قتل همسر و دختر ۲ ساله به دست مرد شیشهای
در ادامه سراغ دختر دوسالهام رفتم و او را هم با جوراب خفه کردم. شب را در خانه کنار اجساد خوابیدم و صبح روز بعد از منزل بیرون رفتم و آواره بودم تا اینکه دستگیر شدم.
کد خبر :
۷۰۵۴۸
بازدید :
۱۲۱۷۳
مرد معتاد به شیشه به قتل همسر و دختر دوسالهاش اعتراف کرد و گفت: بهدلیل مصرف مواد مخدر با همسرش اختلاف داشت.
کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی شهرستان ایرانشهر روز ۱۵ خرداد مطلع شدند جسد یک مادر و دختر در خانهای در بخش محمدان پیدا شده است. وقتی آنها به محل حادثه رفتند، دو نکته توجهشان را جلب کرد؛ نخست اینکه درِ ورودی خانه سالم بود و کسی بهزور وارد منزل نشده بود و نکته دیگر اینکه همه وسایل منزل سر جای خودشان بودند و به نظر نمیرسید دزدی اتفاق افتاده باشد. کارآگاهان با رؤیت جنازهها مشاهده کردند زن جوان با استفاده از شال خفه شده و دختر دوساله او هم به همان شیوه و با یک جوراب به قتل رسیده است.
پدر خانواده در منزل حضور نداشت و کسی که پلیس را از این واقعه باخبر کرده، یکی از همسایهها بود. این فرد بعد از اینکه نگران غیبت زن جوان و دخترش شد، موضوع را پیگیری کرد و در تماس با پلیس ۱۱۰ از مأموران کمک خواست که در نهایت ورود مأموران به محل به کشف جنازهها منجر شد.
غیبت پدر خانواده سبب شد افسران جنایی به او ظنین شوند و این ظن زمانی قوت گرفت که آنها فهمیدند این مرد به نام کاظم به ماده مخدر شیشه اعتیاد دارد و سر همین مسئله با همسر خود اختلافاتی داشت. بعد از انتقال اجساد به پزشکی قانونی تلاش برای یافتن ردی از متهم آغاز شد و کاظم خیلی زود به دام افتاد.
او که میدانست راهی برای انکار جرمش ندارد، به قتل اعتراف کرد و گفت: من از هفتسالگی به مواد مخدر معتاد شدم و در همه این سالها مواد مصرف میکردم. بعد از ازدواج با همسر اولم او با اعتیاد من خیلی مشکل داشت و مرتب با هم دعوا میکردیم تا اینکه دیدیم ادامه زندگی مشترک ممکن نیست و از هم جدا شدیم.
چند سال بعد در حالیکه سراغ مصرف شیشه رفته بودم، با همسر دومم آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم، اما با او نیز اختلاف داشتم و حتی تولد بچهمان هم نتوانست مشکل را حل کند، چون مسئله اصلی همسرم اعتیاد من بود و من نمیتوانستم مواد را کنار بگذارم.
متهم ادامه داد: شب ۱۳ خرداد بار دیگر با زنم دعوا کردم و او سپس به حمام رفت. من او را در حمام با شال خفه و بعد لباس تنش کردم. در ادامه سراغ دختر دوسالهام رفتم و او را هم با جوراب خفه کردم. شب را در خانه کنار اجساد خوابیدم و صبح روز بعد از منزل بیرون رفتم و آواره بودم تا اینکه دستگیر شدم.
۰