قتل پسر به دست پدر
زمانی که مأموران در خانه این مرد حاضر شدند، او گفت: قصد داشت پسرش را ادب کند، اما پلیس متوجه شد متهم علاوه بر اینکه پسرش را کشته، همسرش را نیز با چاقو مجروح کرده است.
کد خبر :
۷۶۷۷۸
بازدید :
۵۷۹۹
مردی که پسر جوانش را مقابل چشمان مادرش به قتل رسانده است، ۹ سال بعد از حادثه یک بار دیگر در دادگاه حاضر و خواستار کمک شد. متهم ۹ سال قبل با چاقو به پسر ۱۹ سالهاش حمله کرده و با واردکردن ضربه چاقو او را به قتل رسانده بود.
زمانی که مأموران در خانه این مرد حاضر شدند، او گفت: قصد داشت پسرش را ادب کند، اما پلیس متوجه شد متهم علاوه بر اینکه پسرش را کشته، همسرش را نیز با چاقو مجروح کرده است.
متهم بعد از بازداشت و صدور کیفرخواست در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. او گفت: من اتهام قتل عمد را قبول ندارم، چون نمیخواستم پسرم را بکشم من فقط قصدم این بود که او را ادب کنم، اما پسرم به من حمله کرد و من هم او را با چاقو زدم.
متهم در پاسخ به این سؤال که چرا همسرش را زد، گفت: من همسرم را دوست داشتم و قصدم این نبود او را بزنم. او در درگیری من و پسرم دخالت کرد و به همین دلیل، من هم او را زدم البته قصدم دورکردن او بود.
قضات بعد از گفتههای متهم وارد شور شدند و با توجه به اینکه مادر مقتول برای قتل فرزندش و جراحتهایی که بر بدن خودش وارد شده درخواست دیه کرده بود، دادگاه نیز حکم بر پرداخت دیه و حبس برای متهم داد.
بعد از گذشت ۹ سال از روز حادثه و پایان دوران حبس متهم، او روز گذشته در دادگاه حاضر شد و درخواست کمک کرد. او یک بار دیگر آنچه در روز حادثه اتفاق افتاده بود را تعریف کرد و گفت: من از سر کار به خانه برگشته بودم. پسرم با زیرجامه در آشپزخانه نشسته بود و مادرش هم داشت کار میکرد.
من از نحوه نشستن او خوشم نیامد و گفتم مؤدب بنشین. پسرم عصبانی شد و گفت: مگر من چطور نشستهام و اصلا به تو ربطی ندارد و من و مادرم با هم نشستهایم و داریم حرف میزنیم. درگیری ما به بیرون از آشپزخانه کشیده شد. من پسرم را با چوب زدم. او به آشپزخانه رفت و چاقو برداشت. من هم آنقدر ناراحت شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم و یک چاقو از آشپزخانه برداشتم و یک ضربه زدم. همسرم در این میان دخالت کرد.
سعی داشت جلوی مرا بگیرد تا پسرمان را تنبیه نکنم به همین دلیل چند ضربه هم به او زدم. متهم ادامه داد: همسرم از اینکه من باعث مرگ پسرمان شدم، عصبانی است و نمیخواهد من را ببخشد. چندین بار از زندان با او تماس گرفتم و درخواست بخشش کردم. گفتم من پیر شدهام نزدیک به ۱۰ سال از ماجرا گذشته است. غریبهها در این مدت رضایت میدهند تو چرا گذشت نمیکنی، قبول نکرد. میدانم او دنبال دیه نیست، اما دیه را بهانه کرده تا من در زندان بمانم.
متهم گفت: من هم مانند همسرم پسرم را خیلی دوست داشتم و خیلی زندگی خوبی داشتیم، اما پسرم جوان بود و خطا میکرد. ما گاهی با هم درگیر میشدیم، اما درگیری ما هیچ وقت تا این حد شدید نبود. آن روز نمیدانم چه شده بود که پسرم میخواست با چاقو به من حمله کند. من هم اشتباه کردم باید با او حرف میزدم و راضیاش میکردم رفتارش را درست کند و مؤدبانه بنشیند، اما من هم عصبی و ناراحت بودم.
هر بار که خسته از کار به خانه میآمدم، میدیدم پسرم که ۱۹ ساله است در خانه است و من باید کار کنم و خرجی او را بدهم. هر بار که اعتراض میکردم، مادرش میگفت: با این بچه چهکار داری بگذار زندگیاش را بکند. من از اینکه پسرم بیادبی و گستاخی میکرد، ناراحت میشدم. هیچ پدری حاضر نیست فرزندش را بکشد و، چون بچهام به دست من کشته شده است، وضعیت بدتری دارم و عذاب وجدان شدیدی هم تحمل میکنم.
متهم درباره اموال و داراییاش گفت: من هیچ مال و ملکی ندارم حتی خانه ندارم. اگر داشتم به نام همسرم میکردم تا بعد از این همه سال آزاد شوم، اما اگر دادگاه قبول کند که من بهصورت قسطی دیه را بپردازم، قول میدهم بعد از آزادی مانند سابق سر کار بروم و قسطم را به همسرم نیز بپردازم. بعد از گفتههای متهم، قضات شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران برای تصمیمگیری در اینباره وارد شور شدند.
۰