سرمایه اجتماعی نباید فراموش شود

امریکا به راحتی با زیر پا گذاشتن برجام، معیشت مردم را به مشقت انداخت و زمینه را برای شورش و آشوب مساعد کرده است.

کد خبر : ۷۴۳۲۱
بازدید : ۷۳۶۹
سعید عابدپور | بررسی اولیه از تظاهرات و ناآرامی‌های اخیر در کشورمان حضور ۳ جریان را در این وقایع نشان می‌دهد. یک گروه‌های متشکل سازماندهی شده، دوم اوباش و سوم مردم عادی. آنچه بلافاصله و به سرعت اعتراض به افزایش قیمت بنزین را تبدیل به آشوب، نا آرامی، تخریب اموال دولتی و هرج و مرج بی‌سابقه‌ای کرد.

معلول فعالیت سازماندهی شده گروه‌های مشخص برای بی‌ثباتی (تکرار سناریوی بن‌غازی در لیبی و درعا در سوریه) و سوءاستفاده اوباش در دزدی و غارت بود. مهم‌ترین مساله حضور قشر سوم مردم به ویژه جوانان ناراضی به وضعیت اقتصادی و سیاسی بود.
اعتراضاتی که جنبه مدنی داشت ولی در فقدان رهبری مشروع این صدا‌های اعتراض بلافاصله توسط گروه‌های آماده ضد ثبات و ضد امنیت کشور مصادره شد. در فقدان نهاد‌های اجتماعی و سیاسی مانند خانه کارگر، سندیکا‌ها، احزاب سیاسی و رسانه‌ها که باید تقاضا‌ها و انتقادات اقشار مختلف را در چارچوب قانونی مطرح کنند و در فقدان نقش میانجی این نهاد‌ها با دولت و مجلس؛ خطر بروز آشوب و بحران و سوءاستفاده گروه‌های متشکل ضد نظام و اوباش همواره مطرح است.
تجربه کنونی و دی ۹۶ برای ما کافی است و باید در کنار تحلیل‌های امنیتی به تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی توجه کنیم و برای تقویت سرمایه اجتماعی بکوشیم. عدم پاسخ به این مساله خود آبستن بحران‌های دیگر خواهد بود و کسانی که به فکر ثبات، امنیت و رفاه کشور هستند باید به افزایش مشارکت و حضور سرمایه اجتماعی در توسعه سیاسی و اجتماعی اهمیت بدهند. بی‌توجهی به سرمایه‌های اجتماعی مهم‌ترین نگرانی امروز کشور است.
زوال فرهنگی اجتماعی، توجه شدید به فردگرایی، تضعیف جمع‌گرایی، رشد نابرابری‌های اجتماعی، ایجاد شکاف بین اقشار فقیر و غنی، عدم تحمل انتقاد و قطبی کردن جامعه و مسائل مشابه خطری برای حفظ همبستگی، وحدت و حفظ عوامل ثبات و امنیت است.
سرمایه اجتماعی را نباید به دلیل تحریم‌ها و توطئه‌های غرب و تقویت قدرت دفاعی- نظامی فراموش کرد. کشور ما به دلیل حفظ استقلال و ایستادگی در مقابل سلطه قدرت‌های خارجی ناگزیر در شرایط نابرابری قرار دارد. امریکا به راحتی با زیر پا گذاشتن برجام، معیشت مردم را به مشقت انداخت و زمینه را برای شورش و آشوب مساعد کرده است.
از سوی دیگر سیاست منطقه‌ای امریکا در خاورمیانه با طرح خاورمیانه بزرگ یا خاورمیانه نوین، ایجاد شورش‌هایی مانند بیداری عربی با کارگردانی امریکا کشور‌های مستقلی، چون لیبی و سوریه را هدف قرار داد و ایران، الجزایر و سودان در فهرست بعدی «برنامه بی‌ثبات کردن» قرار دارند.
با این حال حتی اگر کشور با مخاطراتی، چون رخنه و تهدید خارجی روبه‌رو است نباید با تضعیف سرمایه اجتماعی زمینه را برای بی‌ثباتی داخلی فراهم آوریم. سرمایه اجتماعی را نباید در حد توسعه اقتصادی ملاحظه کرد. دولت به دلیل منابع مالی مشکلاتی واقعی برای سرمایه‌گذاری در بازار کار یا جذب سرمایه‌های خارجی دارد و طبیعتا نرخ رشد و توسعه اقتصادی به خاطر این مشکلات نمی‌تواند در سطح قابل قبولی باشد.
مشکل فقر و عدم سرمایه‌گذاری خارجی تنها مختص ایران نیست و بسیاری از کشور‌های در حال توسعه و حتی کشور‌های اروپایی در بالکان یا اروپای شرقی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. ولی در این کشور‌ها اعتراضات مدنی حتی‌المقدور تبدیل به آشوب و شورش نمی‌شود. گروه‌های سیاسی و اجتماعی در قدرت سهیم هستند.
انتخابات بدون حذف نامزد‌های انتخاباتی برگزار می‌شوند و مردم دایما از رسانه‌ها در جریان تحولات، کاستی‌ها و توانمندی‌ها هستند. رسانه‌ها کانونی برای بیان انتقادات جامعه هستند و بدین‌گونه انتقادات انباشت نمی‌شود. انباشت انتقادات و حرف‌های ناگفته، خطر بیشتری از تهدید خارجی است.
در چنین شرایطی وقتی مردم در صحنه سیاسی از طریق احزاب و رسانه‌ها حضور داشته باشند، تقاضا‌ها و انتظارات عینی‌تر می‌شود. از سوی دیگر حضور کثرت‌گرایانه و قانونی در مجلس و دولت موجب تقویت نظارت بر عملکرد‌ها و روند‌ها می‌شود.
شیوع فساد در بعضی از بانک‌ها و تعدادی از بنگاه‌های دولتی و خصوصی و رانت‌خواری محصول عدم نظارت وسیع است. نمایندگانی که با فیلتر از مجرای نامزدی عبور و رای می‌آورند در موارد بسیاری توان کافی برای ایفای نقش نظارتی و انتقادی ندارند. به قول خواجه نظام‌الملک نباید گذاشت تا کار‌های مملکت از قاعده و ترتیب بگردد و نباید دل‌مشغولی به دفاع، فرصت‌ها را از اندیشه برای سامان جامعه از ما بگیرد.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید