جاده قدیم و ترومای تجاوز جنسی
جاده قدیم ساخته منیژه حکمت در واقع نخستین فیلم ایرانی است که با رویکردی روانکاوانه، مشخصاً به ترومای تجاوز جنسی یک زن میپردازد و از این نظر فیلم جسورانهای است. در این فیلم، زنی مستقل و مقتدر بهنام مینو مورد تجاوز جنسی یک راننده ناشناس قرار میگیرد، اما بعد از این حادثه نمیخواهد قبول کند که به او تجاوز شده و حاضر نمیشود علیه راننده متجاوز شهادت داده و با پلیس و شوهرش همکاری کند.
کد خبر :
۶۳۹۳۹
بازدید :
۳۹۳۲
تجاوز جنسی به زنان موضوع فیلمهای بسیاری در تاریخ سینما بوده. در سینمای امریکا تجاوز به زنان عموماً در سطح یک بزهکاری اجتماعی و انگیزهای برای انتقامجویی فردی مطرح شده و دستمایهای برای بسیاری از فیلمهای ژانر تریلر جنایی، وسترن و ترسناک بوده است.
در این نوع سینما، اغلب زنان قربانی تجاوز در حاشیه بوده و این قهرمانان مرد (برادر یا شوهر زن)اند که درصدد انتقام از متجاوز برمی آیند. یکی از مشهورترین فیلمها در این زمینه، فیلم سگهای پوشالی جان شلزینگر است که در آن داستین هافمن که نویسندهای دست و پاچلفتی است، تصمیم میگیرد تفنگ به دست گرفته و از مردانی که به طرز وحشیانهای به همسر او تجاوز کردهاند انتقام بگیرد.
در سالهای اخیر، بهدنبال رشد گرایشهای فمینیستی در سینما، این زنان قربانی تجاوزاند که به جای مردان، خود وارد عمل شده و انتقامشان را از متجاوزان میگیرند. در واقع در فیلمهای فمینیستی امریکایی، قهرمان که معمولاً زن است از جایگاه یک سوژه منفعل به جایگاه یک کنشگر ارتقا یافته و موفق میشود با کشتن متجاوزان، بر ترومای تجاوز جنسی خود فائق آمده و به آرامشی نسبی برسد. ب
هعنوان مثال در فیلم «میس ۴۵» ساخته ابل فررا، دختر کر و لالی در راه بازگشت به خانه از محل کار، مورد تجاوز قرار میگیرد و بعد سعی میکند از تجاوزگران انتقام بگیرد. اما برخلاف سینمای امریکا، سینمای اروپا رویکردی متفاوت و روانکاوانه نسبت به مسأله تجاوز جنسی به زنان داشته است.
در سینمای هنری اروپا، تجاوز به زنان، بهانهای برای انتقامجویی فردی نیست بلکه بیشتر پیامدهای روحی و روانی تجاوز و خاطره دردناک و تروماتیک آن بر زنان قربانی مورد بررسی قرار گرفته است. در برخی از فیلمهای جنگی اروپایی، زنانی را میبینیم که با ترومای تجاوز جنسی در دوران جنگ زندگی میکنند و با یادآوری خاطرات و کابوسها و ترسهای ناشی از آن عذاب میکشند.
در فیلم «کائوس» برادران تاویانی که بر مبنای داستانهایی از لوئیجی پیراندللو ساخته شده، با زنی مواجهیم که با خاطره تروماتیک یک تجاوز در زمان جنگ زندگی میکند. این زن که داستان زندگیاش را روایت میکند، میگوید که چگونه شوهرش که هوادار گاریبالدی بود در جنگ کشته شد و او مورد تجاوز فرمانده دشمن قرار گرفت. او پسری بهنام روکو دارد که چوپان مهربانی است و به او محبت بسیار میکند، اما مادر چشم دیدن او را ندارد چرا که او ثمره تلخ یک تجاوز و رویدادی تروماتیک است.
در سینمای قبل از انقلاب ایران نیز تجاوز به زنان و انتقامجویی مردان، یکی از عناصر تماتیک اصلی فیلمهای فارسی بوده. زنان فیلمفارسی، غالباً دختران جوان شوربخت و تیرهروزی بودند که توانایی حفظ ناموس خود و شرف خانوادگی را نداشته و بهراحتی قربانی تجاوز مردان هوسباز میشدند و بعد این جاهل و لمپنِ قهرمان فیلمفارسی بود که باید با چاقوی ضامندار خود، انتقام او را از متجاوزان میگرفت و از حیثیت بر باد رفته او دفاع میکرد.
تجاوز به زنان و انتقامجویی پس از آن حتی در برخی از فیلمهای موج نویی مثل قیصر و بلوچ مسعود کیمیایی و صادق کرده ناصر تقوایی نیز دیده میشود با اینکه رویکرد این فیلمسازان به موضوع تجاوز متفاوت با رویکرد کارگردانهای فیلمفارسی بوده، اما در هیچکدام از این فیلمها، مسأله تجاوز بهعنوان امری تروماتیک برای زنان مطرح نبوده است.
در سینمای بعد از انقلاب، طرح موضوع خشونت جنسی و تجاوز به زنان تا سالها تابو شمرده شده و هیچ فیلمسازی جرأت نمیکرد که به سراغ این موضوع حساسیت برانگیز برود. فیلم فروشنده اصغر فرهادی، نخستین فیلمی است که در آن موضوع تجاوز جنسی به زنان بهعنوان امری تروماتیک مطرح شده است هرچند رویکرد فرهادی در این فیلم بیشتر رویکردی هالیوودی است و او به جای بررسی ترومای تجاوز جنسی و تأثیر آن روی زن قربانی فیلم، به ماجرای جستوجوی همسر زن برای یافتن متجاوز و انتقامگیری از او پرداخته است.
اما جاده قدیم ساخته منیژه حکمت در واقع نخستین فیلم ایرانی است که با رویکردی روانکاوانه، مشخصاً به ترومای تجاوز جنسی یک زن میپردازد و از این نظر فیلم جسورانهای است. در این فیلم، زنی مستقل و مقتدر بهنام مینو مورد تجاوز جنسی یک راننده ناشناس قرار میگیرد، اما بعد از این حادثه نمیخواهد قبول کند که به او تجاوز شده و حاضر نمیشود علیه راننده متجاوز شهادت داده و با پلیس و شوهرش همکاری کند.
اما مشکل جاده قدیم این است که زمان زیادی را تلف میکند تا وارد موضوع اصلی فیلم شود. فیلم پر از شخصیتها و موضوعهای فرعی و اضافی است که اگر حذف میشدند، حذف آنها هیچ لطمهای به فیلم نمیزد.
به علاوه فیلم موفق نمیشود تا همدردی تماشاگر با زن قربانی را برانگیزد چرا که بعد از رو شدن مسأله تجاوز و دستگیر شدن متجاوز به وسیله پلیس، عملاً دیگر هیچ رمز و رازی در فیلم وجود ندارد و کابوسهای تروماتیک زن و مقاومت او در برابر درخواست همسر و اطرافیانش برای پذیرفتن تجاوز و شهادت دادن علیه متجاوز، فاقد کشش لازم برای دنبال کردن داستان از سوی بیننده است. با اینکه شوهر زن قربانی، مرد مدرنی است که برخلاف مردان متعصب و غیرتی فیلمهای دیگر ایرانی بهدنبال انتقام از متجاوز نیست و همه تلاش او در آرام کردن همسر زخمی و آسیب دیدهاش و قبولاندن واقعیت به اوست، اما در این راه آنقدر افراط کرده و منفعلانه برخورد میکند که قابل باور نیست. با این حال تلاش خانم حکمت در جاده قدیم برای دراماتیزه کردن موضوع حساسیت برانگیزی مثل تجاوز جنسی به زنان و ترومای ناشی از آن تحسین برانگیز است.
منبع: روزنامه ایران
۰