تجربه کپسول ندارد

تجربه کپسول ندارد

همه در بیست‌وچندسالگی مرز‌های جنسیت و سن را درنوردیده و برای خود هویت اجتماعی- اقتصادی ساخته‌اند. من به آن زنان پیش‌کسوت و این دختران جوان نگاه می‌کنم و از ته دل شادم برای آینده‌ای که در انتظارمان است.

کد خبر : ۶۶۰۷۹
بازدید : ۹۹۳
تجربه کپسول ندارد زهرا عمرانی | ترکیبی از چهار زن موفق کنار هم و گپ‌وگفتشان درباره مسیر پرفرازونشیبی که پیموده‌اند، تصویری چنان جذاب ساخته بود که انگار می‌خواستم زمان کش بیاید و این مکالمات تمام نشود. رخشان بنی‌اعتماد، کارگردان و مستندساز، سعیده قدس، بنیان‌گذار محک و نویسنده کتاب کیمیاخاتون، شیرین پارسی، کشاورز و شالیکار نمونه کشوری که همه به دعوت مرسده نادری، کارآفرین و عضو هیئت‌مدیره بنیاد توسعه کارآفرینی، دور میز نشسته بودند تا از تجاربشان برای جوانان و نوجوانانی بگویند که قصد دارند دستی بالا بزنند و پا در مسیر ساخت آینده خود و جامعه‌شان بگذارند.
خانم بنی‌اعتماد می‌گفت: تجربه را نمی‌شود کپسول کرد و بعد هم با یک لیوان آب خورد، زمان می‌خواهد و توجه؛ باید بتوانیم به دوروبرمان نگاه کنیم و از تجارب و این و آن کیسه دانش و تجربه خود را پر کنیم.
شاید بخشی از سرگذشت من جایی به کارتان آید و جای دیگر تجربه و روش سعیده در حل مسئله برایتان مفیدتر باشد.
سعیده قدس ادامه داد: همین که بدانید به تعداد هرکدام از ما راهی برای رشد و موفقیت هست و هرکس باید راه خودش را پیدا کند، کافی است تا عزمتان را جزم کنید و به دنبال راه خود بروید؛ راهی که مسیر آیندگان را هم هموارتر کند.
کاری که شاید ما کوشیده‌ایم در این ۳۰ سال بکنیم هم همین بوده؛ اینکه مسیر درمان را برای کودکان مبتلا به سرطان ساده و دست‌یافتنی کنیم؛ مسیری که شاید در آن سال‌های جنگ و بحران، برای همه به معنای میان‌بری بود به مرگ زودهنگام کودک.
مسیر شیرین پارسی، جاانداختن خودش به‌عنوان یک زن مدیر و صاحبکار میان شالیکاران و بعد هم متقاعدکردن آنان به کنارگذاشتن روش‌های سنتی و استفاده از کشت نوین بوده؛ مسیری که خودش را به کشاورز نمونه ملی و منطقه‌اش را به منطقه‌ای با کشاورزی مدرن و توسعه‌یافته تبدیل کرده است.
مسیر‌هایی پرپیچ‌وخم با آینده‌هایی درخشان، مانند چشمان مرسده. مرسده از همه جوان‌تر بود. او هم سال‌هاست شرکتی موفق را در حوزه صادرات و واردات تجهیزات پزشکی مدیریت می‌کند و حالا نشسته بود آنجا تا به قول خودش مخاطبان سراپاگوش را پشت هم سورپرایز کند.
مراسم بهانه‌ای بود برای جشن پایان طرحی به نام «مسیر کسب‌وکار من» که توسط بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان در سطح کشور اجرا شده بود.
قرار بود حدود ۸۰۰ نوجوانی که برای ورود به فاز دوم انتخاب شده بودند، ضمن بهره‌گیری از تجارب پیش‌کسوتان، از تلاش‌ها و دستاورد‌های خود سخن بگویند و مرسده راست می‌گفت که تجربه‌ای حتی شیرین‌تر در انتظارمان است.
روایت‌های دختران جوان از راهی که رفته‌اند، هرچند کوتاه، اما پردستاورد. باید حرف خانم بنی‌اعتماد را گوش می‌کردم و قلم و کاغذم را برمی‌داشتم تا قصه‌های دختران متولد دهه ۷۰ را یادداشت کنم و از آنان یاد بگیرم. از خاطره که پس از آنکه هرچه گشت نتوانست کاری در رشته خود پیدا کند و به این فکر افتاد تا خودش کسب‌وکاری راه بیندازد. او که معده حساسی داشت، از انبار خانه پدربزرگ و دبه‌های سرکه سر در آورد.
سرکه پدربزرگ و ترشی‌های حاصل از آن، تنها محصولاتی بودند که معده خاطره به خوبی تحملشان می‌کرد. نزدیک به یک سال تحقیق کرد تا راز کیفیت را یاد بگیرد. خودش را متعهد کرده تا به سرکه‌های خرمایی که تولید می‌کند، مواد افزودنی اضافه نکند و رمز موفقیتش هم در همین است. خاطره ۲۵ سال دارد و همان‌طور که خودش می‌گوید، هنوز در ابتدای مسیر است و راه درازی در پیش دارد، اما مصمم و با اعتمادبه‌نفس حرف می‌زند و همین دستاورد کوچکش در جلب اعتماد مشتریان، پله‌ای شده تا سقف آرزوهایش را بالاتر ببرد و بخواهد بلندتر پرواز کند.
لیلا دو سال از خاطره بزرگ‌تر است و انگار دوسال جلوتر! او از تبریز آمده و قصه ۱۶ سالگی‌اش را برایمان تعریف می‌کند؛ زمانی که چند جهانگرد توجهشان به لباس محلی او جلب شد و از او خواستند اجازه بدهد با لباسش عکس بگیرند. از همان روز به این فکر افتاد تا با طراحی و تولید لباس ایرانی و سنتی کسب‌وکاری ایجاد کند. در همین رشته تحصیل کرد و در کنار تحصیل، کار طراحی و دوخت را شروع کرد. لیلا از ۲۰ سالگی کسب‌وکارش را راه انداخته و برندش را در تبریز به ثبت رسانده است.
در این هفت سال کار را چنان گسترش داده که حالا نزدیک به ۲۰ زن خانه‌دار در دوخت لباس و تولید زیورآلات، کیف و کفش سنتی با او همکاری می‌کنند.
لیلای ۲۷ ساله حالا به دنبال بازار کشور‌های منطقه است. سارا، ندا و مهسا، هرکدام، گواهی هستند از شدن‌ها، از تلاش‌ها و دستاوردها.
از تبدیل خواستن‌ها به توانستن. همه در بیست‌وچندسالگی مرز‌های جنسیت و سن را درنوردیده و برای خود هویت اجتماعی- اقتصادی ساخته‌اند. من به آن زنان پیش‌کسوت و این دختران جوان نگاه می‌کنم و از ته دل شادم برای آینده‌ای که در انتظارمان است.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید