اجرای بد، معضل امروز موسیقی ما

اجرای بد، معضل امروز موسیقی ما

نگاه پوپولیستی در هنر همین است. علتش هم فضای آشفته‌ای است که همه می‌خواهند در آن کاری انجام دهند. نظر مردم هم می‌تواند برای یک موزیسین یا یک هنرمند شرط باشد ولی به قول جناب سراج نباید دنبال مخاطب رفت.

کد خبر : ۴۷۴۳۶
بازدید : ۱۳۳۹
اجرای بد، معضل امروز موسیقی ما
دوم دی ماه قرار است حسام‌الدین سراج به همراه دو تن از نوازنده‌های با تبحر و پرسابقه ایرانی و نیز دو نوازنده از کشور ترکیه در تالار وزارت کشور کنسرت برگزار کند. در این کنسرت اردشیر کامکار و همایون نصیری از کشور ایران و یوردال ترک‌جان و اردم شمشک از کشور ترکیه به اجرای قطعاتی از رپورتوار موسیقی ترکی و کردی می‌پردازند.
ضمن آنکه بخش‌هایی از این کنسرت به بداهه‌نوازی اعضای این آنسامبل با هم اختصاص خواهد داشت. با اعضای ایرانی این گروه به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا جزییات این اجرا و شیوه تعامل آن‌ها با موسیقیدانان کشور ترکیه را جویا شویم.

در این کنسرت دو نوازنده از کشور ترکیه گروه شما را همراهی می‌کنند، اصلا چطور شد که از این نوازنده‌ها دعوت کردید و چه قطعاتی را برای اجرا انتخاب کرده‌اید؟
حسام‌الدین سراج: سال گذشته یوردال ترک‌جان در ایران حضور داشت و یک ورک‌شاپ برگزار کرد که در کنار این ورک‌شاپ کنسرت مختصری هم اجرا شد. من این کنسرت را دیدم و به نظرم کارش بسیار جالب آمد.
«ترک جان» نوازنده بسیار مطرحی است که نه فقط در ترکیه بلکه اکثر دوستداران موسیقی در جهان او را خوب می‌شناسند. به هر حال با او درباره اجرایی مشترک صحبت‌هایی کردیم و جلساتی گذاشتیم که ماحصل این جلسات کنسرت پیش‌رو است.
در نهایت هم قرار بر این شد که یک آنسامبلی تشکیل دهیم که دو نفر از نوازنده‌های ایرانی در آن حضور داشته باشند و دو نفر از نوازنده‌های ترکیه. ما هم پذیرفتیم.
دو نفری که از ترکیه در این آنسامبل هستند خودِ «ترک‌جان» و «اردم شمشک» خواهند بود که اردم شمشک باقلاما می‌نوازد و نوازنده بسیار قدرتمندی است و تکنیک‌های خاص و جدیدی را روی ساز باقلاما پیاده کرده است. این کنسرت قرار بود ٤ - ٣ ماه قبل اجرا شود، اما به دلایل مختلف به تعویق افتاد و به دوم دی ماه موکول شد.

دلیل به تعویق افتادن این اجرا چه بود؟
حسام‌الدین سراج: ما در ابتدا قرار بود چند شب در برج میلاد اجرا داشته باشیم و حتی زمان این برنامه‌ها را هماهنگ کرده بودیم، اما مسوولان برج میلاد اعلام کردند که این زمان به همایش شهرداری اختصاص یافته است و با همه هماهنگی‌هایی که انجام داده بودیم متاسفانه اجرای برنامه ما در این سالن لغو و به وزارت کشور موکول شد.
بهترین و مناسب‌ترین زمانی هم که تالار وزارت کشور می‌توانست در اختیار ما قرار دهد، دوم دی ماه بود. درباره رپورتوار اجرایی هم باید بگویم ما ترانه‌هایی را انتخاب کردیم که در بین کشورهای عرب، ترک و کرد‌زبان با زبان فارسی اشتراکاتی دارند. مثل تصنیف «بنت‌الشلبیه» یا بعضی از تصانیف کردی که جناب اردشیر کامکار به ما پیشنهاد داده‌اند.

تصنیف «بنت‌الشلبیه» همان تصنیف «بر گیسویتای جان...» است؟
حسام‌الدین سراج: بله
در ایران ترجمه‌ای که روی این ترانه انجام و اجرا شده با این مضمون شناخته می‌شود؛ و قرار است این تصنیف را به عربی اجرا کنید یا فارسی؟
حسام‌الدین سراج: ما این تصنیف را به فارسی اجرا می‌کنیم، اما احتمال دارد بیت اول آن را عربی بخوانیم. البته بعضی از تصانیفی که ترکی هستند را هم جناب طریقی زحمت کشیده و به فارسی ترجمه کرده‌اند.
در اصل این تصنیف‌ها مجددا برای زبان فارسی ترانه‌سرایی شده‌اند. غیر از این قرار است چند تصنیف قدیمی هم از من که مردم با آن خاطره دارند، در این کنسرت اجرا شوند؛ مثل تصنیف «مستان سلامت می‌کنند». البته با تنظیم تازه جناب اردشیر کامکار شروع این قطعه با تحرک و پویایی بیشتری به نسبت قبل همراه خواهد بود.

در تصنیف «مستان سلامت می‌کنند» ساز تنبور نقش عمده و ویژه‌ای داشت. در این تنظیم تازه و با این آنسامبل چه تمهیدی برای جای خالی تنبور اندیشیده شده است؟
حسام‌الدین سراج: در این آنسامبل هم ساز عود هست و هم ساز باقلاما. مجموعه این ساز‌ها کمک می‌کنند که صدادهی تازه‌ای از این تصنیف داشته باشیم.

اردشیر کامکار: پروژه این کنسرت به نظر من پروژه دشواری می‌آید، چون با آنکه هم ساز باقلاما و هم ساز عود را خوب می‌شناسم، اما تا به حال هیچ کدام از این نوازنده‌های مهمان را ندیده‌ام و با آن‌ها ارتباطی نداشته‌ام.
از طرفی هم، چون آن‌ها فقط ٥ روز پیش از برگزاری کنسرت به ایران می‌آیند، زمان زیادی برای تمرین نخواهیم داشت. تازمانی هم که این نوازنده‌ها به کشور نرسیده باشند و ما با هم تمرین نکرده باشیم و جور نشده باشیم، نمی‌دانم که چه اتفاقی خواهد افتاد.
اما وقتی آقای سراج با من صحبت کردند و پیشنهاد انجام این پروژه را دادند، چون صدای ایشان را خیلی دوست داشتم و البته همراهی با همایون نصیری برایم همیشه لذت‌بخش بوده، پذیرفتم که در این پروژه حضور داشته باشم. نوازنده‌هایی هم که به ایران می‌آیند، نوازنده‌های قدرتمندی هستند.
اما کارمان با آن‌ها ممکن است دو وجه داشته باشد؛ یا خیلی دشوار خواهد بود یا خیلی ساده. اما به هر حال آن‌ها نوازنده‌های حرفه‌ای هستند و ممکن است هر چه را ما بخواهیم، بتوانند اجرا کنند.
قطعات این کنسرت را هم من بر مبنای تکنیک نوازندگی این نوازنده‌ها و سازهای آن‌ها تنظیم کرده‌ام، اما در مورد قطعات ترکی یا کردی که برای این گروه تنظیم شده تغییراتی وجود دارد که از نظر حرکت ریتمیک این قطعات را از اصل‌شان متمایز می‌کند. مثلا در ابتدای قطعه «مستان سلامت می‌کنند»، تکنیک‌های خاص ساز تنبور وجود دارد که ما سعی کردیم تکنیک‌های سازهای دیگری مثل کمانچه، عود و باقلاما را جایگرین آن کنیم.

حالا که به بحث ریتم رسیدیم بد نیست بیشتر به آن بپردازیم. در موسیقی ترکی برخورد با مقوله ریتم تفاوت بسیار زیادی با موسیقی ایرانی دارد. ما در موسیقی ترکی با دورهای ایقاعی مواجه هستیم که این دور‌ها هر کدام طولانی و با جملات ریتمیک- ملودیک خاص خود همراه هستند. همسان سازی این دور‌ها با ریتم‌های موسیقی ایرانی کار دشواری خواهد بود. اساسا نگاه به مقوله ریتم در این کنسرت مشترک با دو نوازنده از کشور ترکیه چگونه بوده است؟
همایون نصیری: این موضوع بستگی به این دارد که ما در این اجرا می‌خواهیم از ادوار ایقاعی استفاده کنیم یا نه. در اصل ریتم در این کنسرت به قطعات و تصانیفی بستگی دارد که توسط گروه انتخاب شده‌اند و جناب اردشیر کامکار تنظیم مجدد آن‌ها را بر‌عهده داشته است.
وگرنه از زمان عبدالقادر مراغی ادوار ایقاعی و دورهای ریتمیک وجود داشته که هم در موسیقی ترکی مشهود است و هم در موسیقی ایرانی. این طور نیست که این ادوار قابل اجرا نباشد، چون به هر حال دورها، دورهای مشخصی است و براساس همان دور‌ها می‌توان ریتم‌هایی را هم اجرا کرد.

اگر قرار بر اجرای موسیقی اصیل ایرانی و ترکی باشد، استفاده از این ادوار ناگزیر است، اما سوالی که برای من پیش می‌آید این است که چطور می‌شود این دورهای ایقاعی طولانی را در کنار تصانیفی مثل «بنت‌الشلبیه» و... گنجاند و البته نتیجه خوبی هم به دست داد؟
اردشیر کامکار: چون برخورد اول ما با این نوازنده‌ها است و نمی‌دانیم که چه اتفاقی خواهد افتاد، سعی کردیم از نظر ریتمیک ملودی‌ها و تصانیفی را انتخاب کنیم که نقاط مشترکی بین زبان آذری و ترکی دارند.
این طور نیست که بخواهیم مقامات موسیقی ترکی (عثمانی) را استفاده کنیم. چون این مقامات کلام می‌خواهند و اکثرا ضرب‌های طولانی ٣٢ یا ٦٤ تایی دارند. ما هم نخواستیم اجرای‌مان بر مبنای تکنیک‌های پیچیده باشد، چون به هر حال مردم هم باید از آن لذت ببرند.
در ایران این ملودی‌ها و ریتم‌ها نمی‌توانند جذابیت اجرا برای کنسرت داشته باشند مگر اینکه فقط با یک ساز اجرا شوند یا اینکه توسط گروهی روی صحنه بروند که حداقل ٣ - ٢ ماه روی آن کار کرده‌اند. اگر قرار باشد ما روی این ریتم‌ها فقط ٥ روز کار کنیم واقعا نتیجه نخواهد داد و هماهنگی بین گروه ایجاد نمی‌شود؛ بنابراین ما سعی کردیم از ریتم‌های ساده‌تر استفاده کنیم و، چون جناب حسام الدین سراج تصانیف را می‌خوانند، ملودی‌هایی انتخاب کنیم که ضمن شاخص بودن، شنونده‌های خود را داشته باشند و هضم آن‌ها برای مردم راحت‌تر باشد.
البته در بین این تصنیف‌ها ما سعی کردیم که بخش‌هایی را هم بداهه نوازی در نظر بگیریم تا نوازنده‌ها و ساز‌ها بتوانند قدرت تکنیکی خودشان را نشان دهند.
نوازنده عود این کنسرت (یوردال ترک‌جان) نوازنده فوق‌العاده قوی است که باید تکنیک خودش را در بداهه نوازی نشان دهد وگرنه در یک تصنیف که نمی‌شود همه ویژگی‌های یک ساز یا یک نوازنده را نشان داد.
این موضوع درباره نوازندگان سازهای دیگر در این آنسامبل هم صادق است و هر کدام از نوازندگان باقلاما، کمانچه و پرکاشن می‌توانند نقش خاص خود را داشته باشند که سعی کردیم از این نقش‌آفرینی بین این تصانیف این کنسرت استفاده کنیم.

حسام‌الدین سراج: فکر می‌کنم بخش بداهه‌نوازی این کنسرت، بخش جالبی باشد. چون تصانیف قطعات از پیش تعیین شده‌ای هستند که می‌توان روی شعر آن‌ها کار کرد و شیوه اجرایی‌شان را با تمرین به دست آورد، اما بداهه‌نوازی با دو نوازنده ایرانی و دو نوازنده ترکی می‌تواند جالب باشد.

اشاره کردید که از شما خواسته‌اند تعداد نوازنده‌های ایرانی با نوازنده‌های ترک برابر باشد. می‌دانید دلیل آن‌ها برای گذاشتن این شرط چه بود؟
حسام‌الدین سراج: من فکر می‌کنم شاید دلیل‌شان این بوده که قدرت ساز‌ها برابر باشد. مثلا نمی‌شود یک ارکسترسمفونیک را در مقابل دو نوازنده قرار داد.

اردشیر کامکار: البته این چیزی نیست که آن‌ها برای ما شرط کرده باشند. ما به آن‌ها پیشنهاد دادیم و آن‌ها از این پیشنهاد استقبال کردند.

پس با این تفاسیر بخش عمده اجرا به بداهه‌نوازی بین اعضای گروه اختصاص خواهد داشت...
حسام‌الدین سراج: نمی‌شود گفت: بخش عمده. ما ٦ تصنیف داریم که یکی از آن‌ها ترکی، یکی عربی و یکی کردی است و بعد از آن ٢ تصنیف فارسی اجرا خواهیم کرد. روی تصانیف غیر فارسی هم سعی کرده‌ایم به کمک جناب طریقی شعر فارسی بگذاریم، ضمن اینکه بخش‌هایی از تصنیف‌ها هم ممکن است به زبان خود این قومیت‌ها خوانده شوند.

با توجه به اینکه خودِ شما اهل اصفهان هستید، فکر نمی‌کنید اجرای تصانیف کردی و ترکی با گویش این مناطق سخت و البته ریسکی باشد؟
حسام‌الدین سراج: سخت هست ولی با مشورت آقایان کامکار و طریقی نهایتا تصمیم گرفتیم یک یا دو بیت از این تصانیف را با زبان و لهجه این قومیت‌ها اجرا کنیم.

گفتید در این کنسرت قرار است تصنیف «مستان سلامت می‌کنند» را اجرا کنید. در سال‌های گذشته شما تقریبا هر سال یک کنسرت داشتید که تصانیف سابق‌تان را هم در این کنسرت‌ها اجرا می‌کردید، اما با اینکه «مستان سلامت می‌کنند» از جمله تصنیف‌های بسیار پرطرفدار شما به شمار می‌رود هیچ‌وقت در کنسرت‌های‌تان اجرا نشد. تا پیش از این دلیل خاصی برای اجرا نشدن این قطعه وجود داشت؟
حسام‌الدین سراج: انتخاب ما برای اجرای آن در این کنسرت هم به همین دلیل بود و با مشورت آقای کامکار به این نتیجه رسیدیم، چون مردم با این قطعه خاطره دارند آن را اجرا کنیم. خصوصا بد نیست که در شروع اجرا این قطعه گنجانده شود تا به نوعی سلامی دوباره به مخاطب باشد.
مضاف براینکه شعر این قطعه از مولاناست و بعضی‌ها ادعا می‌کنند که مولانا ترک بوده است، اما ما معتقدیم که مولانا ایرانی بوده و ایران قدیم همه مناطقی را شامل می‌شده که ترکیه هم بخشی از آن بوده است.

البته سوال من این بود که چرا پیش‌تر آن را اجرا نکردید؟
حسام‌الدین سراج: چون کنسرت‌های قبلی ما با گروه «سور» بود که رپرتوار خودشان را داشتند یا با جناب همایون رحیمیان که با ارکستر سمفونیک برنامه داشتیم و آثار آلبوم نگاه آسمانی و شب عاشقان بیدل را اجرا می‌کردیم.

گمان می‌کنم که این قطعه حتی از تلویزیون هم در این سال‌ها پخش نشد...
حسام‌الدین سراج: سهم موسیقی ایرانی در تلویزیون همیشه نادیده گرفته شده است. اگر بخواهیم سفره موسیقی را در رسانه بررسی کنیم، می‌بینیم ١٠ قطعه پاپ پخش می‌کنند، یک قطعه موسیقی ایرانی و شاید یک قطعه مقامی.
اکثرا هم برای توجیه و به محض خالی نبودن عریضه است. در برنامه‌های درخواست موسیقی در رادیو هم اول یکی، دو تصنیف ایرانی پخش می‌کنند بعد ده‌ها آهنگ پاپ و...

اردشیر کامکار: تلویزیون نقش آگاه‌سازی ندارد. در حالی که می‌تواند بیشترین تاثیر را روی مردم بگذارد، اما فرهنگ‌سازی نمی‌کند. حالا اینکه در کل ساز را نشان نمی‌دهند یک وجه ماجرا است، اما کلا مردم با صدای ساز‌ها هم آشنا نیستند. الان می‌گوییم کمانچه، اما مردم اصلا نمی‌دانند کمانچه چه شکلی است. مردم ما امروزه گیتار بیس و ترومپت و سازهای غربی را می‌شناسند، اما کسی سازهای ایرانی را نمی‌شناسد، چون آن‌ها را ندیده‌اند.

جناب نصیری شما همیشه در کنسرت‌هایی که به همراه گروه‌های مختلف داشته‌اید یا در کنسرت‌هایی که با گروه خودتان (دارکوب) برگزار کرده‌اید از مجموعه پرکاشن‌ها برای همراهی با گروه استفاده کرده‌اید. با توجه به اینکه این کنسرت می‌تواند به نوعی هم تلفیق دو فرهنگ موسیقایی باشد، شما تصمیم دارید از چه سازهای کوبه‌ای برای همراهی با گروه استفاده کنید؟
همایون نصیری: معمولا براساس قطعاتی که در اجرا وجود دارد و فضای موسیقایی رنگ‌آمیزی ریتمیک انجام می‌شود. در کنسرت‌های مختلف چیدمان من از سازهای کوبه‌ای با هم متفاوت است و این طور نیست که از یک چیدمان مشخص استفاده کنم.

شاید این آنسامبل به یک رنگ صوتی نیاز داشته باشد و آنسامبلی دیگر به رنگی دیگر. در این کنسرت، چون موسیقی ترکی است با پیشنهاد جناب کامکار از سازهایی مثل بندیر یا سازهای دیگری که به موسیقی آن منطقه و موسیقی ایران (از نظر صوتی) نزدیک است، استفاده کرده‌ایم. تمرینات که پیش برود خودِ کار مشخص می‌کند که چه رنگ‌های صوتی لازم است و چه سازهایی می‌توانند در کنار هم از بیشترین هماهنگی برخوردار باشند.

یکی از مهم‌ترین نکات در تلفیق فرهنگ موسیقایی دو منطقه مقوله ریتم است خصوصا در این اجرا که اساسا با دو نگرش متفاوت نسبت به ریتم مواجه هستیم. در سال‌های اخیر هر جا صحبت از تلفیق شده، در نهایت خروجی به موسیقی پاپ بیشتر نزدیک بوده است تا چیزی که در جهان به عنوان تلفیق از اینگونه موسیقی‌ها سراغ دارند. چه تمهیدی برای این در نظر گرفته‌اید که این کنسرت یک برنامه تلفیقی باشد نه یک کنسرت پاپ؟
همایون نصیری: دو نگرش متفاوت وجود دارد. یکی مقوله ریتم‌هایی است که استفاده می‌شود و بعضی از ریتم‌ها هویت موسیقایی خاص خودشان را دارند مثلا موسیقی کردی که به خودی خود، یک‌سری ریتم‌ها را در ذهن تداعی می‌کند یا موسیقی جنوب ایران که المان‌های ریتمیک مشخص دارد.
اما مقوله دیگر وجه تبادل فرهنگ‌ها است. در این صورت به نظر من تا حدودی مرز جغرافیایی برداشته می‌شود و رنگ‌آمیزی صوتی صحیح مهم‌ترین بحث پروژه قرار می‌گیرد.
خودم همیشه این دیدگاه را داشته‌ام که اگر مثلا ساز «جیم بِی» یک ساز آفریقایی است شاید بتوانم با تغییر کوک آن، آن رنگ صوتی که در موسیقی مد نظرم هست را ایجاد کنم. من شخصا به اسم ساز و ملیت آن در جهان فکر نمی‌کنم بلکه به رنگ صوتی که ایجاد می‌کند و تعامل آن با دیگر عناصر موسیقی فکر می‌کنم.
«داربوکا» یا «کوزه» یا «بندیر» یا «کاخن» فرقی ندارد. مهم استفاده به جا و رنگ آمیزی صحیح این سازهااست نه اینکه بگوییم، چون فلان ساز، ساز ایرانی نیست نمی‌توان استفاده کرد. اگر این طور باشد فقط تمبک و دف ایرانی هستند و یک سری سازهای بومی که خیلی از آن‌ها مثل «دمام» در کشورهای دیگر هم مثل آفریقا یا کشورهای حوزه خلیج فارس مورد استفاده قرار می‌گیرند، اما اگر قرار باشد از تمبک و دف یا یک سری فریم درام‌های مختلف با همان فرمی که بار‌ها استفاده شده، استفاده کنیم، همه‌چیز تکراری می‌شود.
این به سلیقه نوازنده برمی‌گردد که چه طور بتواند آن ساز‌ها را در خدمت موسیقی قرار دهد. من شخصا دوست دارم رنگ‌آمیزی صوتی صورت گیرد نه اینکه بگویم، چون فلان ساز ایرانی نیست آن را استفاده نمی‌کنم.

اردشیر کامکار: نوع اجرا هم به نظر من مهم است. معضلی که الان وجود دارد این است که همه‌چیز در هم شده است. مثلا می‌گویند فیوژن (تلفیقی) بدون اینکه از آن آگاهی داشته باشند.
هر کس می‌آید یک ساز دستش می‌گیرد و با یک نفر که موهای طلایی دارد و چشمان آبی یک اجرایی می‌کند و اسمش را فیوژن می‌گذارد. در حالی که در دنیای غرب تلفیق‌هایی که به صورت حرفه‌ای انجام می‌شود به گونه‌ای است که چنان نکات مشترک هم را پیدا می‌کنند که دو فرهنگ موسیقایی کنار هم می‌نشینند و خروجی آن موسیقی سومی می‌شود که ویژگی‌های خاص خودش را دارد. من اگر با یک هندی ساز بزنم و مثل او شوم به هیچ دردی نمی‌خورد.
هر کسی باید موسیقی خودش را اجرا کند و بعد نکات مشترکش را در کار استفاده کند. معضل بعدی «بد اجرا کردن» است. شما هر نوع موسیقی، حتی موسیقی سنتی را هم اگر بد اجرا کنید با موسیقی پاپ هیچ تفاوتی نخواهد داشت. «بد اجرا کردن» معضل امروز موسیقی ماست.

شما الان هر کس را می‌بینید یک تومبا جلوی دستش می‌گذارد و با آنکه نوازندگی‌اش یک هزارم همایون نصیری هم نیست برای خودش می‌نوازد و اسم آن را موسیقی فرا مرزی می‌گذارد. بعد هم می‌گویند مرز‌ها را شکسته‌ایم. معلوم است که این خوب نیست.
حسام‌الدین سراج: همان اوایل که تب موسیقی تلفیقی و فیوژن همه را گرفته بود، هر ارکستری حتی ارکسترهای پاپ یک نوازنده سه‌تار به آنسامبل خود اضافه می‌کرد و می‌گفت: موسیقی‌اش تلفیقی است. در صورتی که تلفیق این نیست.

اردشیر کامکار: اصلا برای من سوال این است که چرا یک کاری که با گیتار بهتر صدا می‌دهد را با سه‌تار اجرا می‌کنند؟ مثلا من که کمانچه می‌نوازم باید قطعه‌ای بنوازم که با کمانچه خوب از آب درآید وگرنه اگر قرار باشد صدای ترومپت از سازم درآورم اصلا به هیچ درد نمی‌خورد.

حتی تمایز بین کمانچه و ویلن هم در اجراهای الان موسیقی ایرانی بسیار زیاد شده و نوازنده‌های الان انگار کمانچه نمی‌نوازند. چیزی که پیش‌تر از کمانچه اصغر بهاری می‌شنیدیم در کمتر نوازنده کمانچه ایران می‌بینیم و می‌شنویم...
اردشیر کامکار: آن اصالت‌ها را باید نگه داشت و خوب اجرا کرد. من الان خیلی اصرار ندارم که نوازنده‌های کمانچه مثل استاد بهاری بنوازند بلکه مهم این است صدایی که تولید می‌کنند، صدایی دل‌انگیز و درخشان باشد. حتی اگر قرار باشد ساز بزنند.
‌.
نمی‌شود اصغر بهاری را رد کرد و چیز تازه‌ای زد که محتوایی ندارد و کسی گوش نمی‌دهد. این به درد نمی‌خورد. من هرچه می‌نوازم باید کیفیت اجرایی داشته باشد. تلاش ما در این کنسرت این است که در حد توان‌مان کیفیت اجرای‌مان را بالا ببریم. نوازنده‌هایی هم که از ترکیه می‌آیند نوازنده‌های قدری هستند و ما سعی می‌کنیم کاری را که بعد از این همه سال انجام داده‌ایم در کنار این نوازنده‌ها اجرا کنیم و تمام تلاش‌مان را می‌کنیم تا در نهایت کنسرت خوبی داشته باشیم.

چرا قطعات از زبان‌های مختلف انتخاب شده‌اند؟ در این انتخاب چقدر سلیقه مخاطب برای‌تان مهم بود؟
حسام‌الدین سراج: ما دقیقا به خاطر مخاطب این کار را انجام داده‌ایم. ما نت‌هایی را که جناب کامکار نوشته‌اند برای نوازنده‌های ترک فرستادیم و از آن‌ها هم خواستیم که چند قطعه باکلام و بی‌کلام برای ما بفرستند.
بعد هم سنجش کردیم که مخاطب ایرانی که به کنسرت ما می‌آید چه شکل از موسیقی را می‌پسندد. اسم کنسرت را هم «ترانه‌های زمین» گذاشتیم. یعنی ترانه‌هایی که روی زمین توسط اکثر انسان‌ها گوش داده شده و برای‌شان دلنشین است.

خب این در نظر گرفتن سلیقه مخاطبِ عامه مغایر با اصلِ کارِ هنری نیست؟
حسام‌الدین سراج: این بحث مفصلی است، اما باید بگویم هنرمند همیشه به مخاطبش فکر می‌کند. یعنی اگر شعر یک شاعر به دل مخاطبش ننشیند اصلا آن را منتشر نمی‌کند. صدای ساز نوازنده هم همین طور است.

اردشیر کامکار: البته ما در سبک کاری خودمان به مخاطب فکر می‌کنیم نه اینکه بگوییم، چون مثلا مردم آهنگ فلان خواننده لس‌آنجلسی را دوست دارند ما هم آن را اجرا کنیم. ما در کارهای خودمان و سبک موسیقی خودمان گشته‌ایم تا آنچه سلیقه خودمان است و مردم هم آن را دوست دارند، اجرا کنیم. ضمن اینکه یک تصنیف هم برای این کنسرت ساخته‌ام که پیش از آن اجرا نشده و روی شعری از حضرت مولانا است.

حسام‌الدین سراج: وقتی نوازنده‌های ترک به ایران بیایند و تمرین‌ها به اتفاق شروع شود، اتفاقات جالب‌تری خواهد افتاد. قاعدتا در بخش تصنیف‌هایی که انتخاب کرده‌ایم و آن‌ها پیشنهاد داده‌اند و نیز در بخش بداهه‌نوازی اتفاقات جالب‌تری خواهد افتاد.
بنابراین تصانیف و قطعاتی را که مردم از پیش با زبان‌های ترکی و کردی یا عربی شنیده‌اند به فارسی اجرا خواهید کرد با این تفاوت که فقط ترجیع‌بند‌ها به زبان آن قومیت‌ها اجرا می‌شوند...
حسام‌الدین سراج: بله؛ البته من نه ترکی بلدم و نه کردی.

اردشیر کامکار: هدف ما این بود که از البرز تا آناتولی موسیقی‌های این سرزمین‌ها را به صورت دست‌چین انتخاب و اجرا کنیم ولی، چون این تجربه اول ما است فعلا در همان موسیقی‌هایی که خودمان در آن‌ها ماهرتر هستیم وارد می‌شویم و برای برنامه‌های آینده ممکن است حتی از ریتم‌ها و ملودی‌های آن‌ها استفاده کنیم.

هنر بدون مخاطب هیچ معنایی ندارد، اما الان آرتیست‌ها ایده و نظری ندارند و مخاطب آن را سمت و سو می‌دهد.
حسام‌الدین سراج: هنرمند باید به مخاطب فکر کند، اما نباید دنباله روی او باشد. حافظ برای ١٠ نسل بعد از خودش شعر سروده است، اما قطعا می‌دانسته که چه می‌کند. او این اشعار را تصادفی نگفته ولی دنباله روی مخاطبش هم نبوده است.
حتی جاهایی که مجبور بوده برای دربار شعر بگوید با رندی یک طعنه‌ای هم به او می‌زند که بعدا که ما شعرش را می‌خوانیم متوجه آن شویم که او درباری نبوده و به اجبار در دربار قرار گرفته است. اما اینکه می‌گویید بعضی از هنرمندان اسیر مخاطب خودشان می‌شوند را قبول دارم و اصلا درست نیست، چون این مساله ذات هنر را زیر سوال می‌برد.

در حال حاضر حتی مهم‌ترین موسیقیدان‌های ایرانی هم سراغ موسیقی‌ای می‌روند که سلیقه عامه مردم است و برای‌شان پر کردن سالن و اجراهای پر مخاطب و فروش بیشتر اهمیت ویژه‌ای دارد. اصلا این‌ها المان‌های اجرای موفق در موسیقی امروز ایران را می‌سازند؟
اردشیر کامکار: نگاه پوپولیستی در هنر همین است. علتش هم فضای آشفته‌ای است که همه می‌خواهند در آن کاری انجام دهند. نظر مردم هم می‌تواند برای یک موزیسین یا یک هنرمند شرط باشد ولی به قول جناب سراج نباید دنبال مخاطب رفت. حالا خیلی‌ها با همین شعار جلو می‌آیند و دقیقا برعکس عمل می‌کنند و خودشان پیشرو می‌شوند و منتظر می‌مانند تا ببینند مردم از چه چیزی خوش‌شان می‌آید و برهمان شیوه رفتار می‌کنند.

اگر بدبینانه‌تر به جریان نگاه کنیم فکر می‌کنم مافیایی در کار است که به نوعی کنترل شده عمل می‌کند تا جلوی هنر اصیل را بگیرد.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید