نمایش عریان طبقه محروم در "سانتی‌متر"

نمایش عریان طبقه محروم در "سانتی‌متر"

نمایش «سانتی‌متر» تصویری عریان و اندوه‌بار از یک طبقه محروم و ناکامی‌هایش است. منتها در اینجا نیز مانند اغلب این‌گونه آثار، جبر بر محیط و آدم‌ها حاکم است و امیدی به رستگاری نیست. قاعدتا در نگاهی عمیق و انسان‌دوستانه در جامعه‌ای دورافتاده از برابری، اقتضا می‌کند که هنرمند همراه با اعتراض حق‌طلبانه‌اش، پیشنهادی برای تغییر شرایط و پایه‌ریزی دنیایی بهتر داشته باشد.

کد خبر : ۵۵۷۷۱
بازدید : ۱۹۲۱
نمایش عریان طبقه محروم در
جواد طوسی | این روز‌ها نمایش‌نامه‌ای در سالن کوچک تماشاخانه استاد عزت‌الله انتظامی در طبقه سوم خانه هنرمندان اجرا می‌شود که در مقایسه با نگاه لاقید و متظاهرانه و از سر شکم‌سیری شمار قابل‌توجهی از نمایش‌نامه‌های روی صحنه رفته در سال‌های اخیر، ارزش‌های مستقل خودش را دارد.
در «سانتیمتر»، نوشته و کار مرتضی شاه‌کرم با یک متن و فضای بومی روبه‌رو هستیم که نگاهی متفاوت به فقر و فقدان عدالت اجتماعی و حسرت و ازدست‌رفتگی در قشر فرودست جامعه دارد. نوع مواجهه با این‌گونه آدم‌های بختک‌زده و آرزو‌گم‌کرده و اسیر رنج و حرمان در حوزه ادبیات، سینما و تئاتر در قالب و سبک‌های بیانی مختلف صورت گرفته که ناتورالیسم و «absurd»، دو نمونه شاخص و پرطرفدارش است.
البته عده‌ای هم سعی داشته‌اند خودشان را محدود به نگاهی دفرمه و توأم با عکس‌برداری از واقعیت نکنند و واقع‌گرایی‌شان عمق داشته باشد. در این شیوه‌های نگاه متفاوت در ادبیات داستانی صادق چوبک، جلال آل‌احمد، احمد محمود و محمود دولت‌آبادی (عمدتا داستان‌های کوتاهش) و در سینما امیر نادری (تنگنا و مرثیه)، مسعود کیمیایی (گوزن‌ها و دندان مار)، فریدون گله (دشنه، زیر پوست شب و کندو)، عبدالرضا کاهانی (بیست و هیچ)، سامان سالور (چند کیلو خرما برای مراسم تدفین و ترانه تنهایی تهران) و در تئاتر این سال‌ها حسین کیانی را در ترکیبی از ناتورالیسم، ابسورد و نهیلیسم داشته‌ایم. مهم‌ترین وجه مشخصه نمایش «سانتی‌متر»، متن خوب نوشته‌شده‌اش است.
مرتضی شاه‌کرم فرم دلخواهش را از درون فقر و محدودیت جا در یک خانواده هفت‌نفری پیدا می‌کند. حضور و تردد این مجموعه انسانی در چنین فضای فشرده و متراکمی، تداخل و تکرار حرف‌هایشان، سکوت و اعتراض و پرخاشگری و استیصال و تکه‌پرانی‌های هرازگاهشان، موقعیت تلخ و جفنگی را رقم می‌زند که سرانجامش تباهی و مرگ است.
منتها در نگاه عامدانه مرتضی شاه‌کرم، این لحن تراژیک در چنین دنیا و مناسبات بدون فضیلت، هیچ بار نمایشی و حالت تحریک‌کننده ندارد. مرگ چهره کریهش را به این روزمرگی و تکرار و دور باطل تحمیل می‌کند. پدر خانواده در ترکیبی از کابوس و واقعیت، دراز می‌کشد و در گوری سه طبقه می‌خوابد.
همدلی و هم‌آوایی بقیه با او، در همان تکرار آزاردهنده شکل می‌گیرد: «بابا، بابا!. یکم یواش‌تر عمو خوابیده.». نمایش «سانتی‌متر» تصویری عریان و اندوه‌بار از یک طبقه محروم و ناکامی‌هایش است. منتها در اینجا نیز مانند اغلب این‌گونه آثار، جبر بر محیط و آدم‌ها حاکم است و امیدی به رستگاری نیست.
قاعدتا در نگاهی عمیق و انسان‌دوستانه در جامعه‌ای دورافتاده از برابری، اقتضا می‌کند که هنرمند همراه با اعتراض حق‌طلبانه‌اش، پیشنهادی برای تغییر شرایط و پایه‌ریزی دنیایی بهتر داشته باشد.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید