به‌خاطر پدرم قتل را گردن گرفتم

به‌خاطر پدرم قتل را گردن گرفتم

این در حالی بود که وقتی مادر مهران مورد بازجویی قرار گرفت، گفت: آن روز شوهرم و پسرم هر دو چاقو داشتند، اما من ندیدم کدا‌م‌یک از آن‌ها ضربه را وارد کرد.

کد خبر : ۷۷۵۶۳
بازدید : ۱۲۷۹۸
به‌خاطر پدرم قتل را گردن گرفتم
پسر جوانی که متهم است برادر دوستش را در یک درگیری به‌خاطر مصرف مواد به قتل رسانده، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. این متهم که یک سال قبل بازداشت شده بود، هرچند در ابتدا اعتراف کرد او مرتکب قتل شده، اما وقتی پشت تریبون دادگاه ایستاد، گفت: به‌خاطر کمک به پدرش اعتراف کرده و قاتل واقعی، پدرش است.

زمستان سال گذشته اهالی منطقه‌ای در جنوب تهران به مأموران خبر دادند درگیری‌ای منجر به قتل در یکی از خانه‌ها رخ داده است. وقتی پلیس به محل رسید، تکنیسین‌های اورژانس نیز در محل حاضر شده بودند. آن‌ها گفتند که مرد مجروح جانش را از دست داده است.
از آنجایی که ضربه به گردن مقتول وارد شده و شاهرگ را قطع کرده بود، بنابراین مرد جوان به‌سرعت جانش را از دست داده بود. پلیس به پدر و پسری که در درگیری حضور داشتند مشکوک شد و آن‌ها را بازداشت کرد. در همان ابتدای بازجویی‌ها پسر جوان به نام مهران به قتل اعتراف کرد و گفت: وقتی من و پدرم وارد خانه شدیم و دیدیم برادرم، مهرداد، در حال موادکشیدن است خیلی عصبانی شدیم.
دوستش، بهادر، در اعتیاد برادرم نقش داشت. او هم در خانه بود. من که از شدت عصبانیت نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، با چاقو به بهادر حمله کردم و یک ضربه به او زدم و همین ضربه هم باعث شد او جانش را از دست بدهد.

این در حالی بود که وقتی مادر مهران مورد بازجویی قرار گرفت، گفت: آن روز شوهرم و پسرم هر دو چاقو داشتند، اما من ندیدم کدا‌م‌یک از آن‌ها ضربه را وارد کرد.

پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی ابتدا نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و جزئیات را توضیح داد و خواستار مجازات متهم شد. سپس اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند آن‌ها نیز اعلام کردند درخواست قصاص دارند.
وقتی نوبت به متهم رسید، او در جایگاه قرار گرفت و گفت: قتل کار او نبوده است. متهم در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: برادرم مهرداد اعتیاد داشت و خیلی ما را اذیت می‌کرد. من و پدرم چندین‌بار او را در کمپ ترک اعتیاد بستری کردیم. وضعیت خیلی بدی بود.

چند روز قبل از این حادثه بود که برادرم را از کمپ ترک اعتیاد بیرون آوردیم. آن روز وقتی وارد خانه شدیم و دیدیم بهادر باز هم زیر پای برادرم نشسته و برای او مواد آورده است، آن‌قدر عصبانی و ناراحت شدیم که نتوانستیم خودمان را کنترل کنیم.
پدرم با چاقو به بهادر حمله کرد و او را زد، اما من چاقو نداشتم. متهم در پاسخ به این سؤال که اگر چاقو نداشت، چرا به قتل اعتراف کرد، گفت: پدرم پیر است و من برای اینکه به پدرم کمک کنم و او زندانی نشود قبول کردم قتل کار من است، درحالی‌که اصلا من مرتکب قتل نشدم. چون پدرم از کار‌هایی که بهادر کرده خیلی ناراحت بود، به سمت او حمله کرد و او را زد.

متهم گفت: بهادر برادرم را معتاد کرد. برادرم بچه درس‌خوان و پسر خیلی خوبی بود، اما بهادر او را به راه خلاف کشاند. هربار برادرم را به کمپ می‌بردیم و ترکش می‌دادیم، به محض اینکه او به خانه برمی‌گشت، بهادر می‌آمد و مواد می‌آورد و دوباره او را معتاد می‌کرد، به همین خاطر پدرم از دست بهادر خیلی ناراحت بود.

بعد از گفته‌های متهم، با توجه به اینکه مادر او نیز در بازجویی‌ها تأیید کرده بود شوهرش چاقو داشته و با چاقو وارد خانه شده بود، دادگاه دستور تحقیق بیشتر در این زمینه را صادر کرد و ادامه رسیدگی به بعد از تحقیقات موکول شد.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید