قاتلین پدر و پسر، قتل را گردن نگرفتند

من قبل از محاکمه هر دو قتل را گردن گرفته بودم، چون ساسان قول داده بود رضایت اولیای دم را جلب کند، اما حالا که کاری برایم انجام نداده است، تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم. من پسر معلول را نکشتم و ساسان قاتل اوست.

کد خبر : ۷۱۷۴۱
بازدید : ۱۲۰۷۲
دو دوست که پدری را همراه پسر معلولش در پی یک معامله ملکی به قتل رسانده‌اند، هر چند در دادگاه به قصاص محکوم شدند، اما با نقض رأی از سوی دیوان عالی کشور یک بار دیگر پای میز محاکمه می‌روند.
زنی سال ۹۳ به پلیس گزارش داد شوهر و پسرش گم شده‌اند. این زن گفت: شوهرم برای انجام کاری بیرون رفت و قرار بود خیلی زود برگردد، اما چند ساعت طول کشید. او برای یک معامله بیرون رفته بود از پسرم که معلولیت جسمی هم داشت، خواستم به دنبال پدرش برود. او هم رفت و دیگر برنگشت. تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس گزارش دهم.

با اعلام این شکایت تحقیقات برای پیداکردن پدر و پسر آغاز شد تا اینکه مأموران دو جسد سوخته را در پارکی پیدا کردند. با انتقال اجساد به پزشکی قانونی و انجام آزمایشات دی‌ان‌ای مشخص شد اجساد متعلق به امین و کامیار پدر و پسری است که گم شده بودند.
پلیس متوجه شد این پدر و پسر قربانی یک قتل خشن شده و فرد یا افرادی که آن‌ها را کشته‌اند، قصد ازبین‌بردن اجساد را داشته‌اند. مأموران در بررسی‌های بعدی به تماس‌های فردی به نام ساسان مشکوک شدند. او روز حادثه چندین بار با امین تماس گرفته بود. زمانی که ساسان بازداشت شد، بعد از چندین جلسه بازجویی اعتراف کرد با همدستی فردی به نام حامد پدر و پسر را به قتل رسانده‌اند.

او گفت: من و امین یک ویلا را معامله کرده بودیم و من بابت آن ویلا به او تعدادی سکه طلا و ۲۲۰ میلیون تومان پول نقد دادم. در حال انجام کار‌های انتقال ویلا بودیم و روز حادثه هم به ویلا رفته بودیم که دوست قدیمی من به نام حامد هم آمد. او به شیشه اعتیاد داشت و من نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که تصمیم به قتل پدر و پسر گرفت و آن‌ها را کشت.

پرونده بعد از بازداشت حامد و تکمیل تحقیقات با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهمان پای میز محاکمه رفتند. در ابتدای جلسه رسیدگی کیفرخواست علیه آن‌ها خوانده شد و اولیای دم نیز درخواست قصاص کردند.
سپس نوبت به حامد، متهم ردیف اول، رسید. او گفت: من پدر و پسر را نمی‌شناختم. ساسان که از دوستانم بود، خودش را فردی بانفوذ معرفی کرده بود. او با من رابطه دوستانه داشت و خرج مواد مخدرم را هم می‌داد. حتی او یک بار من را برای تفریح به کشور سوئد فرستاد و من را به‌عنوان مدیر کارواشی که به‌تازگی تأسیس کرده بود، استخدام کرد، اما پس از مدتی با هم به مشکل برخوردیم و من را اخراج کرد.
یک سال از این ماجرا گذشته بود که ساسان دوباره با من تماس گرفت و خواست به او کمک کنم. ساسان می‌گفت: امین محارب است و باید خونش ریخته شود، چون مرد بی‌بندوباری است. پسر معلول او نیز مستحق مرگ است. او نقشه قتل را کشید و از من خواست تا آن را اجرا کنم.

این متهم در تشریح جزئیات جنایت گفت: آن روز من و ساسان با ماشین دنبال امین رفتیم. در میان راه من به‌دستور ساسان، امین را با طنابی که از قبل تهیه کرده بودم، کشتم و جنازه‌اش را در حوالی پردیس رها کردم، ولی چون پسر ۱۳ساله امین مدام با ساسان تماس و سراغ پدرش را می‌گرفت، به همین دلیل، ما با کامیار قرار گذاشتیم تا او را پیش پدرش ببریم.
وقتی کامیار سوار ماشین شد آبمیوه مسمومی را که ساسان به من داده بود، به او دادم تا بخورد، اما نخورد. من در یک لحظه سویشرت کامیار را روی صورتش کشیدم و سعی کردم او را خفه کنم، اما او زنده بود و تقلا می‌کرد. همان موقع ساسان با بیل به سر پسر نوجوان زد و او را کشت.
ما جنازه پدر و پسر را در حاشیه پردیس به آتش کشیدیم و سپس برای ازبین‌رفتن بقایای جسد روی آن آهک ریختیم. وی ادامه داد: من قبل از محاکمه هر دو قتل را گردن گرفته بودم، چون ساسان قول داده بود رضایت اولیای دم را جلب کند، اما حالا که کاری برایم انجام نداده است، تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم. من پسر معلول را نکشتم و ساسان قاتل اوست.

وقتی نوبت به ساسان رسید، او ادعا‌های همدستش را انکار کرد و گفت: من با امین و پسرش هیچ مشکلی نداشتم. ما برای تفریح بیرون رفته بودیم و نمی‌دانم چطور شد که حامد در ویلا تصمیم به قتل آن‌ها گرفت. فکر می‌کنم او مواد کشیده بود. بعد از قتل نیز اجساد را به پارکی بردیم و آتش زدیم. من اصلا نمی‌دانم او چطور این کار را کرد.

قضات با پایان جلسه دادگاه ساسان را هم در قتل گناهکار شناختند و هر دو متهم را به قصاص محکوم کردند. متهمان به رأی صادره اعتراض کردند و پرونده به دیوان عالی کشور رفت. قضات دیوان بعد از بررسی پرونده اعلام کردند تحقیقات بیشتر در‌این‌باره باید انجام و نقش ساسان باید دقیقا مشخص شود بنابراین رأی صادره را نقض کردند و پرونده را برای رسیدگی مجدد به دادگاه کیفری استان تهران بازگرداندند. این دو متهم این بار در شعبه ۴ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه می‌روند.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید