اثر بازیگر مدرن در رقابت‌پذیری

بررسی سرمایه‌گذاری در حوزه فاوا (فناوری اطلاعات و ارتباطات) در اقتصاد کشور‌های مختلف از اثرگذاری مثبت این حوزه در رشد اقتصادی در بلندمدت حکایت دارد؛ به‌طوری که با افزایش ۱۰ درصدی سرمایه‌گذاری روی این بخش به‌طور متوسط کمی بیش از نیم درصد به رشد اقتصادی کشور‌ها افزوده خواهد شد.

کد خبر : ۵۴۰۹۲
بازدید : ۱۰۲۴
بررسی سرمایه‌گذاری در حوزه فاوا (فناوری اطلاعات و ارتباطات) در اقتصاد کشور‌های مختلف از اثرگذاری مثبت این حوزه در رشد اقتصادی در بلندمدت حکایت دارد؛ به‌طوری که با افزایش ۱۰ درصدی سرمایه‌گذاری روی این بخش به‌طور متوسط کمی بیش از نیم درصد به رشد اقتصادی کشور‌ها افزوده خواهد شد.

هرچند باید این نکته را مدنظر قرار داد که در مراحل آغازین، اثر سرمایه‌گذاری روی اقتصاد چندان پررنگ نخواهد بود و پس از گذر از این حد، اثر سرمایه‌گذاری روی فاوا بر رشد اقتصادی قویتر می‌شود، در کشور‌های توسعه یافته با توجه به قانون بازده نزولی می‌توان انتظار داشت که این اثر به تدریج کمتر شود.
با توجه به اثرگذاری این بخش در رشد اقتصادی، دبیرخانه کمیسیون‌های تخصصی اتاق بازرگانی ایران یک الگوی هفت بخشی شامل ابعاد «دسترسی و اتصال‌پذیری فاوا»، «استفاده از فاوا»، «چارچوب قانونی و مقررات فاوا»، «تولید و تجارت فاوا»، «مهارت‌ها و منابع انسانی فاوا»، «امنیت سایبری» و «کاربرد‌های تازه فاوا» را پیشنهاد کرده که برای سیاست‌گذاری جامع در حوزه فاوا می‌تواند به کار گرفته شود.
در واقع برای استفاده از قابلیت‌های فاوا در رشد و توسعه اقتصادی پیشنهاد شده است که کشور‌ها رویکردی هماهنگ و هم افزار در این حوزه‌ها انتخاب کنند که البته این امر نیازمند «چشم‌انداز»، «استراتژی» و «تعهد» از سوی ذینفعان و سیاست‌گذاران است، اگر کشوری این رویکرد بلندمدت و تعهد لازم را برای حرکت در مسیر توسعه نشان ندهد، نخواهد توانست از قابلیت‌ها فناوری بهره بگیرد.
محدود کردن دسترسی به داده‌ها و جلوگیری از گسترش تبادلات اطلاعاتی بین‌المللی، بهره نگرفتن از پیشرفت‌های تازه و نوآورانه مانند رایانش ابری، نپرداختن به توسعه شهر‌های هوشمند و اقتصاد اشتراکی از نمونه الگو‌های ضدتوسعه‌ای است که جلوی محقق شدن مزایای فاوا را خواهد گرفت. با این شرایط می‌توان گفت: کشور‌های در حال توسعه این بخت را دارند که از بهترین تجارب و الگو‌های موفق جهانی بهره بگیرند و نیازی به اختراع دوباره چرخ نیست، جهانی شدن بستر بسیار مناسبی را فراهم کرده است که این کشور‌ها بهتر بتوانند از دانش و تجربه جهانی بهره گیرند.

از سوی دیگر در این گزارش برای سیاست‌گذاری موثر در حوزه نوآوری فاوا و پروراندن زیست بوم یک الگوی شش بخشی پیشنهاد شده که در دو بخش «فراهم آوردن زیرساخت‌ها» و «بهبود محیط قانونی» دولت نقش اصلی را بر عهده دارد. هرچند در بخش‌هایی مانند «شبکه سازی»، «سازوکار‌های ارتباط بخش عمومی (دولتی) و خصوصی» و «سرمایه‌های انسانی» هم دولت بخشی از ماجراست، هدایت و هماهنگی امور باید به بخش خصوصی سپرده شود.
همچنین برای هماهنگی و پیشبرد کار‌ها و تسهیل ارتباط میان گروه‌های مختلف ذی‌نفع باید برای «ساختار رسمی راهبری» هم چاره‌ای اندیشید. «ناکارآمدی دستگاه‌های دولتی» و «محدودیت ارتباط گسترده با جهان» نیز دو چالش اساسی است که در سیاست‌گذاری در ۶ حوزه بالا باید با آن‌ها دست و پنجه نرم کرد و کار را برای دست‌اندرکاران بسیار دشوار خواهد کرد.

از سوی دیگر بررسی تجربه‌های موفق نوآوری در کشور‌های مختلف می‌تواند ابعاد و چالش‌های پیش رو در این حوزه را نشان دهد، برای این کار نیاز است که نخست صورت‌بندی درستی از موضوع ارائه شود و سپس با بررسی نمونه‌های موفق؛ پیشران‌ها و عوامل اثرگذار شناسایی شود. مفهوم اساسی در این بررسی «زیست بوم نوآوری» (System-eco innovation) است که به شبکه گسترده‌ای گفته می‌شود که بازیگران نوآوری در آن زیست می‌کنند و با هم ارتباط می‌گیرند.
همچنین مهم‌ترین درسی که از تجربه‌های جهانی موفق مانند ایالات متحده آمریکا، کره جنوبی، فرانسه و سنگاپور می‌توان گرفت این است که نخستین گام در سیاست‌گذاری و حرکت به سوی نوآوری ارزش‌افزا به رسمیت شناختن مفهوم «زیست بوم» است؛ نگرش پروژه‌محور و تک‌بخشی و فنی صرف در بسترسازی برای نوآوری‌های ارزش افزا ناتوان است و باید مجموعه‌ای‌گسترده از عوامل و پیش نیاز‌ها را در نظر داشت.
اثرگذاری فاوا

ارزیابی‌های صورت گرفته بیانگر آن است که فاوا یکی از فناوری‌های پایه‌ای به شمار می‌آید که اثر اقتصادی آن می‌تواند به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم نمایان شود. در بسیاری از صنایع در حوزه‌های تولیدی و خدماتی با بهره گیری از این فناوری توانسته‌اند مدل‌های کسب و کار تازه‌ای را پیشنهاد کنند و بهره‌وری خود را افزایش دهند.
بانکداری، خرده فروشی، حمل و نقل، آموزش، رسانه و سلامت نمونه‌ای از حوزه‌هایی به شمار می‌آیند که فاوا روی آن‌ها اثر زیادی داشته است.
به زبان دیگر، سرمایه‌گذاری روی فاوا تنها به خود این صنعت محدود نمی‌شود و می‌توان اثر مثبت سرریز آن را روی دیگر بخش‌ها و حوزه‌های اقتصاد هم دید.
اقتصاد دیجیتالی اصطلاحی رایج برای توصیف بسیاری از اقتصاد‌های جهان به شمار می‌آید و با بهره‌گیری از فاوا نوع تازه‌ای از کسب و کار‌ها به وجود آمده‌اند که برای توصیف از مفهوم اقتصاد اشتراکی استفاده می‌شود؛ این نوآوری‌ها چنان بنیادی است که حتی گفته می‌شود شاخص‌های رایج در اقتصاد کلان مانند تولید ناخالص داخلی را باید دوباره تعریف کرد.
ارزیابی‌های صورت گرفته از تاثیر مستقیم این بخش بیانگر آن است که در کشور‌های عضوسازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه تا ۵/ ۵ درصد از ارزش افزوده اقتصادی در صنایع مرتبط با فاوا ایجاد می‌شود که معادل ۲/ ۴ تریلیون دلار آمریکا است، از این اثر مستقیم که بگذریم ناگفته پیداست که اثر غیرمستقیم فاوا در دیگر بخش‌های اقتصاد بیشتر خواهد بود.
در میان این کشور‌ها کره جنوبی و ژاپن به ترتیب سهمی برابر با ۷/ ۱۰ و ۷ درصد از ارزش افزوده اقتصادی خود را از فاوا به دست می‌آورند و این مقدار در ایسلند و مکزیک کمتر از ۳ درصد است. در این کشور‌ها چیزی حدود ۳ درصد از نیروی کار به‌طور مستقیم در بخش فاوا مشغولند.
در کشور‌های سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه تنها ۳۱ درصد سازمان‌ها از نرم‌افزار‌های برنامه‌ریزی منابع بنگاه بهره می‌گیرند و تنها ۲۲ درصد خدمات رایانش ابری را به‌کار گرفته‌اند و البته اختلاف میان کشور‌ها و همچنین بنگاه‌های بزرگ و کوچک چشمگیر است. این‌ها نشان از گسترش بیش از پیش کاربرد فاوا در آینده دارد.

مفهوم کلیدی دیگری که در این بررسی برای زیست‌بوم در نظر گرفته شده به نوآوری_کارآفرینی بازمی‌گردد که به معنای محیط و بستری است که کسب و کار‌های جدید در آن پا می‌گیرند و البته در پیوند با فاوا طرح می‌شود. زیست‌بوم نوآوری به شرایط نهادی و مناسبات اقتصادی و اجتماعی اشاره دارد که فرآیند کلان نوآوری در آن مجالی برای ظهور می‌یابد.

فاوا و نوآوری در اقتصاد کشور‌ها
از سوی دیگر در گزارش مجمع جهانی اقتصاد این نکته مدنظر قرار گرفته است که فاوا از ۲ مسیر می‌تواند بر مسیر نوآوری در اقتصاد‌های ملی اثرگذار باشد؛ پیامد مستقیم و ملموس فاوا در نوآوری را می‌توان در بهبود کارآیی و کارآمدی ابزارها، محصولات، فرآیند‌ها و مدل‌های کسب و کار موجود دید؛ به‌طوری که در طول زنجیره ارزش بنگاه‌ها از طراحی تا بازاریابی، این فناوری برای بالا بردن عملکرد و کاهش هزینه‌ها به‌کار گرفته می‌شود، در اینجا فاوا می‌تواند به بهبود بهره‌وری نهایی کمک کند.
اما از این گذشته، فاوا نوعی تغییر کیفی در نوآوری را هم ممکن می‌سازد که نمود آن را می‌توان به خوبی در کسب وکار‌های اینترنتی مشاهده کرد، در واقع می‌توان گفت که فاوا در حوزه‌های زیر بر کار بنگاه‌ها و در کل اقتصاد اثرگذار است. در واقع می‌توان گفت: فاوا در حوزه‌های «تحقیق و توسعه و پژوهش‌های بنیادی»، «نوآوری در محصول و فرآیند»، «نوآوری در کسب و کار» برکار بنگاه‌ها و در کل اقتصاد اثرگذار است. از منظری دیگر، گفته شده است که فاوا با افزایش رقابت و تغییر ساختار انگیزش‌ها در یک صنعت؛ بنگاه‌ها را وا می‌دارد که دست به نوآوری بزنند، چیزی که از آن با عنوان نوآوری رقابت‌محور یاد می‌کنند.
این افزایش سطح رقابت هم برآمده از سه قابلیت این فناوری است: نخست، «افزایش اندازه بازارها»؛ این فناوری مرز‌های زمانی و مکانی را بر می‌دارد و هزینه‌های دسترسی و مبادله را بسیار کاهش می‌دهد. دوم، «کاهش موانع ورود»؛ در بسیاری از کسب و کار‌های دیجیتال نیاز به سرمایه‌گذاری و هزینه‌های ثابت به‌طور نسبی بسیار کمتر از کسب و کار‌های سنتی است.
سوم، «پایین آوردن هزینه به‌دست آوردن دانش از اولویت‌ها و رفتار مشتریان»؛ در فرآیند‌های تولید و ارائه خدماتی که از فاوا بهره می‌گیرند، اطلاعات فراوانی تولید می‌شود و می‌توان این اطلاعات را برای کشف بهتر نیاز مشتریان و به‌دست آوردن مزیت رقابتی به‌کار گرفت.

اثرفاوا بر اقتصاد ملی
برای آنکه تصویری از جایگاه کلی ایران در بهره‌برداری اقتصادی از فاوا به‌دست آید؛ بد نیست در آغاز به یکی از رده‌بندی‌های رایج جهانی پرداخته شود. شاخص آمادگی شبکه‌ای با بهره‌گیری از ۵۳ زیرشاخص در قالب ۴ دسته کلی و ۱۰ دسته کوچکتر به بررسی وضعیت کشور‌ها در حوزه فاوا می‌پردازد؛ یکی از ارکان دهگانه این شاخص «پیامد‌های اقتصادی» است. پیامد‌های اقتصادی خود ۴ زیرشاخص را دربرمی‌گیرد.
در آخرین گزارش مربوط به سال ۲۰۱۶، در شاخص کل سنگاپور، فنلاند و سوئد رتبه‌های برتر را در اختیار دارند و ایران در میان ۱۳۹ کشور رتبه ۹۲ را از آن خود کرده است که نسبت به سال پیش از آن رتبه ۹۶ از ۱۴۳ کشور تفاوت چندانی نشان نمی‌دهد.

از سوی دیگر در یکی از پژوهش‌های صورت گرفته سهم سرمایه‌گذاری روی فاوا در رشد اقتصادی جهان و همین‌طور ۱۴ کشور از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۲ بررسی شده است. این دوره به سه دوره پنج ساله و یک دوره هفت ساله از ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵، از ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰، از ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ و همچنین از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۲ تقسیم شده است، در این دوره‌ها رشد اقتصادی جهان بیش از ۲ درصد و صعودی بوده است و تنها در دوره آخر (۲۰۰۵ تا ۲۰۱۲) که بحران مالی، رکود و کاهش تقاضای کل را شاهد بودیم، نرخ رشد نسبت به دوره پیش از آن کاهش نشان می‌دهد. در هر چهار دوره سهم سرمایه‌گذاری‌های فاوا و همچنین رشد بهره‌وری کل در رشد اقتصادی پررنگ بوده است.

از سوی دیگر سهم صنایع مرتبط با فاوا در رشد اقتصادی به دلیل برخی محدودیت‌ها محاسبه نشده است، ولی برخی ارقام جالب آورده شده است؛ از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۳ صادرات رایانه و سخت‌افزار‌های مخابراتی از ۲۹۸ میلیارد دلار به ۱۷۵۰ میلیارد دلار رسیده و افزایشی در حدود ۶۰۰ درصد را تجربه کرده است.
در حوزه خدمات فاوا هم در همین مدت میزان صادرات از ۴۶ میلیارد به ۲۸۷ میلیارد دلار افزایش یافته است. در این میان آمار دو کشور چین و هند که به ترتیب بزرگترین صادر‌کننده سخت‌افزار و نرم‌افزار جهان هستند بسیار چشمگیر است؛ از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۳ صادرات سخت‌افزار و رایانه‌های چینی ۲۰۰ برابر شده و از ۳ میلیارد به ۵۹۴ میلیارد دلار رسیده است، صادرات نرم‌افزار و خدمات فاوای هند هم از ۴ میلیارد به ۵۰ میلیارد دلار رسیده است.

پیشنهادات
پیشنهاد مشخص این پژوهش را می‌توان به این‌صورت بیان کرد که برای سیاست‌گذاری نوآوری و بهره‌بردن از مزایای فاوا باید نگرش جامع و همه‌جانبه به موضوع را دنبال کرد و همه بازیگران و ذی‌نفعان را در نظر داشت و به‌کار گرفت، از فراهم آوردن زیرساخت‌ها که بگذریم؛ چیدن میوه نوآوری نیازمند یک تحول جدی نهادی و ساختاری است؛ همان چیزی که از آن با عنوان بهبود فضای کسب و کار یاد می‌کنند و معنای مشخص آن باز کردن بند مقررات و روال اداری از پای نوآوران و کارآفرینان است.
فراتر رفتن از مرز‌های ملی و شبکه‌سازی در سطح جهانی نیز از ضرورت‌هایی است که باید به آن‌ها پرداخت؛ ولی در شرایط کنونی کشور به هیچ‌رو کار ساده‌ای به‌نظر نمی‌رسد. چارچوب ۶ بخشی را می‌توان به‌عنوان سرفصل‌های سیاست‌گذاری موثر به‌کار گرفت.
باید برای فراهم آوردن زیرساخت‌ها فکری کرد؛ نهضت مقررات زدایی را با شتاب بالا پی‌گرفت، فرصت‌های شبکه‌سازی را در سطح منطقه‌ای، ملی و جهانی دنبال کرد، بهبود وضعیت سرمایه‌های انسانی و به‌کارگیری را در دستور کار قرار داد، برای ارتباط همه‌جانبه تمامی بازیگران نوآوری به‌ویژه دولت و کارآفرینان تدبیر جدی اندیشید و این همه نیازمند ساختاری رسمی برای هماهنگی و پیشبرد فعالیت‌هاست.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید