فیلم «انتقام جویان: جنگ ابدیت»؛ هرج‌و‌مرج ابرقهرمان‌ها

فیلم «انتقام جویان: جنگ ابدیت»؛ هرج‌و‌مرج ابرقهرمان‌ها

فیلم به رغم صحنه‌های اکشن اش خیلی یکنواخت و خسته کننده جلو می‌رود. تم ثابت گیر افتادن ابرقهرمان‌ها در چنگال تانوس و اینکه باید با یکدیگر متحد بشوند و اختلاف میان آیرون من و کاپیتان آمریکا که باید کنار گذاشته شود و خلاصه کلی داستانک‌هایی که برای سردر آوردن ربطشان به یکدیگر حتی طرفداران خود فیلم‌های مارول هم نیاز به رمزگشایی دارند و همین چند روز پیش خواندم که تازه طرفداران پروپاقرص نشانه‌هایی کشف کرده اند که این قسمت از «انتقام جویان» را به «انتقام جویان: دوران آلترون» پیوند می‌زند؟

کد خبر : ۵۹۴۹۹
بازدید : ۴۱۶۲
فیلم «انتقام جویان: جنگ ابدیت»؛ هرج‌و‌مرج ابرقهرمان‌ها
کارگردانان: آنتونی و جو روسو
فیلمنامه نویسان: کریستوفر مارکوس، استفان مک فیلی با اقتباس از روی ۱۴ کمیک بوک
امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
امتیاز imdb: ۸۱۸ از ۱۰ (فیلم در رده بیستم ۲۵۰ فیلم برتر imdb قرار گرفته است.)
بازیگران: رابرت داونی جونیور (مرد آهنی)، بندیکت کامبربچ (دکتر استرنج)، اسکارلت جوهانسون (بیوه سیاه)، مارک روفالو (هالک)، کریس ایوانز (کاپیتان آمریکا)، کریس همسورث (ثور)، تام هالند (اسپایدرمن)، چدویک بوسمن (بلک پنتر)، کریس پرتالرداستار)، زویی سالدانا (گامورا)
خلاصه داستان: انتقام جویان که گروهشان از هم پاشیده باید دوباره متحد شوند و خیلی چیز‌ها حتی خودشان را هم قربانی کنند تا سنگ‌های قدرت دست تانوس نیفتد. تانوس از پنج سنگ قدرت سه تا را تصاحب کرده و اگر به دو تای دیگر برسد، کار جهان تمام است.


صوفیا نصرالهی | نگارنده قبول دارد که اهل فیلم‌های ابرقهرمانی نیست. با این حال از دیدن «بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت» زاک اسنایدر، سه گانه «بتمن» نولان و قسمت اول «انتقام جویان» لذت برده ام. می‌توانم بفهمم این صحنه‌های اکشن عظیم و این قهرمان‌ها با قدرت‌های مافوق بشری چطور شور و هیجان ایجاد می‌کنند.
با این حال «انتقام جویان: جنگ ابدیت» حتی روی پرده سینما هم دوست داشتنی نبود. دعوا اصلا سر جهان دی. سی و مارول نیست. اینکه کدام شان عمیق‌تر است و کدام یکی سرگرم کننده تر. به هرحال کمیک بوک‌ها از نیاز جامعه آمریکایی به مقابله با دوران رکود اقتصادی، جنگ جهانی و بعدتر جنگ سرد سربر آوردند و خاستگاه شان یکی است.
فیلم «انتقام جویان: جنگ ابدیت»؛ هرج‌و‌مرج ابرقهرمان‌ها
اتفاقا از آن فیلم‌هایی که برمبنای کمیک بوک‌هایی هستند که ابرقهرمانان شان مثل ثور یا دایانا (واندر وومن) ریشه در اسطوره‌های یونان دارند، خوشم می‌آید. «انتقام جویان: جنگ ابدیت» هم تقابل خیر و شر آن هم به روش اسطوره‌ای است.
تانوس شیطانی است که با در دست گرفتن سنگ‌های قدرت می‌خواهد جهان را نابود کند و خودش حاکم زمین شود. چیزی شبیه همان حلقه‌های قدرت «ارباب حلقه ها» و ده‌ها داستان دیگر افسانه‌ای که براساس قدرت گرفتن شر و اتحاد خیر علیه آن نوشته شده است.

«انتقام جویان: جنگ ابدیت» با شکنجه وحشیانه پادشاهان زمین توسط تانوس اهریمن شروع می‌شود. تانوس که می‌خواهد سنگ‌های قدرت را به دست بیاورد.
این ۱۰ دقیقه اول فیلم است و تنها قسمتی از فیلم که از خلال دیالوگ‌های عجیب و غریب تانوس باهالک باز می‌شود در کش کرد. از وقتی هالک به زمین می‌آید تا از ابرقهرمان‌های دیگر کمک بگیرد تا وقتی عمال تانوس به دنبال سنگ‌های قدرت می‌آیند و جنگ شروع می‌شود دیگر تقریبا هیچ قصه واضحی وجود ندارد.
یادتان نرود که این سومین دنباله روی «انتقام جویان» است. اما مشکل اینجاست که دیدن «انتقام جویان و «انتقام جویان: دوران آلترون» هیچ کمکی به درک و دریافت قصه «جنگ ابدیت» یا شناختن کاراکترهایش نمی‌کند.
برای اینکه از فیلم برادران روسو سردربیاورید، باید تمام فیلم‌هایی را که از روی کمیک‌های مارول اقتباس شده اند ببینید از «نگهبانان کهکشان» گرفته تا «دکتر استرنج» همه آن شخصیت‌ها اینجا هم حضور دارند.
این البته می‌توانست به خودی خود معضل نباشد اگر فیلمسازان حداقل معرفی کوتاهی روی هر کدام از کاراکتر‌ها داشتند تا با سابقه شان و اینکه اصلا برای چه و که مبارزه می‌کنند آشنا شویم. در حال حاضر فیلم بیشتر آش شله قلمکاری است که در آن همه ابرقهرمان هستند و حتی یک نفر آدم عادی هم وجود ندارد که لااقل ابرقهرمان‌ها نجاتش بدهند!
فیلم به رغم صحنه‌های اکشن اش خیلی یکنواخت و خسته کننده جلو می‌رود. تم ثابت گیر افتادن ابرقهرمان‌ها در چنگال تانوس و اینکه باید با یکدیگر متحد بشوند و اختلاف میان آیرون من و کاپیتان آمریکا که باید کنار گذاشته شود و خلاصه کلی داستانک‌هایی که برای سردر آوردن ربطشان به یکدیگر حتی طرفداران خود فیلم‌های مارول هم نیاز به رمزگشایی دارند و همین چند روز پیش خواندم که تازه طرفداران پروپاقرص نشانه‌هایی کشف کرده اند که این قسمت از «انتقام جویان» را به «انتقام جویان: دوران آلترون» پیوند می‌زند؟
فیلم «انتقام جویان: جنگ ابدیت»؛ هرج‌و‌مرج ابرقهرمان‌ها
در طول دوساعت ونیم زمان فیلم، دائم تماشاگر از یک کاراکتر به سمت کاراکتر دیگری پاس داده می‌شود و حداقل در یک ساعت اول کوچکترین نخ تسبیحی نیست که قصه این شخصیت‌ها را به هم وصل کند.
حتی به اندازه قسمت اول شوخ طبعی!.؛ و هم ندارند. در بهترین حالت باید بگوییم که «انتقام جویان: جنگ ابدیت» فیلمی برای طرفداران مارول است. آن‌هایی که با این جهان کاملا آشنایی دارند و بقیه سینمادوستان از آن بهره‌ای نمی‌برند.
در هر فیلمی که کاراکتر‌های زیادی داشته باشد، کنار هم قرار دادن آن‌ها لزوما به هم پیوندشان نمی‌دهد. فیلم ابرقهرمانی هم از این قاعده مستثنا نیست. در نتیجه برای اینکه قصه منطقی پیدا کند و روند درستی داشته باشد، باید فیلمساز و فیلمنامه نویس به طریقی این پیوند را ایجاد کنند.
اتفاقی که در «انتقام جویان: جنگ ابدیت» نیفتاده است و بیشتر شاهد کلیپ‌های کوتاه اکشنی هستیم که به هم متصل شده اند، آن هم با کارگردانی نه چندان درخشان. صحنه‌های اکشن فیلم واقعا معمولی هستند. ابعاد تصادف‌ها و زد و خورد‌ها بزرگ است، اما در نهایت حسی که به تماشاگر القاء می‌کند، در حد تصادف دو اتومبیل وسط بزرگراه در سریال «کبرا ۱۱» می‌شود؟ بعد نوبت می‌رسد به گروه بازیگران که معمولا در این فیلم‌های ابرقهرمانی اهمیت زیادی دارند.
خب پیش‌تر هم رابرت داونی جونیور و اسکارلت جوهانسون و مارک روفالو و کریس ایوانز در قامت انتقام جویان» کنار هم قرار گرفته بودند و شیمی خوبی هم بین شان برقرار است. این وسط دو تا وصله نچسب داریم. یکی بندیکت کامبربچ که هر چقدر خودش در نقش دکتر استرنج جذاب است، اینجا انگار یک انگلیسی است که وسط یک مشت آمریکایی گیر افتاده. حتی حس شوخ طبعی این تقابل هم درست از کار در نیامده است.
از آن طرف کریس پرت و جانور‌های دارودسته اش هم برای انتقام جویان» بیش از حد فان و سرگرم کننده و بامزه اند. هیچ تعادلی هم میان این دو کفه برقرار نیست. منتقد اینترتینمت ویکلی مثال خوبی درباره تعدد کاراکتر‌ها زده بود. نوشته بود: «انگار برادران روسو همزمان ۲۵ توپ را به هوا انداخته باشند و حالا بخواهند آن‌ها را بگیرند.» بدیهی است که یک تعداد از این توپها، در حقیقت تعداد زیادی از آن‌ها به زمین می‌افتد. دقیقا اتفاقی که در فیلم هم افتاده است.

«انتقام جویان: جنگ ابدیت» فیلمی کش دار، حوصله سر بر و بدون منطق داستانی یا حتی کشش روایی بود که اگر طرفدار مارول نباشید و همه قصه هایشان را هم از حفظ ندانید، بعید است چیزی از فیلم سردربیاورید.
دلم برای فیلم‌های ابرقهرمانی تنگ شده که یک ابر قهرمان داشتیم و یک جامعه از آدم‌های معمولی که باید توسط ابرقهرمان مان نجات پیدا می‌کردند.
اصلا قهرمان فیلم این طوری معنا پیدا می‌کرد، نه اینکه شاهد زد و خورد و کشمکش‌های تعداد زیادی ابرقهرمان باشیم و در نهایت سردرگم بمانیم که اصلا همه این‌ها چه از جان هم می‌خواهند؟ کاش ما آدم معمولی‌ها را به حال خودمان رها کنند؟
منبع: روزنامه هفت صبح
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید