تأملی بر سریال بانوی عمارت
«بانوی عمارت» که بهلحاظ سرمایهگذاری سیما یک اثر فاخر تلویزیونی محسوب نمیشود سعی کرده با غنی کردن درام خود، بینندگانش را پای گیرندهها نگاه دارد. تا زمان نگارش یادداشت که مجموعه به نیمه رسیده صرف نظر از زیاده گوییها که متأسفانه بنا به قراردادهای دقیقه محور تهیه کننگان با سیما، انگار گریز چندانی از آنها نیست شاهد گره افکنی و گره گشاییهای قابل قبولی بودهایم.
کد خبر :
۶۵۶۰۷
بازدید :
۵۷۷۶
صرف نظر از آثار بازپخشی، معمولاً دستکم یک مجموعه تاریخی در سبد نمایشی سالانه تلویزیون در نظر گرفته میشود که امسال این سهمیه به مجموعه «بانوی عمارت» اختصاص داده شده است. با گذر از سریالهای تاریخی دهه اول انقلاب نظیر «امیر کبیر»، «کوچک جنگلی» و... که بنا به مقتضیات آن بازه زمانی روایت صِرف تاریخ را هدف قرار داده بودند در یکی دو دهه اخیر تلویزیون با اتخاذ سیاست جذب مخاطب حداکثری، راهکار تلفیق مستندات تاریخی مورد علاقه مخاطبین خاص و دستمایههای عاشقانه به جهت جذب عموم مخاطبین را مدنظر قرار داده و تلاش کرد آثار واجد هر دوی این ویژگیها را روی آنتن بفرستد.
مجموعه تاریخی عاشقانه در حال پخش شبکه سوم سیما یعنی «بانوی یک عمارت» نتیجه اعمال همین استراتژی است، مجموعهای که درست یک سال پس از پایان یافتن مجموعه تاریخی متوسط و کم اثر «عقیق» به کارگردانی بهرنگ توفیقی در جدول پخش شبکه سه سیما قرار گرفته است و در این فاصله نه تلویزیون که این شبکه نمایش خانگی بوده که با مجموعه درخشان «شهرزاد» علاقهمندان درامهای تاریخی عاشقانه را راضی نگاه داشت.
بیشتر بخوانید: بانوی عمارت؛ سریال تاریخی جدید
حالا عزیزالله حمیدنژاد که پیشتر بهعنوان سینماگر و سازنده اثر تحسین شده «اشک سرما» شناخته میشود، روایتی عاشقانه را در ماههای آخر حکومت ناصرالدین شاه قاجار و اوایل سلطنت مظفرالدین شاه به تصویر کشیده است. دورهای تاریخی که پیش از این تنها از پنجره ترسیم مناسبات رسمی آن دوره و در قالب آثاری نظیر «سلطان صاحبقران»، «شاه شکار» و «امیر کبیر» به تصویر کشیده شده بود و دوربین سازندگان این آثار به خارج از کاخ شاه و اماکن رسمی دولتی سرک نمیکشیدند و حالا به بهانه این روایت عاشقانه، علاقهمندان آثار تاریخی برای نخستین بار جلوههایی از زندگی مردم عادی کوی و برزن و مناسبات آنها را هم در این مقطع تاریخی شاهد هستند.
در پرداخت نخستین ساخته تلویزیونی حمیدنژاد همان فرمول آثارتاریخی موفق تلویزیونی یعنی چربش عاشقانه بر مصالح تاریخی درام لحاظ شده و داستان گام به گام و همراه با قهرمانانی از جنس مردم عادی پیش میرود و هرازگاهی به اقتضای درام با صاحبان قدرت و تصمیمات سرنوشت ساز آنها اصطکاکهایی پیدا میکند، اما نه آن اندازه که هدف از ساخت سریال را روایت یک دوره یا یک شخصیت برجسته تاریخی فرض نماییم.
«بانوی عمارت» که بهلحاظ سرمایهگذاری سیما یک اثر فاخر تلویزیونی محسوب نمیشود سعی کرده با غنی کردن درام خود، بینندگانش را پای گیرندهها نگاه دارد. تا زمان نگارش یادداشت که مجموعه به نیمه رسیده صرف نظر از زیاده گوییها که متأسفانه بنا به قراردادهای دقیقه محور تهیه کننگان با سیما، انگار گریز چندانی از آنها نیست شاهد گره افکنی و گره گشاییهای قابل قبولی (دست کم در قیاس با معیارهای تلویزیونی) بودهایم از ماجرای رقابت عشقی پسر تاجر بازار با شاهزاده ارسلان قاجار گرفته تا تلاشهای ناکام خواهر شاهزاده برای ایجاد ممانعت در وصلت با یک خانواده غیر قجری و سرانجام اتهام ناروای دخالت میرزا اسد شالچی در ترور شاه که همزمانی آن با وصلت دو خانواده و مسئولیت حکومتی سپرده شده به شاهزاده در استنطاق مظنونین به افزایش دوز کشش دراماتیک آن افزود و البته در همین نیمه آغازین، پایههایی همچون ارتباط مشکوک شاهزاده با یک زن که او را در مقابل مثلث زنانه فخرالزمان، بهجت و همین زن مشکوک قرار خواهد داد از یک سو و فرمول امتحان پس داده قدرت در سایه که بینندگان خاطرات دلنشینی از مصادیق خوب آن نظیر خان مظفرِ هزار دستان یا بزرگ آقای شهرزاد دارند از سوی دیگر مد نظر قرار گرفته تا رمز گشایی از آنها موتور محرک درام در نیمه پایانی این درام عاشقانه تاریخی باشد.
منبع:ایران
۰