حیات شبانه کارگران؛ بغض های فروخورده روز
تفریح برای جامعه کارگری تبدیل به واژه خندهداری شده است. اما آقایان میدانند در جامعه کارگری چه خبر است؟ آن موقع که ماده ۷ قانون کار هوا شد و قراردادها تبدیل شدند به قراردادهای یکساله، شش ماهه، سه ماه و سفید امضا و امنیت شغلی از میان رفت، کجا بودند؟»
کد خبر :
۷۰۹۳۸
بازدید :
۷۹۲۳
زهرا چوپانکاره | «همان که گفته بود زود بخوابند؟» و میخندد. «خواندم و خندیدم. بیشتر از این خندیدم که موضعشان را تحت عنوان حمایت کارگرانه مطرح کرده بودند.» عبدالله وطنخواه، فعال کارگری میخندد و میگوید: روزی که حرفهای علیرضا محجوب را خوانده است هم خندیده و لابهلای همین خندهها نقدهای تند و تلخی را به زبان میآورد که رنگ دیگری به موضوع موافقتها و مخالفتها با طرح حیات شبانه میدهد. فعالان کارگری وقتی از این طرح حرف میزنند، حیات کارگری را به عنوان بخشی سوم به دوگانه حیات روزانه و شبانه میافزایند.
«بنده مخالف طرح حیات شبانه هستم، چراکه کارگران باید شبها استراحت کنند و نباید آنها را به بهانه حیات شبانه استثمار کرد.» علیرضا محجوب، رییس فراکسیون کارگری مجلس با همین یک جملهاش توانست پس از مدتها سر از هیاهو و نقدهای روز شبکههای اجتماعی سردرآورد.
«بنده مخالف طرح حیات شبانه هستم، چراکه کارگران باید شبها استراحت کنند و نباید آنها را به بهانه حیات شبانه استثمار کرد.» علیرضا محجوب، رییس فراکسیون کارگری مجلس با همین یک جملهاش توانست پس از مدتها سر از هیاهو و نقدهای روز شبکههای اجتماعی سردرآورد.
درست زمانی که بحث مخالفتها با این طرح داغ شده بود، محجوب به خبرگزاری خانه ملت گفت: «باید ابتدا این سوال را پرسید که آیا مردم و کارگران نباید بخوابند و استراحت کنند؟ یکی از بزرگترین عوامل هرج و مرج و ضد کارگریترین موضوعات در ایران، نداشتن ساعت کاری برای اصناف است؛ بهطوری که در تجاریترین شهرهای دنیا ساعت ۶ یا ۷ بعدازظهر هیچ مغازهای باز نیست، غیر از بارها و مکانهای محدود و موقتی یا جاهایی مثل داروخانههای شبانهروزی که نیاز ضروری به آن وجود دارد.
حیات شبانه معنی ندارد؛ در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که کارگران را استثمار کنند و بگویند بعد از ساعت ۱۲ بایستند. بنده حتی تا ساعت ۱۲ شب نیز مخالف هستم، چراکه ۶ بعدازظهر باید به منزل رفته و بخوابند و معتقد هستم که مردم باید شب زود بخوابند و صبح زودتر به سر کار بروند.»
برای کسانی که در طول یک ماه رمضان توانسته بودند چهره متفاوتی از شهرهایشان ببینند و کافهنشینیها، سینما رفتنها و قدمزدنهایشان را در نیمه شب زنده شهر تجربه کنند، مخالفتهایی از جنس آنچه محسن هاشمی، رییس شورای شهر تهران و علیرضا محجوب، نماینده مجلس به زبان آوردند دستمایه نقد و طنز شدند.
«هر زمانی که از نیروی کار، کار کشیده شود، استثمار است. چون دستمزدی که به نیروی کار داده میشود، یکچهارم آن چیزی است که تولید میکند و این دیگر شب و روز نمیشناسد. مایی که همه موضوعات را با متر و شاقول کارگران میسنجیم برخی اظهارنظرها از برخی نفرات برایمان نافرم است، خندهمان میگیرد از همان خندههایی که از گریه غمانگیزتر است.»
«هر زمانی که از نیروی کار، کار کشیده شود، استثمار است. چون دستمزدی که به نیروی کار داده میشود، یکچهارم آن چیزی است که تولید میکند و این دیگر شب و روز نمیشناسد. مایی که همه موضوعات را با متر و شاقول کارگران میسنجیم برخی اظهارنظرها از برخی نفرات برایمان نافرم است، خندهمان میگیرد از همان خندههایی که از گریه غمانگیزتر است.»
عبدالله وطنخواه میگوید که طرح این موضوعات همه در راستای پنهان کردن مسائل اصلی حوزه کاری است: «شما میدانید، خودشان هم میدانند که کارگران ما برای ایجاد تشکلهای کارگری آزاد نیستند. برخوردی که ایشان داشته است، باعث میشود که من نتوانم او را مدافع کارگران بدانم.
واقعیت قضیه این است که سیاستهای نئولیبرالی که آقایان دارند اعمال میکنند پدر ما را درآورده است، ارزانسازی نیروی کار و حذف قوانین آمره را جاری کردهاند و بعد در مورد اینکه مغازهها را ۱۲ شب تعطیل کنند یا نکنند حرف میزنند.» و برای بار چندم میگوید: «برای همین میگویم، خندهام گرفت.»
وطنخواه میگوید که موظف است به عنوان کارگری که در این سرزمین مشغول به کار است همیشه در حال دفاع از منافع کارگری باشد، منافعی که آنها را در «حق ایجاد تشکل کارگری، حق اعتراض آزادانه» میبیند که به گفته خودش همه از جمله حقوق طبیعی کارگران است که در مقاولهنامههای بینالمللی کار به امضا رسیدهاند: «عذر میخواهم اگر فکر میکنید دارم بزرگنمایی میکنم، اما از نظر من این بحثهای حیات شبانه بحثهای الکی است. بحث ما تعهد به موارد امضا شده در مقاولهنامههای سازمان بینالمللی کار است که ایران خودش عضو هیاتمدیره آن است.»
وطنخواه میگوید که موظف است به عنوان کارگری که در این سرزمین مشغول به کار است همیشه در حال دفاع از منافع کارگری باشد، منافعی که آنها را در «حق ایجاد تشکل کارگری، حق اعتراض آزادانه» میبیند که به گفته خودش همه از جمله حقوق طبیعی کارگران است که در مقاولهنامههای بینالمللی کار به امضا رسیدهاند: «عذر میخواهم اگر فکر میکنید دارم بزرگنمایی میکنم، اما از نظر من این بحثهای حیات شبانه بحثهای الکی است. بحث ما تعهد به موارد امضا شده در مقاولهنامههای سازمان بینالمللی کار است که ایران خودش عضو هیاتمدیره آن است.»
اگر قرار است حق کارگران به رسمیت شناخته شود به قول او یادی باید کرد از تجمع کارگران در روز جهانی کارگر در مقابل مجلس: «اگر من نتوانم جلوی مجلس تظلم ببرم، چون توی سرم میزنند کجا باید حرفم را بزنم؟ وقتی این همه تلخی در سرمان هست دیگر باقی حرفها همه فرعی هستند.»
آقا داماد تا سه ماه دیگر شاغل است
«عذر میخواهم اگر صحبتهایم خیلی تلخ شد.» فرامرز توفیقی، فعال کارگری هم کمی که از صحبتهایش میگذرد، عذرخواهی میکند. این بحث و جدلها از نظر او هم فرعیاتی است که کارگران اصلا به آن فکر نمیکنند. «دغدغه شما برایم قابل احترام است، اما در هیاهوی هزاران مطالبه گم شده و نادیده گرفته شده جامعه کارگری حیات شبانه کمترین محل از اعراب دارد که حالا آقای محجوب یا هر کس دیگری مشغولش شدهاند.»
آقا داماد تا سه ماه دیگر شاغل است
«عذر میخواهم اگر صحبتهایم خیلی تلخ شد.» فرامرز توفیقی، فعال کارگری هم کمی که از صحبتهایش میگذرد، عذرخواهی میکند. این بحث و جدلها از نظر او هم فرعیاتی است که کارگران اصلا به آن فکر نمیکنند. «دغدغه شما برایم قابل احترام است، اما در هیاهوی هزاران مطالبه گم شده و نادیده گرفته شده جامعه کارگری حیات شبانه کمترین محل از اعراب دارد که حالا آقای محجوب یا هر کس دیگری مشغولش شدهاند.»
توفیقی هم به هنگام گفتن این جمله میخندد. او البته به موضوع از این جهت نقد دارد که وقتی میتوانیم به حیات شبانه بپردازیم که اصولا تعریف درستی از حیات و زندگی داشته باشیم: «چه بخواهیم، چه نخواهیم واژه خانواده دارد در جامعه ما گم میشود.
پدر و مادر از صبح تا غروب در حال کار کردن هستند و باز هم برای تهیه حداقل مایحتاج خانواده مشکل دارند. انسجام خانواده از بین میرود فقط یک سری افراد زیر یک سقف دور هم جمع شدهاند. حالا به قول گابریل گارسیا مارکز در سالهای قحطی عشق و سالهای وبا ما میخواهیم از حیات شبانه حرف بزنیم؟
تفریح برای جامعه کارگری تبدیل به واژه خندهداری شده است. اما آقایان میدانند در جامعه کارگری چه خبر است؟ آن موقع که ماده ۷ قانون کار هوا شد و قراردادها تبدیل شدند به قراردادهای یکساله، شش ماهه، سه ماه و سفید امضا و امنیت شغلی از میان رفت، کجا بودند؟»
صدای توفیقی که جملههایش را آرام و بعد با خنده شروع کرده بود وقتی به موضوع قراردادهای کار میرسد، اوج میگیرد: «کارگر تحصیلکرده ما نگران است که سه ماه دیگر سر کار باشد یا خیر، ازدواج بکند یا نه، خواستگاری برود یا نه، عروسی بگیرد یا نه. وقتی میرود خواستگاری اگر بپرسند آقا داماد چه کارهاند؟ باید بگوید تا سه ماه دیگر این کارهام، اما بعد از سه ماه نمیدانم هستم یا نیستم.»
صدای توفیقی که جملههایش را آرام و بعد با خنده شروع کرده بود وقتی به موضوع قراردادهای کار میرسد، اوج میگیرد: «کارگر تحصیلکرده ما نگران است که سه ماه دیگر سر کار باشد یا خیر، ازدواج بکند یا نه، خواستگاری برود یا نه، عروسی بگیرد یا نه. وقتی میرود خواستگاری اگر بپرسند آقا داماد چه کارهاند؟ باید بگوید تا سه ماه دیگر این کارهام، اما بعد از سه ماه نمیدانم هستم یا نیستم.»
حیات شبانه از دید او مختص جامعه مترقی است و ما گویا فراموش کردهایم که کجاییم: «حیات شبانه ما بغضهای فروخورده روز است که در شب ظهور میکند. هوا که گرگ و میش شود به جنوب شهر سر زدهاند؟ به اتوبانهای بزرگ شهر سر زدهاند؟ آن دوستانی که به حیات شبانه اعتراض دارند سری به این مناطق بزنند ببینند اصلا سهمی از خدمات رفاهی و تفریح دارند؟»
او میگوید که نباید با حیات شبانه مخالفت کنند، چون نحوه زندگی کارگران بلایی است که با تصمیمات اشتباه بر سر آنها آمده است: «من کارگر هم حقی دارم. من هم دلم میخواهد برای تفریح شبها پل طبیعت را ببینم، دریاچه را ببینم. اسلام میگوید روز و شبت را سه قسمت کن: کسب روزی حلال، بودن در کنار خانواده و تفریح و قسمتی برای استراحت. من ده قسمت هم که بکنم باید در همه بخشهایش برای زنده ماندن تلاش کنم.
بلایی که سر ما آمده و باید برطرفش کنند، این است که اضافهکار تبدیل به بخش ثابتی از کار کارگران شده است. وقتی میخواهید استخدام شوید بهت میگویند اینقدر حقوق داری و اینقدر هم میتوانی اضافهکار بگیری که زندگیات بگذرد. اضافهکار وصله ناجور زندگی من. اتفاقا من نیاز به حیات شبانه دارم، نیاز به تفریح روز جمعه دارم، نیاز به گشتن دارم.
باید این را درست کنند نه اینکه فقط مخالف باشند.» توفیقی میگوید: اگر مقدمات زندگی جوری چیده نشود که خانوادهها بتوانند پس از کار توان و بودجهای هم برای تفریح و سرگرمی داشته باشند به زودی باید با مفهوم خانواده خداحافظی کرد.
خانوادهای که از بودنشان با هم فقط نامهایی در شناسنامهشان میماند بیاینکه فرصتی برای گفتگو و با هم بودن داشته باشند: «من نماینده کارگرم و به این موضوعات فکر میکنم، اما آیا مجلس، دولت، قوه قضاییه، تشخیص مصلحت نظام و... هم به این موضوع فکر میکنند؟ اگر فکر نکنیم که همین امروز هم خیلی دیر است، وای به حال چند سال دیگر!»
«در محلهای مثل لب خط، کودک بر اساس ساعات کاری حقوق نمیگیرد، آنچه حقوق را تعیین میکند، میزان سابقه کاری است. در واقع صاحب کارگاه پرسکاری به خانوادهای که چارهای ندارد این گرا را میدهد که هر قدر بچهاش را زودتر نزد او بفرستد، زودتر حقوقش افزایش پیدا میکند.
«در محلهای مثل لب خط، کودک بر اساس ساعات کاری حقوق نمیگیرد، آنچه حقوق را تعیین میکند، میزان سابقه کاری است. در واقع صاحب کارگاه پرسکاری به خانوادهای که چارهای ندارد این گرا را میدهد که هر قدر بچهاش را زودتر نزد او بفرستد، زودتر حقوقش افزایش پیدا میکند.
بچهای که در ۶ سالگی وارد پرسکاری شود، حقوقش از بچهای که ۷ سالگی سر کار میرود، بیشتر است.» این بخشی از گزارشی بود که از زبان مسوول کمیته شناسایی جمعیت امام علی بیان شد و در گزارش روز گذشته «اعتماد» به چاپ رسید. کودکانی که در کارگاههای صنعتی و زیر ۱۰ نفر مشغول به کار هستند یکی از موضوعاتی است که انجمنهای مدنی دفاع از حقوق کودکان نسبت به آن هشدار میدهند.
واژه «استثمار» که در مخالفت با حیات شبانه و از زبان علیرضا محجوب عنوان شد، بخشی از حیات شبانهروزی این بخش از کارگران رسمی و غیررسمی است که نیازمند نظارت و طرح قوانین پیشگیرانه است. یکی از بسیار موارد حوزه کارگری که میتواند در اولویت مجلس و به صورت خاص فراکسیون کارگری آن قرار گیرد.
«تفریح برای جامعه کارگری تبدیل به واژه خندهداری شده است. اما آقایان میدانند در جامعه کارگری چه خبر است؟ آن موقع که ماده ۷ قانون کار هوا شد و قراردادها تبدیل شدند به قراردادهای یکساله، شش ماهه، سه ماه و سفید امضا و امنیت شغلی از میان رفت، کجا بودند؟»
«تفریح برای جامعه کارگری تبدیل به واژه خندهداری شده است. اما آقایان میدانند در جامعه کارگری چه خبر است؟ آن موقع که ماده ۷ قانون کار هوا شد و قراردادها تبدیل شدند به قراردادهای یکساله، شش ماهه، سه ماه و سفید امضا و امنیت شغلی از میان رفت، کجا بودند؟»
۰