درباره مستند قدیس که مرز‌های سفارشی‌سازی را جابه‌جا کرده

درباره مستند قدیس که مرز‌های سفارشی‌سازی را جابه‌جا کرده

این داستان را که سال‌ها پیش از پدربزرگم شنیده‌ام، به‌نظر می‌رسد مناسب حال مستند قدیس باشد؛ مستندی درباره احمد شاملو به کارگردانی حسین لامعی که ظاهرا دیده در این روز و روزگار سندسازی علیه جریان روشنفکری و برنامه‌سازی علیه کسانی که می‌دانیم و می‌دانید چه کسانی هستند، خریدار دارد.

کد خبر : ۷۱۷۹۵
بازدید : ۹۶۳۹
من متهم می‌کنم!
امین فرج‌پور | می‌گویند روزی روزگاری، حرامیان راه بر کاروانی بستند و بعد از تاراج دار و ندار کاروانیان، مردان را دست‌بسته در گوشه‌ای انداختند و زنان کاروان را وادار به رقصیدن کردند. بعد از این‌که حرامیان دست از سر کاروانیان برداشتند و رفتند، یکی از مردان، ریش سفید کاروان را صدا زد و خواست زنش را طلاق دهد.
معلوم شد دلیلش رقص زنش بوده پیش چشم حرامیان. زن گریان پیش شوی آمد و گفت که مگر او تنها زنی بوده که مجبور به رقصیدن شده که الان باید تنها زن آن کاروان باشد که شویش طلاقش می‌دهد؛ که شوهر گفت: رقص تو رقص اجبار نبود، زنان دیگر از ترس می‌رقصیدند، اما تو خوش‌رقصی می‌کردی، بسیار بیشتر از آن‌چه از تو خواسته بودند.
این داستان را که سال‌ها پیش از پدربزرگم شنیده‌ام، به‌نظر می‌رسد مناسب حال مستند قدیس باشد؛ مستندی درباره احمد شاملو به کارگردانی حسین لامعی که ظاهرا دیده در این روز و روزگار سندسازی علیه جریان روشنفکری و برنامه‌سازی علیه کسانی که می‌دانیم و می‌دانید چه کسانی هستند، خریدار دارد؛ بنابراین برداشته و زده یکی از شمایل‌های روشنفکری را که اجماعی درباره نقش و نفوذ و تاثیرگذاری‌اش در فرهنگ و ادبیات معاصر این مرز و بوم وجود دارد، لت‌وپار کرده؛ بسیار بیشتر از سفارشی که احتمالا وجود داشته. حکایت یارویی که فرستاده‌اند بزند دست و پای طرف را بشکند، رفته جنازه‌اش را آورده.

چنین می‌شود که مستندی که سفارش‌دهندگانش (لطفا سند رو نکنید که تهیه‌کننده خصوصی است و ال و بل؛ سفارش هزار رو دارد و تنها یکی‌اش سفارش مستقیم است. همین‌که تلویزیون بهترین ساعات پخش را اختصاص بدهد به نمایش مستندی چنین، یعنی سفارش، یعنی بازار تضمین‌شده ارایه محصول، یعنی...) احتمالا به یکی دو کنایه و طعنه هم راضی بوده‌اند، به جایی رسیده که می‌خواهد بگوید: احمد شاملو نه شاعر بود، نه سواد داشت، نه به حرف‌هایی که می‌زد معتقد بود، نه سیاست می‌شناخت، نه شعر و ادب، نه پدر و شوهر و عاشق درستی بود و نه اصلا انسان بود.

بله؛ لُب کلام قدیس همین است که گفتم. مستندی که پنجشنبه‌شب، بی‌مقدمه روی آنتن شبکه سه رفت و خیلی‌ها را انگشت به‌دهان کرد؛ متعجب از این‌که چه شده که سروکله احمد شاملو، فروغ فرخزاد، ابراهیم گلستان، مسعود بهنود و خیلی‌های دیگر که در تمام این سال‌ها از «اسمشو نبر»‌های جعبه جادو- و دیگر رسانه‌های- ایران بوده‌اند، در صفحه رسانه ملی پیدا شده است؛ انگشت به دهان از این‌که مرز‌های زیر سوال بردن بزرگان و نخبگانی که مثل ما فکر نمی‌کنند، تا کجا‌ها امتداد پیدا کرده است؛ عصبانی از این‌که چگونه می‌توان چنین بی‌محابا زد زیر همه‌چیز و همنوا شد با افراد و جریان‌هایی که نمی‌خواهند سر بر تن روشنفکری باشد! چنین شد که عصبانی، شاید دقیقه‌ای بعد از پایان مستند عکس‌العمل نشان دادم: «آقای لامعی عزیز؛ دقیقا راهی رو میرین که ته تهش پیام فضلی‌نژاد و سعید مستغاثی بودن است. راهی که برای وصل شدن به اوج و افق میانبر تضمین‌شده‌ای است.. استفاده گزینشی از صحبت‌ها و انتقادات روشنفکران برای زیر سوال بردن روشنفکری دیگر ریشه و سرمشقش به نیمه پنهان و برنامه هویت بی‌هویت می‌رسد.»

حقیقتش می‌شد درباره قدیس بسیار تندتر از این‌ها طرف شد. آن هم نه به این دلیل که شاعری را نقد کرده؛ که هیچ‌کس از نقد بری نیست. نه حتی به این دلیل که صفات غیرانسانی به او چسبانده؛ که این نیز غیرقابل بخشایش نیست. می‌توان با قدیس بسیار بی‌رحمانه‌تر طرف شد، بیشتر به این دلیل که همنوا شده با جریانی که در تمام این سال‌ها انواع و اقسام فشار‌ها را بر روشنفکران وارد آورده‌اند.

پی‌نوشت: حسین لامعی اعتراض کرده که این مستند من نیست و ٢٤ دقیقه کوتاهش کرده‌اند. اما به جرأت می‌گویم که این نسخه، فارغ از مسأله سانسور، تفاوتی با نسخه کامل ندارد و حتی شاید بتوان گفت: زهرش کمتر است. چنان‌که کاربری در توییتر نوشته و خیلی‌ها هم پسندیده‌اند که «نسخه کامل مستند قدیس رو دیدم و به نظرم قطعا از سر معرفت بوده که تلویزیون نصفش رو حذف کرده.» حقیقت ماجرا هم جز این نیست و بقیه ماجرا بازی و تبلیغات است و نمایش آقای کارگردان برای این‌که بگوید ماجرا چیز دیگری است.

پی‌نوشت ٢: اگرچه در ابتدا خیلی‌ها گیج شدند که چرا تلویزیون تعدادی از شمایل‌های روشنفکری نیم قرن اخیر ایران روی خوش نشان داده، اما خیلی زود راز‌ها عیان شد. مثل همیشه، با معادله ساده‌ای سروکار داشتیم- و داریم. هر چهره‌ای مادام که دشمن دشمن تلویزیون ما باشد، دوست به‌شمار می‌آید. مثل همین مستند قدیس؛ که می‌بینیم وقتی پای له کردن احمد شاملو وسط باشد، می‌شود از سخنان فروغ و گلستان هم استفاده کرد یا مسعود بهنود.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید