انتخاب درباره ورزشکاران رژیم‌صهیونیستی

مشکل اینجاست که اگر این مسأله سیاست رسمی ایران است، باید اعلام کرد و اگر نیست، باید به عهده ورزشکار گذاشته شود. در حالی که این سیاست اعلام نشده، ولی رسمی است. چرا اعلام نمی‌شود؟

کد خبر : ۷۲۷۳۷
بازدید : ۸۵۴۶
عباس عبدی | چهل سال است که ایران در مسابقات ورزشی خود از رودررویی مستقیم با ورزشکاران رژیم‌صهیونیستی اجتناب می‌ورزد. این سیاست مبتنی بر درکی سیاسی است که رژیم مذکور را فاقد مشروعیت می‌دانیم، بنابراین و به‌طور طبیعی از رودررو شدن با چیزی که مشروعیت ندارد، اجتناب ورزیده می‌شود.
در حالی که ما در زمان جنگ با عراق، چنین رفتاری را با ورزشکاران کشور درحال جنگ خود نداشتیم، زیرا حکومت و کشور عراق را مشروع دانسته و در آن‌جا سفارتخانه نیز داشتیم، بنابراین مسأله فراتر از خصومت است.

در سال‌های اولیه انقلاب این رفتار مشکل خاصی ایجاد نمی‌کرد، زیرا از یک سو حمایت‌های مردمی از چنین اقدامی بالا بود و از سوی دیگر فدراسیون‌های جهانی ورزشی به قدرتمندی امروز نبودند.
به علاوه سعی می‌کردند وارد مناقشات نشوند. البته این رفتار مختص ایران نبود، بسیاری از کشور‌های اسلامی نیز آن را انجام می‌دادند، به همین علت نیز اسراییل به لحاظ ورزشی از قاره آسیا منفک شد و جزو اروپا قرار گرفت و تمامی مسابقات قاره‌ای آن با کشور‌های اروپایی است.
ولی در مسابقات جهانی، این مشکل هرازگاهی رخ می‌دهد. اگر رژیم‌صهیونیستی به لحاظ ورزشی قوی بود، خیلی بیشتر شاهد این ماجرا می‌بودیم.

اسراییل از این نظر در موقعیت بدی قرار دارد. همین که یک مجموعه از کشور‌ها آن را به رسمیت نشناسند و ورزشکاران آن‌ها حاضر به مقابله با ورزشکاران‌اش نشوند، به لحاظ تبلیغاتی و سیاسی برای این رژیم نقطه ضعف است، به ویژه در مواردی که همه می‌دانند ورزشکار غیراسراییلی قدرتمندتر است و به راحتی ورزشکار اسراییلی را شکست خواهد داد.

طی سال‌های اخیر قضیه قدری تفاوت کرده است. فدراسیون‌های جهانی حساس‌تر و قدرتمندتر شده‌اند و نسبت به توجیهات ورزشکاران برای عدم مبارزه با دقت بیشتری برخورد و رسیدگی می‌کنند و، چون خود را از سیاست دور می‌دانند، اقدام به مقابله می‌کنند و این مشکلی است که برای ورزشکاران ایرانی به وجود آمده است.
آنان که می‌پذیرند مسابقه ندهند و راه آن را نیز پیدا می‌کنند، مشکلی ندارند و احتمالا به لحاظ مادی و معنوی نیز تشویق می‌شوند، ولی مشکل هنگامی رخ می‌دهد که ورزشکار ایرانی موافق این سیاست نباشد و در یک وضعیت متناقض قرار بگیرد که اگر مسابقه دهد، در ایران با مشکل مواجه می‌شود و اگر مسابقه ندهد، به هدفش که رسیدن به مدال است، نمی‌رسد.
تشویق‌های مادی و معنوی نیز جایگزین این خواست و هدف او تلقی نمی‌شوند. اتفاقی که برای سعید مولایی، ورزشکار ایرانی رخ داد وجه دیگری از این پدیده بود که دستاورد‌های پیشین این سیاست را با مشکل مواجه کرد. به‌ویژه با انتشار ویدیویی از او که ضجه می‌زد و گریه می‌کرد و در پایان هم از تیم ایران بیرون رفت.

مشکل اینجاست که اگر این مسأله سیاست رسمی ایران است، باید اعلام کرد و اگر نیست، باید به عهده ورزشکار گذاشته شود. در حالی که این سیاست اعلام نشده، ولی رسمی است. چرا اعلام نمی‌شود؟ برای این‌که فدراسیون‌های جهانی نمی‌پذیرند و ایران را لغو عضویت می‌کنند و این چیزی نیست که ایران به آن علاقه‌ای داشته باشد.
حالا فرض کنید که به جز تیم‌های انفرادی مثل کُشتی و جودو؛ تیم‌های فوتبال، والیبال و بسکتبال دو کشور در سطح جهان و براساس جدول روبه‌روی یکدیگر قرار گیرند، آنگاه چه کار خواهیم کرد؟ ایران باید دست به انتخاب بزند. هرکدام از دو راه ممکن بهتر از وضعیت کنونی است.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید