حقوق بشر، شعار است یا واقعیت؟

این نام‌گذاری و اعلامیه‌ای که در نهایت به آن ختم شد، عمدتا معطوف به نتایج مستقیم جنگ جهانی دوم بود که در قالب اعلامیه‌ای با ۳۰ ماده در حوزه‌های مدنی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ظهور و بروز پیدا کرده است.

کد خبر : ۷۴۷۹۱
بازدید : ۴۸۶۵
مجید فراهانی | روز جهانی حقوق بشر در حالی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد با هدف برقراری و تضمین آزادی‌های برابر برای همه مردم به این عنوان نام‌گذاری شده است که در سطح جهانی و در حوزه‌های منطقه‌ای و جغرافیایی متنوع، تکریم و تعریض به این اصل مهم انسانی همواره از موضوعات مورد مناقشه هم در سطح دولت‌ها و حکومت‌ها و هم در عرصه افکار عمومی جوامع بوده است.
این اهمیت تا حدی است که دولت‌ها تلاش رسانه‌ای و سیاسی گسترده‌ای را صرف نمایش و معرفی خود به‌عنوان مدافع حقوق بشر می‌کنند تا خود را مشروع و مقبول جلوه دهند. این نام‌گذاری و اعلامیه‌ای که در نهایت به آن ختم شد، عمدتا معطوف به نتایج مستقیم جنگ جهانی دوم بود که در قالب اعلامیه‌ای با ۳۰ ماده در حوزه‌های مدنی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ظهور و بروز پیدا کرده است.
واقعیت‌های ملموس جهانی و روند کلی که بر اداره نظم جهانی حاکم است به‌خوبی نشان می‌دهد باوجود اهمیت و اصالت این مفهوم انسانی، کشور‌های قدرتمند و دولت‌هایی که در آن منافع سیاسی و اقتصادی گروه‌های حاکم در قیاس با مصالح مردم از اهمیت بیشتری برخوردار است، حقوق بشر را بار‌ها و به کرات در حوزه‌های مختلف نقض می‌کنند.
در روز دهم دسامبر ۱۹۴۸ که برای اولین‌بار در تاریخ جهان و درست بعد از تحولات و خرابی‌های ناشی از جنگ جهانی دوم و در هنگامه‌ای که اعلامیه حقوق بشر در حضور ۴۶ حکومت عضو سازمان ملل متحد قرائت شد، شاید کمترکسی تصور می‌کرد این اعلامیه تااین‌حد در دیدگاه دولت‌ها بی‌مبنا و شکننده تلقی شود و به حربه‌ای در نزاع‌های سیاسی میان کشور‌ها و دولت‌ملت‌ها تبدیل شده و از آن سوءاستفاده‌های شرمگینانه و غیرانسانی بشود.
دولت‌هایی که عملا در سراسر جهان هرروز از یک طرف این حقوق مسلم انسانی را نقض و هتک کنند و از طرف دیگر با ساز‌و‌برگ رسانه‌ای و پروپاگاندای سیاه خود را مدافع انسان و حقوق و کرامت آن معرفی کنند.
طبعا در ادوار گذشته این شگرد رسانه‌ای و سیاسی در تلقی و القای اهداف دولت‌ها مؤثر واقع می‌شد، اما اکنون و با حاکمیت شبکه‌های مجازی که به گردش آزاد اطلاعات مفهوم تازه‌ای بخشیده‌اند، از نگاه تیزبین افکار عمومی، خباثت‌ها و جنایت‌ها پنهان نمی‌ماند و در هرکجای جهان که جنایتی رخ دهد...

در کمترین زمان ممکن در قلمرو‌های دیگر بازتاب و انعکاس آن موج‌های مخالفت و جریان‌های معترضی را سامان می‌دهد. هرچند این موج‌ها نتوانسته‌اند جریان کلی نقض حقوق بشر را متوقف کنند، اما دست‌کم توانسته‌اند با بالابردن هزینه دست‌یازیدن به اعمال جنایت‌کارانه، در مسیر گسترش آن موانع جدی به وجود آوردند.
در همین منطقه خاورمیانه و در تحولات کشور‌هایی که به بهانه دموکراسی و آزادی مورد تهاجم قدرت‌های جهانی قرار گرفته‌اند، به‌وضوح میزان پایبندی و تعهد مدعیان حقوق بشر نمایان و گویاست؛ آنجا که خون کودکان بی‌گناه در یمن، افغانستان، سوریه و در اقصا نقاط دیگر وجه‌المصالحه منافع اقتصادی و سیاسی می‌شود، چهره واقعی مدعیان و مدافعان جهانی حقوق بشر نمایان می‌شود.
امروز هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که بتواند مدعی شود ایدئال‌های حقوق قانونی و انسانی بشر را به‌طورکامل رعایت کرده است و به نظر می‌رسد برای آنچه حق حاکمیت بشر بر سرنوشت و زندگی خود خوانده می‌شود، باید به‌جای دل‌بستن به سیاست‌های دولت‌ها، نهاد‌ها و سازمان‌های مدنی و مردمی را تقویت کنیم و از همه مهم‌تر با کمک به رشد آگاهی‌های نوع بشر از حقوق خود در روند کلی جهانی که در آن حقوق بشر نه فقط یک مفهوم والای انسانی بلکه صرفا یک ماشین سیاسی برای اهداف گروه‌های قدرت تلقی می‌شود، مبارزه و مقاومت بی‌امانی را سامان دهیم.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید