریل‌های کوهستانی که در اصل معرف ۴۰ درصد از زیستگاه‌های باقیمانده بود نیز برای همیشه از دست رفت و جای خود را به زمین‌های کشاورزی داد.

فعالیت‌های حفاظتی

گوریل‌های کوهستانی چه شباهتی به یوزهای کشور ما دارند؟
بچه گوریل دزدی یکی از تجارت‌های کثیفی است که در آن نه‌تنها مادر بلکه حتی کلیه افراد خانواده کشته می‌شوند

از دهه ۶۰ میلادی دیگر تردیدی وجود نداشت که پروژه‌های حفاظت از زیستگاه و زیرگونه باید در این مورد خاص دست‌به‌کار شوند. دو دهه فعالیت پروژه‌های حفاظتی تاثیر مثبتی داشت چنانچه در دهه ۸۰ میلادی وضعیت گوریل‌های کوهستانی به‌نوعی امیدبخش‌تر شد.
جمعیت گوریل‌های رواندا بیش از ۲۰ درصد افزایش پیدا کرد، ذخیره‌گاه‌های جدید و منحصربه‌فردی مکان‌یابی شدند که امنیت ازدست‌رفته را به گوریل‌ها بازگردانند. از طرف دیگر برنامه‌های آموزشی متعدد به مردم محلی کمک کرد که ارزش این زیرگونه منحصربه‌فرد را در همسایگی خودباور کنند.
کم‌کم گوریل‌های کوهستانی به گنجینه باارزش ملی تبدیل شدند و تمرکز بر گردشگری پایدار سبب شد که صنعت گردشگری رواندا در سال ۱۹۹۰ میلادی مقام سوم کسب درآمد را برای این کشور به خود اختصاص دهد. پروژه‌های مشابه کم‌کم در کشورهای اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو نیز اجرایی شدند.

امروزه مشخص شده که گوریل‌ها به شدت نسبت به بیماری‌های عفونی انسانی حساس هستند و متاسفانه گردشگران می‌توانند در خلال یک بازدید ساده ویروس‌هایی نظیر آنفولانزا و یا حتی سایر میکروب‌ها را به گوریل‌ها منتقل کنند.

جدای از این مسئله یک اتفاق بد دیگر هم در راه بود، در اوایل دهه ۹۰ میلادی جنگ داخلی در رواندا آغاز شد که تقریبا نیم میلیون انسان به‌واسطه آن کشته شدند و ۷۵۰ هزار نفر نیز بی‌خانمان شدند. مشخص است که این اتفاق چه بلایی بر سر طرح‌های حفاظتی آورد.
امروز واقعیت تلخ گوریل‌های کوهستانی همچنان پابرجاست، ظاهرا انسان‌ها و گوریل‌ها هیچ‌گاه نمی‌توانند به مرحله زندگی مسالمت‌آمیز عادت کنند. در حال حاضر تنها ۳۰۰ فرد بالغ از آن‌ها باقی مانده و این زیرگونه از سال ۱۹۹۶ تا امروز در رده بشدت در معرض خطر قرار دارد.

جمع‌بندی
یکی از مهم‌ترین چالش‌های بقا برای این قبیل حیوانات مسئله ابعاد جمعیتی است. در حقیقت ابعاد جمعیتی برخی از گونه‌ها بشدت از نسلی به نسل دیگر تغییر می‌کند و این اتفاق همان‌طور که برای گوریل‌های کوهستانی رخ داد، برای یوزهای آسیایی نیز رخ داده است.
در جمعیت‌هایی که نوسانات جمعیتی زیاد دارند، ابعاد جمعیت موثر بیش‌تر به پایین‌ترین تعداد افراد نزدیک است تا بالاترین تعداد که این مسئله در سال‌هایی که جمعیت به کم‌ترین تعداد می‌رسد، بیش‌تر نمودار خواهد شد.

حال اگر در یک سال تعداد جمعیت بشدت کاهش پیدا کند، ابعاد موثر جمعیت نیز به شکل ملموسی کم‌تر خواهد شد. این قانون را در اصل تحت عنوان گلوگاه جمعیتی می‌شناسند و هنگامی اتفاق می‌افتد که ابعاد جمعیتی بشدت کاهش یافته باشد.
نتیجه هم ساده است اگر هیچ فردی نتواند آلل‌های مهم و نادر را که بقا و تجدید حیات جمعیت به آن‌ها وابسته است به نسل بعد منتقل کند، آن آلل‌های نادر از دست خواهند رفت و درنهایت چنین جمعیت‌های کوچکی به‌مرور زمان معمولاً تنوع ژنتیکی لازم برای سازگاری با تغییرات محیطی را از دست خواهند داد و انقراض رخ می‌نماید.

درست است که آینده مبهم پیش روی گونه‌های بشدت در معرض خطر مانند یوزهای آسیایی و گوریل‌های کوهستانی است و توقع معجزه نیز ساده‌انگارانه است اما مطالعات نشان داده که اغلب طرح‌های حفاظتی به‌واسطه دانشی که پشتوانه‌شان است، می‌توانند امیدبخش باشند. مطالعات میدانی تایید می‌کنند که جمعیت‌های کوچک به‌احتمال زیاد کاهش یافته و منقرض می‌شوند.
اما بررسی و ردیابی مستمر ۱۲۰ جمعیت قوچ‌های شاخ بلند بیابان‌های جنوب غربی ایالات‌متحده ظرف ۷۰ سال نشان داد که اگر طرح مدیریتی اعمال نشود، ۱۰۰ درصد از جمعیت‌های کم‌تر از ۵۰ فرد طی ۵۰ سال منقرض می‌شوند درصورتی‌که جمعیت‌های بالغ بر ۱۰۰ فرد طی بازه زمانی مشابه آن‌هم با طرح‌های حفاظتی می‌توانند به بقا امیدوار باشند و این امیدی است که هم برای یوزهای آسیایی و هم برای گوریل‌های کوهستانی هنوز به خاموشی نگراییده است.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید