فیلم "سینما شهر قصه" و ادای دِین به سینما
یکی از نکات جالب این فیلم حضور هدیه تهرانی و زندهیاد جمشید مشایخی برای بازسازی سکانسی از فیلم کاغذ بیخط ناصر تقوایی است.
کد خبر :
۷۶۹۰۲
بازدید :
۱۳۸۲
صبا شادور | «سینما شهر قصه» فیلمی به کارگردانی مشترک کیوان علیمحمدی و علیاکبر حیدری و نویسندگی و تهیهکنندگی کیوان علیمحمدی از فیلمهای حاضر در بخش سودای سیمرغ سیوهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر است. فیلمی با مضمون کلی از تاریخ سینمای ایران که به نوعی آدمهای عاشق سینما در یک فیلم سینمایی جمع شدهاند تا یک داستان را روایت کنند.
گاهی صداها و تصاویر همان اتفاقهایی را به وجود میآورد که مدتها از این تصاویر در سینمای ایران دور بودهایم. داستان فیلم درباره عشق پسری از خانوادهای سلطنت طلب به دختری از خانوادهای انقلابی است که مسیر عشق این دختر و پسر از قبل از انقلاب ایران آغاز میشود و در بستر تاریخ معاصر ایران پیش میرود.
یکی از نکات جالب این فیلم حضور هدیه تهرانی و زندهیاد جمشید مشایخی برای بازسازی سکانسی از فیلم کاغذ بیخط ناصر تقوایی است. علیمحمدی که کارگردانی فیلمهایی همچون گیلدا، ارغوان، شبانه و شبانهروز را درکارنامه حرفهای خود دارد، درباره این فیلم میگوید، «سینما شهر قصه» ادای دین به سینمایی که با فرازونشیبهای فراوانی همراه بوده است. «سینما شهر قصه» برای من ادای دین به بازیگران و کارگردانهایی است که سالها برای این سینما زحمت کشیدند تا فیلمهای خوب در تاریخ سینمای ایران را رقم بزنند. با علیمحمدی کارگردان این فیلم به گفتگو نشستهایم که در انتها میخوانیم:
ایده ساخت فیلم «سینما شهر قصه» از کجا آمد؟
مدتها بود به قصه این فیلم فکر میکردم. دوست داشتم فیلمی بسازم که تمام شخصیت فیلمهای ایرانی در آن حضور داشتند، اما ساخت چنین فیلمی در کنار یک خط داستانی کمی سخت است. در واقع ارتباط خط داستانی با شخصیتهایی که یکبار آنها را روی پرده سینما دیدهایم، واقعا کار مشکلی بود. بهویژه اینکه به نظرم این فیلم یک ادای دین به تمام هنرمندان سینماست.
ایده ساخت فیلم «سینما شهر قصه» از کجا آمد؟
مدتها بود به قصه این فیلم فکر میکردم. دوست داشتم فیلمی بسازم که تمام شخصیت فیلمهای ایرانی در آن حضور داشتند، اما ساخت چنین فیلمی در کنار یک خط داستانی کمی سخت است. در واقع ارتباط خط داستانی با شخصیتهایی که یکبار آنها را روی پرده سینما دیدهایم، واقعا کار مشکلی بود. بهویژه اینکه به نظرم این فیلم یک ادای دین به تمام هنرمندان سینماست.
از طرفی «سینما شهر قصه» تاریخ معاصر ما، از پیش از انقلاب تا امروز را روایت میکند؛ با این تفاوت که زاویه دید این فیلم سینماست؛ یعنی تاریخ معاصر را روایت کرده و در دل آن تاریخ سینمای ایران را هم مرور میکنیم. پرداختن به یک داستان موازی در کنار تمام صحنههایی که از فیلمهای گذشته نشان دادهام، به نوعی تماشاگر امروز را همراه با خود دارد.
در ادامه فیلم بخشهایی کمدی هم در طول داستان میبینیم. چطور به این روند برای تعریف قصه رسیدید؟
«سینما شهر قصه» فیلمی مُفَرح در ژانر کمدی عاشقانه است؛ یعنی همزمان در یک داستان عاشقانه، علاقه و عشق آدمها به سینما را هم میبینیم. اما نمیخواستم که تِم کمدی آن بیش از این شود. در واقع با توجه به نیاز قصه، داستان را طوری پیش بردم که تماشاگر را وابسته به فیلمهای گذشته نکنم. از طرفی برای تغییر فضای موجود، نیاز بود تا کمی هم تِم کمدی داشته باشد.
در انتخاب بازیگران به سراغ بازیگری رفتهاید که نقش مهم و کلیدی در این فیلم داشت. اتفاقا او هم چه به لحاظ چهره و گریم یادآور شخصیتی خاص در ذهن تماشاگر است. در اینباره صحبتی دارید؟
بله، در این فیلم بایگران را براساس کاراکترهای خاص آنها انتخاب کردم. سیاوش مفیدی یکی از بازیگرانی بود که واقعا کار با او برایم لذتبخش بود و توانست به خوبی آنچه در ذهن من میگذشت را به تصویر درآورد. در دهههای مختلف سینما، بازیگران الگو میشدند، بهعنوان مثال مدل مو یا کفش «قیصری» موجی میشد که همه جوانها در آن مسیر حرکت میکردند.
به همین دلیل بازیگران من سمت این تیپها میرفتند و شخصیت آنها شکل میگرفت. همانطور که گفتم فیلم ادای دین به چند فیلم مهم تاریخ سینماست که شخصیتها هم برگرفته از آنها چه نوع بیان دیالوگ و حتی نحوه لباسپوشیدن همه از آن دنیا میآید.
فیلم شما داستانی متفاوت دارد. آیا مفهوم خاصی را قرار است به تماشاگر القا کنید که فیلمهای گذشته بهتر از امروز است یا خیر؟ در اینباره صحبتی دارید؟
سینما بخشی از اتفاقات را ناخودآگاه در دل تاریخ قرار میدهد. شاید در سالهای دور در سینما تولیدات کمتری داشتیم، اما فیلمها به لحاظ کیفی واقعا ارزشی و قابل بررسی بودند. حتی میشد درباره یک فیلم ساعتها به صحبت نشست و دیالوگها را آنالیزه کرد.
نمیدانم چرا فیلمها دیگر همانند دهههای گذشته سینما نیستند. دوست داشتم این تفاوت را بهگونهای نشان دهم که مخاطب واقعی سینما هم آن را درک کند. به هرحال فیلم پر از نشانههایی است که مخاطب میتواند با آن ارتباط بگیرد.
در طراحی نقاط ضعف و قوت شخصیتهای فیلمتان چقدر وامدار واقعیت بودید و چقدر به نفع قصه آنها را دراماتیزه کردید؟
واقعیت امری نسبی است و براساس زاویه نگاه هر فرد خوانش متفاوتی را میطلبد. سینمایی که من به دنبال آن هستم، سینمایی است که واقعیت را در چارچوب همان فیلم دنبال میکند، سینمایی که به واقعیت بیرونی دامن میزند. «سینما شهر قصه» واقعا فیلم سخت، اما لذتبخش بود. در واقع خلق شخصیتهایی که پیش از این در سینما دیده بودیم، حالا و درشرایط امروز قرار بود دوباره آنها را ببینیم.
بازیگران این فیلم چطور توانستند با نقشهای خود ارتباط برقرار کنند؟
من تنها موردی که از همه بازیگران این فیلم خواستم این بود که فیلمهای دورههای گذشته سینما را ببینند و آن ظرافتهایی که لازم بود را دقت کنند. خوشبختانه همه این دوستانم، بیشترین دقت خود را گذاشتند تا نقاط ظریف و مهم را اجرا کنند. نتیجه هم فیلمی است که میبینید.
رویکرد شما در کل آثار در سینمای ایران نگاهی نوستالژیک و خاطرهانگیز است. چرا؟
من اینگونه از سینما را دوست دارم. به نظرم ساخت و فضای موجود در آن سالها واقعا دلنشین است. حداقل این است که نسلی را با نسل امروز همراه میکنید. نسلی که از سینمای گذشته خاطرات فراوانی دارند. امیدوارم با دیدن این فیلم، خاطرات نسل گذشته تداعی شود. جذابیت این فیلم دیدن سکانسها و نماهایی است که مدتها از سینما دور ماندهاند.
ما نمیتوانیم بخشی از سینما را ندید بگیریم. سینمای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را نمیتوان جدا از هم دانست. سینما پیوسته بوده و هست. «سینما شهر قصه» ادای دین به سینمایی که با فرازونشیبهای فراوانی همراه بوده است. «سینما شهر قصه» برای من ادای دین به بازیگران و کارگردانهایی است که سالها برای این سینما زحمت کشیدند تا فیلمهای خوب در تاریخ سینمای ایران را رقم بزنند.
در این فیلم از حضور بازیگرانی استفاده کردید که نقشهای تکسکانس زیادی داشتند. مخالفتی از سوی این بازیگران برای حضور در این سکانسهای کوتاه بود یا خیر؟
من و دوست خوبم امید بنکدار سالها با هم کار کردیم و کارمان را از ساخت فیلمهای کوتاه شروع کردیم. ما با بازیگران زیادی در ارتباط بودیم. من برای یک سکانس کوتاه از هدیه تهرانی بازیگر توانمند سینما درخواست کردم که حضور داشته باشند و ایشان با شرح داستان فیلم پذیرفتند و همچنین زندهیاد جمشید مشایخی که خوشحالم این اتفاق افتاد. با دیگر دوستان بازیگر همانند حمید پگاه هم سالها کار کردهایم، به نوعی این ارتباط و اعتماد تا امروز ادامه داشته است.
درباره تدوین این فیلم که توسط سیاوش پورخلیلی انجام شده، صحبتی دارید؟ قطعا در تدوین هم خلاقیتهای زیادی موج میزند.
من پیش از تولید این فیلم، با سیاوش پورخلیلی صحبت کردم. در واقع با تدوینگر همراه بودم تا آنچه مدنظرم بود، در این فیلم شکل گرفت. تدوین در این فیلم خیلی وابسته به فضای کارگردانی بود. باید دو بخش زمانی در این فیلم به نوعی تدوین میشد که قابل تشخیص باشد. اتفاق زمانی را با سکانسهای خشدار و نور توانستیم به زمان گذشته برگردانیم. واقعا تدوین این کار نیاز به زمان داشت.
در انتها صحبتی درباره این دوره از جشنواره فیلم فجر دارید؟
امیدوارم «سینما شهر قصه» در این دوره از جشنواره دیده شود. همانطور که از سوی هیأت داوران انتخاب شد، در بخشهای دیگر هم برای دریافت سیمرغ دیده شود. تا الان خوشبختانه بازتاب خوبی از نمایش فیلم داشتهایم. امیدوارم در اکران عمومی هم فیلم موفقی شود.
۰