"جومانجی: به جنگل خوش آمدید" بازسازی یک نوستالژی

"جومانجی: به جنگل خوش آمدید" بازسازی یک نوستالژی

«جومانجی:به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) که یک پیشرفت بزرگ به نسبت نسخه اصلی که در سال ۱۹۹۵ عرضه شده بود محسوب می‌شود، دنباله‌ای خنده دار با اجرا‌هایی بامزه و برداشت عجیب و غریبی از بازی‌های ویدئویی دهه نود.

کد خبر : ۵۳۶۹۴
بازدید : ۳۰۰۳
جیمز براردینلی | هر ساله و هنگام به روی پرده رفتن فیلم‌های دنباله دار شاهد شگفتی‌های خوشایند و بعضاً نیز ناخوشایند هستیم. می‌توانیم «جومانجی:به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) را جزو گروه اول به شمار بیاوریم.
«جومانجی:به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) که یک پیشرفت بزرگ به نسبت نسخه اصلی که در سال ۱۹۹۵ عرضه شده بود محسوب می‌شود، دنباله‌ای خنده دار با اجرا‌هایی بامزه و برداشت عجیب و غریبی از بازی‌های ویدئویی دهه ۱۹۹۰ است که در هیچ یک از لحظات فیلم خود را جدا نمی‌گیرد.
«راک» همچنان مشغول نشان دادن عضلات و شخصیت کاریزماتیک خود است، «کوین هارت» کمدی‌ای را اجرا می‌کند که در آن تخصص دارد و «کارن گیلان» نیز به سبک «بیوه سیاه» فیلم‌های «انتقام جویان» (Avengers) خوی مبارزه دارد. اما ستاره اصلی بی شک «جَک بلک» است؛ شخصیت او که یک کاشف بیابان گرد است نه تنها بامزه بودن خود را در تمام لحظات حفظ می‌کند بلکه هنر بازیگری وی را نیز کاملاً نمایان می‌کند.

Jumanji: Welcome to the Jungle ارجاع به «گانز ان روزز» (۱) را اگر نادیده بگیریم، «جومانجی:به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) دقیقا در همان جایی آغاز می‌شود که فیلم قبلی پایان یافته بود یعنی صحنه‌ای که در آن بازی تخته‌ای مشکل ساز داستان ما داخل شن‌های یک بیابان ناشناخته به صورت نیمه دفن شده است.
بعد از اینکه فردی این جعبه را پیدا می‌کند، آن را برای فرزندش یعنی «الکس وِریک» (میسون گاسیونه) به خانه می‌آورد، اما «الکس» از بازی کردن با آن خودداری می‌کند. هر چه نباشد سال ۱۹۹۶ است و دیگر کسی تخته بازی نمی‌کند. او به بازی‌های رایانه‌ای علاقه دارد.
به نظر می‌رسد که «جومانجی» متوجه این موضوع می‌شود و به همین دلیل خود را به یک کنسول بازی کارتریجی شبیه به کنسول‌های قدیمی «نینتندو» تبدیل می‌کند. «الکس» که تحریک شده، شروع به بازی کردن با این کنسول می‌کند، اما به زودی متوجه می‌شود که شاید بهتر بود هیچ وقت این کار را نمی‌کرد.

۲۰ سال به جلوتر می‌رویم. چهار دانش آموز مختلف دبیرستانی یعنی «اسپنسر گیلپین» نابغه، بازیکن فوتبال «فریج جانسون»، «بتانی واکر» دختر جذاب مدرسه و در نهایت «مارتا کاپلی» موش صفت مشغول تمیز کردن زیر زمین به عنوان جریمه و بخشی از مدت بازداشت خود هستند. آن‌ها بازی «جومانجی» را در آن زیرزمین پیدا می‌کنند و به عنوان راهی برای کشتن وقت شروع به بازی می‌کنند.
همانند «الکس» آن‌ها به داخل دنیای بازی کشیده می‌شوند، جایی که تبدیل به شخصیت‌هایی که برای بازی برگزیده بودند می‌شوند. «اسپنسر» تبدیل به باستان شناس عضلانی «اسمالدر بریواستون» میشود (دوین جانسون)، «فریج» به عنوان نفر کناری «اسمالدر»، ۲ فوت از قد خود را از دست می‌دهد و تبدیل به «موس فینبار» (کوین هارت) می‌شود. «مارتا» بلندتر از قبل شده و تبدیل به «روبی روندهوس» (کارن گیلان) جذاب می‌شود و «بتانی» بیچاره نیز از یک دختره مو فرفری بلوند تبدیل به یک مرد میان سال، یعنی پروفسور «شلی اوبرون» (جک بلک) می‌شود.

Jumanji: Welcome to the Jungle زیاد طول نمی‌کشد تا شخصیت‌ها متوجه می‌شوند که در حال بازی کردن «جومانجی» هستند و تعداد شانس‌ها و فرصت‌هایی که دارند قبل از اینکه بازی به پایان برسد محدود است و البته برنده شدن نیز نیازمند پیشرفت در مرحله‌هایی بسیار سخت، حل کردن پازل‌هایی دشوار و در نهایت رو به رو شدن با غول آخر داستان است! شخصیت اصلی نهایی و منفی بازی، «وان پلت» خبیث (با بازی «بابی کاناول»)، تنها شخصیتی که از فیلم اصلی در این نسخه نیز حضور دارد (گرچه توسط بازیگر متفاوتی بازی شده است).
«جومانجی:به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) به دلیل بهره گیری از سبک بازی‌های شبیه به کنسول SNES «نینتندو» محدودیت‌ها و حقه‌های جالب دارد، از جمله آن‌ها می‌توان به دیالوگ‌ها یا تصاویر تشریح شده جالبی که بعضا می‌بینیم، محدودیت تعداد دفعات تعامل شخصیت‌ها با بازی و قدرت‌ها و نقطه ضعف‌های عجیب و غریب شخصیت‌ها اشاره کرد. از آن جایی که تمامی شخصیت‌ها در ابتدای شروع بازی ۳ ظرفیت زندگی دارند، در طول داستان هر کدام از آن‌ها حداقل یک بار خواهند مرد که لحظات بسیار جالبی را خلق می‌کند.

فیلم «جومانجی:به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) اصلی ایده بسیار خلاقانه‌ای داشت که متاسفانه با اجرای بدی همراه شده بود و در نهایت نیز اثر خوبی از آب در نیامد. «جومانجی:به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) بسیار از اشتباهات نسخه قبلی خود را اصلاح می‌کند و بیننده را با دو ساعتی بسیار سرگرم کننده‌تر از فیلم اصلی مواجه می‌کند.
باید کارگردان این فیلم یعنی آقای «جیک کاسدان» را به دلیل اینکه توانسته تمام لحظات فیلم را با تحرک همراه کرده و از هر عاملی بهترین بهره ممکن را بگیرد تحسین کرد. فیلم در لحظات ابتدایی خود کمی از کندی رنج می‌برد، اما به هر حال ۱۵ دقیقه ابتدایی در دنیای واقعی برای شناساندن شخصیت‌ها به ما و پرداخت آن‌ها و نشان دادن تضادهایشان با شخصیت‌هایی که در ادامه فیلم خواهند داشت، نه تنها ضروری بلکه جالب نیز هست.

Jumanji: Welcome to the Jungle بخشی از جذابیت «جومانجی:به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) به دلیل این است که در آن می‌بینیم که بازیگر‌ها شخصیت‌هایی را ایفای نقش می‌کنند که به هیچ وجه به آن‌ها نمی‌خورد و سنخیتی ندارد. این مسئله علی الخصوص درباره «دوین جانسون» و «جک بلک» صحت دارد که نقش‌هایی را بازی می‌کنند که به آن‌ها شباهتی ندارد.
تصویری که «جک بلک» به عنوان یک مرد از یک دختر ارائه می‌کند بسیار جالب و خنده دار است و جانسون نیز تصویری عضلانی از پسری با اعتماد به نفس پایین را به خوبی به نمایش می‌گذارد. فضا و اتمسفری که بین بازیگران وجود دارد به وضوح قابل مشاهده است و این فضا خود را هنگامی به رخ می‌کشد که در آخر فیلم به دنیای واقعی بازمی گردیم.

Jumanji: Welcome to the Jungle هنگامی که فیلم «جومانجی» (Jumanji) در ابتدا عرضه شد، چیزی که اکثر مردم درباره آن حرف می‌زدند جلوه‌های ویژه آن بود. زمانی که هنوز اوایل دوران جلوه‌های ویژه کامپیوتری بود، این فیلم به عنوان نقطه عطفی در این حوزه محسوب می‌شد. جلوه‌های ویژه در این فیلم مفید‌تر هستند چرا که کمتر بر روی زرق و برق ظاهری تمرکز دارند.
حیوانات در «جومانجی:به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) قابل باورتر هستند چرا که دیگر هدف نهایی فیلم آن حیوانات تعریف نشده است. به همین صورت، لحظات اکشن نیز تاثیرگذار هستند، چون که از المان‌ها و عناصر استاندارد بازی‌های رایانه‌ای بهره می‌برند و هیچ وقت زیاد از حد به درازا نمی‌کشند.

«جومانجی:به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) با توجه به اینکه فقط یک هفته پس از عرضه «آخرین جدای» (The Last Jedi) به روی پرده سینما‌ها می‌رود بسیار بد شانس است و البته انتظار داشتن تعداد تماشاگر یکسان نیز احمقانه است.
پیشنهاد می‌کنم که دیدن «آخرین جدای» (The Last Jedi) را فدای «جومانجی:به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) نکنید. درست است که آخرین جدای و سری «جنگ ستارگان» (Star Wars) در کل فرنچایز بسیار بزرگ تری هستند، اما من می‌توانم این را بگویم که «جومانجی:به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) فیلم بسیار مفرح تری از «آخرین جدای» (The Last Jedi) است.
در آخر می‌توانم بگویم که به هنگام تماشای این فیلم لحظات خوبی داشتم، فیلمی که من را به یاد ماجراجویی‌های «مهاجمین مقبره گمشده» (Raiders of the Lost Ark) انداخت.

منبع: سایت نقدفارسی

مترجم: امید بصیری
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید