از مدرسهگرایی تا مدرسهزدایی
نماینده اصلی نظریه مدرسهزدایی ایلیچ بود و نقطه انتقادی «اجبار» و «الزام» در مدرسه بود، وی در نظریه خود بیان کرد که تحصیلات اجباری باعث شکاف در جامعه است و فقط برای قشر مرفه جامعه مفید است و آن دسته از کودکان که موفق به پایان دوران تحصیل خود نمیشوند و در واقع نمره قبولی دریافت نمیکنند از جامعه طرد میشوند؛ «آنچه امروز ما در جوامع در حال توسعه میبینیم.»
کد خبر :
۴۵۰۸۰
بازدید :
۱۰۸۸
ایوان ایلیلچ، فیلسوف، نویسنده و کشیش کاتولیک اهل اتریش در سال ١٩٢٦ در وین به دنیا آمد. پدر و مادرش یهودی بودند و بعد از جنگ جهانی دوم به تحصیل در رشته زیستشناسی سلولی و سپس فلسفه پرداخت. ایلیچ همانند روسو دستپرورده کلیسا بود و همانند وی پیشگام در فرهنگ (ضد فرهنگ). روند شتابزده جامعه صنعتزده را محکوم میکرد و معتقد بود که این روند باعث تخریب جامعه است.
مدرسهزدایی: اولین بار در قرن ١٨ ژان ژاک روسو به هجوم به سمت تحصیلات سیستماتیک پرداخت زیرا وی معتقد بود روح کودک زیبا و آزاد آفریده شده است و اجبار و تحمیل، روح کودک را به فساد میکشاند.
نماینده اصلی نظریه مدرسهزدایی ایلیچ بود و نقطه انتقادی «اجبار» و «الزام» در مدرسه بود، وی در نظریه خود بیان کرد که تحصیلات اجباری باعث شکاف در جامعه است و فقط برای قشر مرفه جامعه مفید است و آن دسته از کودکان که موفق به پایان دوران تحصیل خود نمیشوند و در واقع نمره قبولی دریافت نمیکنند از جامعه طرد میشوند؛ «آنچه امروز ما در جوامع در حال توسعه میبینیم.»
او معتقد بود حتی تحصیلات رایگان فقط باعث آموزش مدرکگرایی بدون کسب مهارت در دانشآموزان میشود و همین دانشآموزان بیمهارت وارد جامعه میشوند و اقشاری را تشکیل میدهند که شغل خود را فقط از روی میزان درآمد و نه مهارت و علاقه انتخاب میکنند. مدرسه به دانشآموزان کسب نمره بهتر جهت قبولی و نه کسب مهارت بیشتر برای موفقیت را میآموزد و اگر ما تفکر کودکانمان را در مدرسه تصحیح نکنیم جامعه نیز رو به فساد خواهد رفت.
تعریف مدرسه از دیدگاه ایلیچ: موسسهای که در سنی مشخص به کودک اجازه میدهد در محیطی مشخص از شخص خاصی که معلم نامیده میشود فقط آموزشهای تعیین شده را ببیند و این در حالی است که کودک از آموزش در زندگی روزمره و طبیعت دور خواهد ماند.
این روند آموزشی کودک را مصرفگرا (خریدار آموزش) و آموزش را کالای قابل ارایه از طرف معلم نشان میدهد.
همین کودک مصرفگرا وارد جامعه میشود و یک فرد مصرفگرا نه تولیدکننده و مبتکر را تشکیل خواهد داد و جامعه نیز به سمت مصرفگرایی پیش خواهد رفت.
هدف ایلیچ از بیان این نظریه: به مردم بیاموزد که در هر مکانی حتی طبیعت امکان یادگیری هست. کودک از بدو تولد در حال آموزش و یادگیری است و اختصاص سن فقط کودک را محدود میکند. اعمال محدودیتهای فضایی، سنی و جنسی در کنار آموزش ثابت برای کودکان نهتنها به رشد آنها کمک نمیکند بلکه باعث عدم کارایی مفید آموزشی در مدارس خواهد بود.
۰