روایتی از زندگی سه خواهر قهرمان

روایتی از زندگی سه خواهر قهرمان

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به واسطه شرایطی که بر ورزش بانوان حاکم شد تا سال ها حضور زنان ورزشکار با دوری مطلق از حاشیه سازی رسانه ای و خبری شکل می گرفت و در میادین جهان هم بانوان به زحمت در چند رشته محدود حضور داشتند. اولین حضور کاریزماتیک و تا حدی جنجالی خانم های ورزشکار، لاله صدیق، در مسابقات اتومبیلرانی بود.

کد خبر : ۴۹۲۳۱
بازدید : ۳۷۲۴
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به واسطه شرایطی که بر ورزش بانوان حاکم شد تا سال ها حضور زنان ورزشکار با دوری مطلق از حاشیه سازی رسانه ای و خبری شکل می گرفت و در میادین جهان هم بانوان به زحمت در چند رشته محدود حضور داشتند. اولین حضور کاریزماتیک و تا حدی جنجالی خانم های ورزشکار، لاله صدیق، در مسابقات اتومبیلرانی بود.

چهره ای که به واسطه جذابیت ظاهری و نوع مصاحبه هایش در کانون خبرهای ورزش اتومبیلرانی قرار گرفت و حتی فیلمساز ایرانی مقیم آمریکا، اسی نیک نژاد بعد از بازگشت به ایران قرار شد فیلمی براساس شخصیت او بسازد که نیمه کاره متوقف ماند.
خواهران منصوریان هم چهره های جذاب و کاریزماتیکی از یک روزش خشن و تا حدی مردانه به نام ووشو هستند. سه خواهری که از پایین ترین طبقه اجتماعی وارد ورزش قهرمانی شدند و البته زندگی شخصیشان هم به دلیل ترک خانواده توسط پدر، سوژه جذابی برای رسانه ها بود.

این سه خواهر بعد از مدت ها در برنامه «ماه عسل» با پدرشان مواجه شدند و حین روایت تراژیک زندگیشان با بزرگواری پدر را بخشیدند. «صفر تا سکو» روایت سینمایی زندگی این سه خواهر قهرمان است؛ فیلمی که همراه با این سه قهرمان از بدبختی های وارده بر زندگیشان گرفته تا تلاش برای موفقیت و بالارفتن در رشته ووشو را به صریح ترین و قابل باورترین شکل ممکن تصویری کرده است.

«صفر تا سکو» از جمله فیلم های زنانه ایست که روایتش را از احساسات گرایی افراطی نمی گیرد و به جایش تمرکز می کند بر واقعیات زندگی این سه خواهر تا الگویی مناسب را پیش روی جوانانی بگذارد که مدام از کمبود امکانات می نالند.
سحر مصیبی کارگردان «صفر تا سکو» بانوی فیلمسازی است که از دهه هشتاد سابقه کار در سینما در حوزه دستیار کارگردانی و ساخت فیلم کوتاه و مستند را دارد.
سحر مصیبی در گفت و گویی بی تعارف، درباره روند سینمایی کردن زندگی سه بانوی قهرمان حرف زده است.

چرا «صفر تا سکو»؟ فیلمی درباره سه قهرمان زن با حضور تیم تولیدی کاملا زنانه!
چند سالی است با مهتاب کرامتی به واسطه فیلم هایی که بازی می کرد و من در آنها به عنوان دستیار کارگردان حضور داشتم مراوده و شناخت داشتم و از حدود 3 سال قبل به واسطه تهیه یک تله فیلم همراه با مهتاب کرامتی و طهورا ابوالقاسمی تهیه کنندگان، با خواهران منصوریان آشنا شدیم.
در آن تله فیلم الهه و شهربانو منصوریان بازی کردند و بعد از آن، این آشنایی ادامه پیدا کرد و منجر به رفت و آمد شد. در طی این رفت و آمدها و دیدن وضعیت زندگی آنها و گذشته ای که داشتند، این ایده به وجود آمد که زندگی این سه خواهر می تواند سوژه خوبی برای ساخت یک فیلم در زمینه مستند باشد، چرا که مستند، بیشتر با زندگی واقعی ارتباط دارد.

از سختی های کار بگویید. به خصوص که حین ساخت مستند مجبور شدید همراه با این سه خواهر به نقاط مختلف ایران سفر کنید.

بله، کار بسیار سنگینی بود چرا که مراحل فیلمبرداری در زمان های متفاوت و فضاهای متفاوتی بود؛ حضور در محل زندگی کاراکترهای اصلی فیلم، محل تمرین آنها و مسابقات شان، متفاوت با فیلم هایی بود که تا به حال ساخته بودم و از این لحاظ نیز با توجه به مستند بودنش بودجه زیادی نیاز داشت.

خواهران منصوریان چرا پدر را بخشیدند؟
علیرغم این که رشته ووشو در ایران چندان شناخته شده نیست اما خود خواهران منصوریان و زندگیشان جذابیت های زیادی برای تبدیل شدن به فیلم را داشت.

سوای ورزشکار و مدال آور بودن این سه خواهر، زندگی و کاراکتر شخصیشان هم فوق العاده جذاب بود. هرکدام از این سه خواهر علیرغم اشتراکات زیادی که با هم دارند خیلی با یکدیگر متفاوت هستند و به لحاظ شخصیتی خیلی از هم دور هستند و همین بود که لحن کار را دراماتیک می کرد. در هر صورت دیدن سختی ها و خاص بودن شخصیت اجتماعی خواهران منصوریان موجب شد تا چنین ایده ای پیدا کنم،

در بُعد داستانی براساس داستانی که نوشته می شود فیلم جلو می رود و در این راه گاهی به ناامیدی می رسی، اما در این فیلم چنین احساسی نداشتم؛ با واقعیات رو به رو بودیم، با آدم های فیلم در فضایی واقعی و حقیقی زندگی کردیم و با آنها غمگین و یا شاد می شدیم. احساسات همه واقعی و واکنش ها طبیعی بود و فکر می کنم همین مساله موجب شد تا بیننده ارتباط بهتری با آن برقرار کند.

برخی از فیلمسازان که فیلم کوتاه و مستند می سازند آن را محملی برای ساخت فیلم سینمایی خودشان می دانند. آیا شما هم چنین رویکردی دارید؟
نه، نگاهم این گونه نیست. اگر باز هم موضوع جذابی به نظرم بیاید براساسش فیلم مستند می سازم و لزومی نمی بینم موفقیت یک مستند را پله ای کنم برای ساخت فیلم بلند داستانی. در برخی از مستندهای پرتره کارگردانی با سوژه اش درگیری و اختلاف فکری پیدا می کند مثل مستندی که براساس زندگی «لنی ریفنشتال» فیلمساز زن آلمانی ساخته شده و در جایی از فیلم، ریفنشتال با کارگردان وارد بگو و گوی سختی شد و این مسئله باعث جذاب تر شدن ساختار مستند شد.
آیا برای شما هم چنین چالش هایی در حین کار به وجود آمد؟
در این سه سال که درگیر تولید «صفر تا سکو» بودیم، یک جور عضو خانواده این سه خواهر شده بودم و در جاهایی در فیلم، خانواده یادشان می رود دوربینی حضور دارد و از آنها فیلمبرداری می کند و طبق روال روزمره زندگی می کردند. در این مدت چالش هایی بین ما و سه خواهر به وجود نیامد. البته درباره یک سری از مسائل مدت ها بحث می کردیم ولی این اختلال نظرها خیلی سریع حل می شود.

آیا با فیلمنامه دکوپاژ شده کار می کردید و یا طبق شرایط موجود کار جلو می رفت؟
اصولا فیلم مستند فیلمنامه به مفهوم کلاسیکی ندارد؛ کار به سمت کار گروهی پیش رفت و شرایط پیش آمده باعث می شد ساختار فیلم شکل بگیرد. در خیلی جاها هم غافلگیر می شدیم.

از غافلگیری های کار بگویید.
در میانه های فیلمبرداری بودیم که نام الهه از تیم ملی ووشوی بانوان خط خورد و خیلی ها با توجه به شکست ناپذیربودنش از این مساله تعجب کردند. ممکن است این خط خوردن براساس سیاستگذاری فدراسیون ووشو انجام شده که شاید هم اشتباه نباشد اما قهرمانی که پنج سال پشت سر هم مدال می آورد خط خوردنش چالش بزرگی را به همراه دارد و من در آن شرایط فکر می کردم عاقبت فیلم چه خواهدشد و چه روندی خواهدداشت. خوشبختانه همه چیز در مسیری پیش رفت که کار به سرانجام مطلوب برسد.

حضور خواهران منصوریان در برنامه «ماه عسل» و بخشیدن پدر، باعث جذابیت بیشتر شخصیت آنها شد. این هم کمکی بود به مستند شما.
این سه خواهر در نبود پدر سختی های زیادی متحمل شده بودند و به قول خودشان تا قبل از حضور در اردوی ووشو روی تختخواب نخوابیده بودند و به هر حال هر اتفاقی که حول آنها شکل می گرفت مخاطب را ترغیب می کرد در جهت تماشای «صفر تا سکو».

شما اگر جای خواهران منصوریان بودید پدر را می بخشیدید؟
اگر من جای خواهران منصوریان بودم ممکن بود پدر را نبخشم اما این سه خواهر خیلی بخشنده بودند. هر موقعی که خودم را جای این سه خواهر قرار می دادم هیچ توجیهی برای رفتار پدرشان پیدا نمی کردم که این همه سال بدون هیچ دلیلی خانواده را ول کرده بود و رفته بود...

دلیل این بخشش را از سه خواهر پرسیدید.
هر یک از سه خواهر برای بخشیدن پدری که مدت ها خانواده را رها کرده بود، استدلال خاص خودشان را داشتند و باید برای تصمیمشان احترام قائل شد. البته قبل از حضور در «ماه عسل» در حین فیلمبرداری «صفر تا سکو» در این مورد صحبت شده بود و پس زمینه این کار را داشتند.

به عنوان یک هنرمند شما چقدر توانستید در زندگی این سه خواهر تاثیرگذار باشید؟
من از این سه خواهر مسائل زیادی را آموختم و مهم این که برای رسیدن به هدف از تحمل هیچ سختی ابایی نداشتند. به هر حال حضور گروه ما روی این سه خواهر تاثیراتی داشت؛ در اوایل کار الهه به من گفت قبل از آشنایی با ما هر موقع می خواسته فیلم ببیند می رفته و فیلم های کپی قاچاق می خریده ولی الان دیگر چنین کاری انجام نمی دهد زیرا متوجه شد که برای تولید یک فیلم گروه سازنده چه سختی هایی تحمل می کنند.

این تغییر در ادبیات گفتاری آنها در مصاحبه هایشان هم قابل مشاهده است.
بله، آن ها به تدریج به بازی در جلوی دوربین و نوع حرف زدن متفاوت تر خو گرفتند و حالا دیگر سیر و سلوکی تازه را در پیش گرفته اند.

احتمالا با اقبالی که به سوی «صفر تا سکو» آمده وسوسه بازیگر حرفه ای شدن هم به سراغ خواهران منصوریان آمده است.
چند پیشنهاد داشته اند که هنوز تصمیم نگرفته اند و البته در این زمینه با من هم مشورت می کنند.
منبع: ماهنامه دنیای زنان
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید