دو دوره متمایز ترامپ

در واقع دلیل اصلی برکناری بولتون به این مساله برمی‌گردد که او شخصیتی همانند ترامپ داشت و این مساله درمورد سایر افراد برکنارشده در طول سه سالی که از دولت ترامپ گذشته نیز صادق بوده است.

کد خبر : ۷۲۷۱۷
بازدید : ۸۴۰۸
دکتر طهمورث غلامی* | به‌نظر می‌رسد برکناری جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا و فرو کاستن آن در ارتباط با ایران و اینکه احتمال دیدار ترامپ و روحانی با این اقدام بالا گرفته است، نوعی خطای تحلیل است. چون رویه ترامپ در طول چند سال اخیر نشان داده که افراد تندروتری از بولتون را کنار گذاشته و نباید تصور کنیم که یک اتفاق عجیب در این میان افتاده است.
در واقع دلیل اصلی برکناری بولتون به این مساله برمی‌گردد که او شخصیتی همانند ترامپ داشت و این مساله درمورد سایر افراد برکنارشده در طول سه سالی که از دولت ترامپ گذشته نیز صادق بوده است. دلیل اصلی ترامپ این بود که فکر می‌کرد علت اصلی اینکه نمی‌تواند با سایر کشور‌ها توافق کند بولتون است.
اگر با چین، کره‌شمالی، ایران و روسیه نمی‌تواند به توافق برسد ناشی از حضور شخصی به نام بولتون در دولت است. در واقع از دید ترامپ ارزیابی کشور‌های نامبرده این است که وجود بولتون مانعی برای مذاکره است. به همین علت، دلیل این ناکامی‌ها را گردن بولتون انداخت.

اما در مقابل باید اشاره کرد که دلیل اصلی عدم توافق با کشور‌ها اتفاقا مواضع سخت و انعطاف‌ناپذیر خود ترامپ است که در مورد کره‌شمالی حتی حاضر نشد بخش کوچکی از تحریم‌های پیونگ‌یانگ را بردارد. مواضع ترامپ در مذاکرات تجاری با چین نیز نشان داد که اهل انعطاف نیست.
در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران نیز تاکنون نشانی از انعطاف‌پذیری به چشم نمی‌خورد و ترامپ متوجه این نکته نیست که دلیل اصلی اینکه توافقی حاصل نمی‌شود، خود اوست که در مذاکرات به‌دنبال بازی و نتیجه‌ای است که نزدیک به ۱۰۰ درصد به نفع آمریکا باشد؛ بنابراین تصور اینکه جان بولتون به‌خاطر ایران کنار گذاشته شده، تصور نادرستی است، شاهد مثال آنکه ترامپ حتی قبل از روی کار آمدن بولتون برنامه خروج از برجام را داشت، سیاست خود در قبال بسیاری از کشور‌ها به‌خصوص چین، روسیه، کره‌شمالی و ایران را تعیین کرده بود و بولتون صرفا این مواضع و رویکرد را تقویت می‌کرد. کلیت اختلافات بولتون با ترامپ در ونزوئلا ظهور کرد.

بولتون بر این اعتقاد بود که نظام مادورو به سرعت سقوط خواهد کرد و، چون این نتیجه حاصل نشد و تلاش کرد آمریکا را وارد جنگ با ونزوئلا کند، اختلافات بولتون و ترامپ مطرح شد. در ارتباط با کره‌شمالی همین‌که در دیدار ترامپ و کیم، بولتون در مغولستان بود نشان داد که بین دو نفر اختلاف هست و به‌نظرم شاید بتوان گفت که در ارتباط با ایران کمترین اختلاف وجود داشت و نباید این برکناری را ناشی از خواست ایران برای باز کردن باب مذاکره تلقی کرد. اما در این میان باید دوره ترامپ را به دو بخش تقسیم کرد.
بخش نخست از زمان روی کار آمدن تا زمان کنونی است که تصور می‌کند به اندازه کافی به کشور‌ها فشار آورده، سختگیری کرده، از ابزار تحریم استفاده کرده و از وجود امثال بولتون به‌عنوان ابزار تهدید و ترساندن دیگر کشور‌ها بهره گرفته است.

اما ترامپ در دوره باقیمانده از دوران ریاست‌جمهوری خود که دوره دوم است بر این تصور است که اکنون زمان برداشت سیاست‌های سختگیرانه، تحریمی و فشار‌هایی است که سه سال گذشته علیه کشور‌های دیگر اعمال کرده است و بنابراین بر این اعتقاد است که اگر جان بولتون را کنار بگذارد، می‌تواند این چراغ سبز را به دیگر کشور‌ها برای توافق نشان دهد که مجمع عمومی سازمان ملل در اواخر شهریور می‌تواند یکی از این فضا‌ها باشد.
*کارشناس مسائل آمریکا
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید