اسکندر فیروز؛ بنیان‌گذار سازمان حفاظت محیط‌زیست درگذشت

اسکندر فیروز؛ بنیان‌گذار سازمان حفاظت محیط‌زیست درگذشت

حضور در سه پروژه سدسازی گل اویا در سیلان، سد باکرا در هندوستان و سد اسکی شهیر در ترکیه حاصل این کار بود. او سپس آمریکا را به مقصد فرانسه، انگلستان، آلمان و تهران ترک کرد.

کد خبر : ۷۷۷۴۸
بازدید : ۶۹۶۹
اسکندر فیروز؛ بنیان‌گذار سازمان حفاظت محیط‌زیست درگذشت
امین‌شول سیرجانی | در روز‌هایی که سایه خبر‌های شیوع کرونا بر رسانه‌ها سنگینی می‌کند؛ انتشار خبر درگذشت یکی از خادمان محیط‌زیست ایران کام فعالان محیط‌زیست کشور را تلخ‌تر کرد. دیروز صبح خبرگزاری‌های ایران پر شد از عکس و خبر درگذشت اسکندر فیروز؛ کسی که سنگ بنای سازمان حفاظت‌محیط‌زیست در ایران را گذاشته است.
برای آن‌ها که فیروز را نمی‌شناسند ممکن است این پرسش پیش بیاید که فیروز که بود و چه کرد؟ بی‌اغراق پاسخ دقیق به این پرسش از توان یک گزارش کوتاه خارج است، زیرا سخن از مردی است که تا جایی که به او فرصت داده شد تا سر حد توان برای پاسداشت محیط‌زیست ایران کوشش کرد.

اسکندر فیروز متولد شانزدهم مرداد ١٣٠٥ در شیراز بود که دیروز در ٩٣ سالگی در آمریکا درگذشت. او فرزند محمدحسین فیروز و نوه عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود که به دلیل موقعیت خانوادگی‌اش این فرصت را داشت تا در جوانی برای تحصیل به دانشگاه‌های خوب دیگر کشور‌ها برود.
او به خواست خانواده‌اش به اجبار در رشته مهندسی ساختمان درس خواند: «پدرم گفت که در ایران مهندس لازم داریم و ما هم این حرف را مثل یک حکم قبول کردیم.» او پس از اتمام تحصیلاتش در یک شرکت بین‌المللی مهندسی فعالیت کرد.
حضور در سه پروژه سدسازی گل اویا در سیلان، سد باکرا در هندوستان و سد اسکی شهیر در ترکیه حاصل این کار بود. او سپس آمریکا را به مقصد فرانسه، انگلستان، آلمان و تهران ترک کرد.
فیروز پس از ٩ سال دوری از ایران به کشورش برگشت و راهش را تغییر داد. با تلاش او ابتدا کانون شکار و سازمان شکاربانی و نظارت بر صید در ایران تأسیس‌شد و پنج سال بعد از آن سازمان شکاربانی و نظارت بر صید به سازمان محیط‌زیست تغییر نام یافت تا نخستین گام مهم او برداشته شود.
فیروز به این ترتیب نخستین رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست ایران هم لقب گرفت و تلاش کرد ادبیات محیط‌زیست را در ایران گسترش دهد. یکی از مهمترین اقدامات فیروز به تلاش او برای برگزاری کنوانسیون جهانی رامسر برمی‌گردد.

این کنوانسیون سال ٤٩ با موضوع حفاظت از تالاب‌ها در رامسر برگزار شد که به عنوان کنوانسیون رامسر هم در سطح جهان شناخته می‌شود. تصویب نخستین قانون حفاظت محیط‌زیست کشور هم یکی دیگر از کوشش‌های او است. فیروز در این‌باره می‌نویسد: «قانون حفاظت و بهسازی محیط‌زیست مصوب بهار ١٣٥٣ بود. به تصویب رساندن آن کار آسانی نبود، برای بیشتر نمایندگان و سناتور‌ها موضوع و بلکه بعضی واژه‌ها تازگی داشت.
باید بسیاری مطالب را به تفصیل توضیح دهم. البته ناگفته نماند که در بسیاری کشور‌های دنیا در این تاریخ ناآشنایی با مسائل زیست‌محیطی امری مسلم بود و فقط تعداد معدودی از کشور‌های پیشرفته به مرحله گذراندن قوانین در این زمینه رسیده بودند. خوب و پسندیده‌بودن این قانون خیلی زود پس از تصویب آن به‌کرات و از راه‌های گوناگون چه از طریق همکاران دولتی و چه دستگاه‌های بین‌المللی عنوان شد.»

فیروز در تاسیس پارک پردیسان هم نقشی اساسی داشت. روزنامه شهروند پیش از این در گزارشی این نقش را یادآوری کرده است: «اگر اسکندر نبود، پارک پردیسان که حالا محل اصلی سازمان محیط‌زیست است و در سال‌های پیش از انقلاب به عرصه ٥٠٠هکتاری شهرک غرب اضافه شده بود، حالا پر از آسمان‌خراش بود. او سال ١٣٤٧ باغ گیاه‌شناسی تهران را با طراحی ادوارد هایمز، نقشه‌کش انگلیسی در مساحت ١٤٥ هکتار راه‌اندازی کرد.
اسفند سال ١٣٥٣ فیروز در کنفرانس بیابان‌زدایی که با حضور نماینده‌های ٢٢ کشور منطقه برگزار شده بود، درباره ضرورت توجه به این مناطق که جزیی از خاک کشورهاست، سخن گفت. اسکندر بود که با اصراری که داشت توانست این زمین‌های مرغوب و گران‌قیمت را از دست سوداگران نجات دهد.» او صرفا یک مدیر تکنوکرات و اجرایی نبود.
علاقه فیروز به طبیعت ایران در میان نوشته‌هایش به روشنی نمایان است. چنان‌که وقتی در دوره‌ای از کشور دور بوده است؛ سخت دلتنگ طبیعت ایران می‌شود و این دلتنگی را در مقدمه کتاب ارزشمندش «مهره‌داران ایران» این‌گونه شرح داده است: «به واسطه دوری از طبیعت ایران، طبیعتی که در سابق جزئی از زندگی‌ام بود، سخت دچار غم غربت شده بودم.
صد‌ها صحنه کوچک و بزرگ دائم به ذهنم می‌آمد: صدای بال و منظره برخاستن هزاران مرغابی و غاز از نیزار و رستنی‌های تالابی زیبا؛ فضای الهام‌بخش جنگل بلوط مازندران، سکوت محض و آنگاه پیدایی ناگهانی مرالی تنومند بین تنه درخت‌ها که ابهت شاخ‌ها و هیکل آن حتی فضا را زیر نفوذ خود فرو می‌برد؛ سوسمار اسکینک که به قدری سریع در ماسه‌های بیابان فرو می‌رود که گویی در آب غوطه‌ور شده است؛ تابلوی دل‌انگیز پرواز ماهی خورک بر فراز رودخانه که همچون گوهری متحرک از این سو به آن سو سرمی‌کشد و...»
فیروز در زمان حضورش در رأس سازمان حفاظت محیط‌زیست کوشش کرد زیرساخت‌های لازم را برای ایجاد یک تشکیلات مدرن در حفاظت از محیط‌زیست فراهم آورد. مثلا او برای موضوع آلایندگی هوای تهران برنامه داشت. او در کتاب خاطراتش بخشی از این برنامه‌ها و اقدامات را تشریح کرده است: «کارشناسان آلودگی هوا در سازمان تقریبا هم‌زمان با تصویب نخستین قانون حفاظت و بهسازی محیط‌زیست، دستگاه‌های اندازه‌گیری آلاینده‌های مختلف هوا را نصب کرده بودند و مشخص بود که میزان آلودگی هوای تهران بالا و در بعضی ساعات برای سلامت مردم مضر است.
سه طرح را به منظور اصلاح وضع ترافیک و کاهش آلودگی در نظر گرفتیم نخست افزایش وسایل نقلیه عمومی بود که در آن زمان محدود به خرید اتوبوس می‌شد؛ دوم، نصب دستگاه‌های مبدأ کاتالیزی روی اگزوز ماشین‌ها و دست‌کم در مورد خودرو‌های ساخت ایران نیز معاینه خودرو‌ها برای تقلیل دود‌های مضر اگزوز‌ها و سوم گازسوز کردن تاکسی‌ها و سپس اتوبوس‌ها.» فیروز البته یک سال قبل از انقلاب اسلامی از سمت خویش کناره گرفت.
فیروز بعد از انقلاب مشکلاتی برایش پیش آمد و به واسطه مسئولیتش در زمان پهلوی به زندان رفت، حکم اعدام هم گرفت، اما بعدا از زندان آزاد شد. او در تمام طول سال‌های گذشته برای ترویج ادبیات محیط‌زیست در ایران تلاش کرد.
فیروز اردیبهشت ماه سال ٩٧ به عنوان رئیس هیأت داوران جایزه مهرگان علم دوره دوازدهم و سیزدهم در مراسم پایانی این جایزه گفت: «من ۹۰ سال با افتخار در این سرزمین زیسته‌ام. محیط‌زیست ایران هم اینک بیش از هر زمان دیگر با مخاطرات جدی روبه‌رو است؛ تقریباً در همه بخش‌ها، آب، خاک، هوا، آموزش رفتار‌های درست با طبیعت و دیگر مسائل. من ۹۰ سال با افتخار در این سرزمین زیسته‌ام و این حرف‌هایی که می‌زنم تنها از سر دلسوزی و به خاطر عشق و علاقه‌ای است که همچون یک محیط‌بان به سرزمین مادری خود دارم. من در این سن و سال به جز اعتلای ایران عزیز به چیز دیگری فکر نمی‌کنم.»
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید