فیلم سال دوم دانشکده من؛ تصویری دیگر از نسل سوخته
اما ماهیت شخصیتپردازی علی چگونه است که در زمان دلواپسی برای آوا با مهتاب در حال صمیمی شدن و دل در گرو او گذاشتن است؟! شاید این هم گذر زمان است که در پایان فیلم او را به گونهای دیگرمیبینیم.
کد خبر :
۷۳۲۴۴
بازدید :
۱۳۳۲
کامل حسینی | فیلم از طریق حرکت یک دوربین رو به جلو و همزمان با ابهام زود گذر ماهیت سوژه تنشهایش را آغاز میکند، اما تو گویی برای تماشاگر پایان فیلم به گونهای دیگر رقم خواهد خورد و گرهگشایی از آن تنشهایی که در همین آغاز دیده میشود اهمیت کمتری در بافت فیلمنامه خواهند داشت.
در حقیقت، کارگردان از طریق گره زدن مخاطرات نابهنگام سفرها به ویژه سفرهای تفریحی با تنشهای متعدد عشقی و عاطفی در زندگی نسل جدید تم قدرتمندی را انتخاب کرده است.
به نظر نگارنده از آغاز تا میانه و نزدیکهای پایان روایت، کشمکشها اگر چه از طریق علت و معلولهای نسبتا منطقی رو به پیش میروند، اما از طرف دیگر، این تنشها بسیار احساسی جلوهگر میشوند و قدرت دراماتیک چندانی در آنها احساس نمیشود.
البته شاید پدیدار شدن چنین کمبودهایی بیشتر از آنکه ناشی از ضعف خود پیرنگ فیلم باشد بیشتر برخاسته از خصلت روایی کشمکشها باشد، زیرا در بافت روایت بیشترین تنشها را میان چهار نفر یعنی آوا با علی از یک طرف و مهتاب با منصور روی میدهد که برخی از آنها یعنی مهتاب و آوا در یک سن بسیار احساسی، کودکانه قرار دارند و فارغ از هرگونه تصمیمگیری دوراندیشانه، به تنشها بیشتر دامن زدهاند. پاسخ برخی پرسشها رها شدهاست مثلا علت عدم توجه جدی پدر آوا به حضور مکرر علی در زمان بستری شدن آوا به درستی روشن نیست.
یک بار دیگر پایان فیلم را به یاد بیاوریم که چگونه علی و منصور دچار دگرگونی ذهنی شدهاند و تصمیم بر آشتی با گذشته آوا و مهتاب کردهاند، اما در پیرنگ فیلم آنچه اندکی مبهم به نظر میرسد حذف یک علت مهم یا لا اقل عدم پروراندن قدرتمند علت یک معلول در تنشهای میان منصور و مهتاب است؛ تنشی که در صورت ادامه آن میتوانست مسیر پس از تعلیق تنشزا را در کل مسیر روایت به جهت دیگری سوق بدهد.
این چنین است که تماشاگر علت دگرگونیهای ذهنی و قلبی منصور را درک نمیکند و نمیداند که چگونه و از راه کدام عامل، منصور با او آشتی کرده است و نزدیک دانشکده منتظر او خواهد ماند!
این چنین است که تماشاگر علت دگرگونیهای ذهنی و قلبی منصور را درک نمیکند و نمیداند که چگونه و از راه کدام عامل، منصور با او آشتی کرده است و نزدیک دانشکده منتظر او خواهد ماند!
شاید میزانسن پایانیترین سکانس این عامل پنهانی را در گذر زمانی میبیند که در آن مهتاب و منصور را با هم آشتی داده است و منصور با خونسردی از ماجرای صمیمیت مهتاب با علی گذشته است.
اما ماهیت شخصیتپردازی علی چگونه است که در زمان دلواپسی برای آوا با مهتاب در حال صمیمی شدن و دل در گرو او گذاشتن است؟! شاید این هم گذر زمان است که در پایان فیلم او را به گونهای دیگرمیبینیم.
شاید در جهان واقعیت، همان خصلت دمدمی مزاجی مهتاب یا واکنش کودکانه آوا هم در برخی نسلهای سوخته امروزین به وفور دیده میشود که نمیدانند به کجا میروند و هر لحظه ممکن است زیر چرخ عواطف بیبنیاد و زودگذر له شوند.
سرانجام والدینشان نیز غافلانه بار جور این عواطف هزار چهره را در حالی به دوش میکشند که در پستوی خانه زمانی برملا خواهند شد.
۰