امتحان ما را به انحطاط می‌کشاند!

امتحان ما را به انحطاط می‌کشاند!

امتحان‌گرفتن، آن هم به شیوه مصنوعی کنونی، اختراعی ناقص است که بشر مرتکب آن شده و به انحطاط کشیده شده است. برگزاری کلاس درس به شیوه کنونی و امتحانات اضطراب‌آفرین فعلی به‌شدت از روند طبیعی و ذاتی آموزش دور است.

کد خبر : ۵۴۴۳۲
بازدید : ۱۶۰۰
امتحان ما را به انحطاط می‌کشاند! مجید میرزاوزیری* | به نظر می‌رسد موجودات زیادی، حتی به‌جز انسان، در کره زمین وجود دارند که به‌طور ذاتی به امر یاددهی و یادگیری می‌پردازند. این خصوصیت نباید صرفا ساخته انسان مدرن باشد. حتی می‌توان بدون استفاده از زبان، به آموزش پرداخت. بااین‌حال، از سوی دیگر، به نظر می‌رسد که امتحان‌گرفتن، آن هم به شیوه مصنوعی کنونی، اختراعی ناقص باشد که بشر مرتکب آن شده و به انحطاط کشیده شده است.

اجازه دهید دقیق‌تر توضیح دهم. امر آموزش به‌طور طبیعی ممکن است با آزمون همراه باشد. یک شیر ممکن است به فرزند خود شکار را بیاموزاند و سپس او در نبردی طبیعی درگیر آزمون شکار شود. این بهترین و ذاتی‌ترین روش برای یادگیری است: بهترین روش برای یادگرفتن یک چیز، انجام‌دادن آن است.
اما آنچه در آموزش رسمی رخ می‌دهد چیز دیگری است. معلم چیزی را به شاگرد خود می‌آموزاند و، چون تعداد شاگردانش زیاد است، نگران این می‌شود که آن‌ها آموخته‌اند یا نه. این صدالبته نباید موضوع نگرانی یک معلم باشد.
معلم باید بیشتر نگران این باشد که آیا من توانسته‌ام بیاموزانم یا نه، چون ممکن است چیزی باقی بماند و دیگر امکان آموزش را نداشته باشم، اما در عمل وقتی معلم یاد می‌دهد، نگران این نیست که یاد داده یا نه، بلکه نگران آن است که شاگردش یاد گرفته یا نه. این فلسفه اصلی اختراع امتحان بوده است.

اما امروزه همین هدف نیز گم شده است. ما امتحان نمی‌گیریم که بفهمیم شاگردمان فهمیده یا نه، بلکه امتحان می‌گیریم که به او بفهمانیم چیزی نفهمیده است. همین است که امتحان را اضطراب‌آفرین و غیردوست‌داشتنی می‌کند.

موضوع دیگر این است که امتحان، به فرض وجود، باید بخشی از آموزش باشد و در حقیقت باید امتحان در خدمت آموزش به‌عنوان ابزاری برای تکمیل فرایند آموزش تلقی شود. این چیزی است که به‌طورکلی هم‌زمان با اختراع امتحان به فراموشی سپرده شده است.

مسئله اصلی، ایجاد هیجان برای یادگیری است. به‌طور بدیهی هیجان و اضطراب دو مفهوم مجزا و در دو راستای مختلف هستند که مرز ظریفی با یکدیگر دارند. اگر هدف ایجاد هیجان خوب برنامه‌ریزی نشود، چه‌بسا به ایجاد اضطراب بینجامد.
برای تصحیح امر آموزش و تأثیر امتحان بر فرایند یادگیری بهترین کار این است که به راه و روش ذاتی آن که به‌طور معمول در طبیعت انجام می‌شود مراجعه کنیم. به نظر می‌رسد برگزاری کلاس درس به شیوه کنونی و امتحانات اضطراب‌آفرین فعلی به‌شدت از روند طبیعی و ذاتی آموزش دور است.
پرواضح است که تکرار یک رویه و پافشاری بر انجام مداوم آن موجب راکدشدن آن رویه می‌شود و مرداب آموزش فعلی ما نتیجه همین یکنواختی و ابرام بر روش غیرخلاقانه همیشگی است.
استاد ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید