هرآنچه باید از "سینوسفر" و "آنگلوسفر" بدانید

این دو فرهنگ بزرگ جهان دائما با هم سرشاخ می‌شوند. در یک گوشه رینگ آنگلوسفر قرار دارد که شامل آمریکا، بریتانیا، کانادا، استرالیا و نیوزلند می‌شود، یعنی گروهی از کشور‌های انگلیسی‌زبان ثروتمند که در آن‌ها شاهد جوامعی باز هستیم.

کد خبر : ۷۸۹۴۵
بازدید : ۲۰۴۰
برای فهمیدن تفاوت‌های موجود بین آنگلوسفر و سینوسفر، سریال «سوث پارک» را در نظر بگیرید. در این کارتون طنز آمریکایی یک‌بار سانسور در چین مورد تمسخر قرار گرفت و دولت چین هم به همین دلیل پخش آن را ممنوع کرد.
سازندگان این سریال عذرخواهی کردند: «ما پذیرای سانسور چین در خانه‌ها و قلب‌هایمان هستیم... شی [جینپینگ]اصلا شبیه وینی پو نیست... زنده‌باد حزب کمونیست چین! امیدواریم امسال پاییز برداشت محصولات خوب باشد. حالا دیگه با هم ردیفیم چین؟»

این دو فرهنگ بزرگ جهان دائما با هم سرشاخ می‌شوند. در یک گوشه رینگ آنگلوسفر قرار دارد که شامل آمریکا، بریتانیا، کانادا، استرالیا و نیوزلند می‌شود، یعنی گروهی از کشور‌های انگلیسی‌زبان ثروتمند که در آن‌ها شاهد جوامعی باز هستیم.
در گوشه دیگر هم سینوسفر وجود دارد که همان حوزه فرهنگی و زبانی چین است که در آن سرسپرده رهبر بودن نه تنها مورد انتظار، بلکه کاملا واجب است. بخش اصلی سینوسفر جمهوری خلق چین است، اما شامل حال بخش‌هایی دیگر هم می‌شود.

البته خیلی‌ها به طور کل مخالف این شکل از تقسیم‌بندی هستند، زیرا نه کسی به نام رییس جمهوری آنگلوسفر داریم و نه قانونی برای سینوسفر. اما ایده وجود این دو قطب چیز‌هایی را درباره این جهان توضیح می‌دهد. نزاع ابرقدرت‌ها در میان ژئوپلیتیک جهانی تا حدی به خاطر این است که دو نوع جامعه در جهان وجود دارد که نمی‌توانند به خوبی با هم کنار بیایند.

پنج دموکراسی انگلیسی‌زبان اشتراک‌های زیادی دارند. آزادی بیان و آزادی فعالیت اقتصادی در همه آن‌ها مشهود است گرچه بعضی وقت‌ها با سطح ایدئال این مسائل فاصله پیدا می‌کنند. این کشور‌ها جذابیت زیادی هم دارند و روی هم رفته تقریبا دو سوم مهاجران بسیار ماهر جهان را به خود جلب می‌کنند.
در نقطه مقابل طبق گزارش‌های گالوپ، از بین ۷۵۰ میلیون نفری که قصد مهاجرت دارند، تنها ۱ درصد چین را انتخاب کرده‌اند. سیدنی به تنهایی شهروندان خارجی بیشتری نسبت به کل سرزمین اصلی چین دارد.

اعضای آنگلوسفر پیوند‌های نزدیک‌تری با هم دارند تا با دیگر دموکراسی‌های ثروتمند جهان، حتی با در نظر گرفتن این مسئله که بیشتر غیرآمریکایی‌ها دونالد ترامپ را دوست ندارند.
این پنج کشور روی هم رفته «پنج چشم» را تشکیل می‌دهند و جاسوسان آن‌ها آنقدر به هم اعتماد دارند که به سادگی اطلاعات را در اختیار هم قرار می‌دهند، گرچه مقابل فرانسه، آلمان یا ژاپن چنین رفتاری ندارند. مرکز سینوسفر یک کشور است، اما دسترسی آن بسیار زیاد است.
این کشور از طریق جاده‌سازی و دادن وام تاثیرگذاری را درواقع می‌خرد و در کنار همه این‌ها به رهبران خودکامه همه کشور‌های جهان مدلی را پیشنهاد می‌کند که ضمن آن می‌توان رشد سریع اقتصادی را با حکومت تک‌حزبی ترکیب کرد.

این دو قطب شک بسیار زیادی نسبت به هم دارند. ترامپ در حال حاضر در حال ایجاد یک جنگ تجاری است. استرالیا هم این مسئله را پذیرفته که بیش از حد وابسته به صادرات به چین است. ایده مستقل شدن اقتصاد‌های غربی از چین که زمانی مانند یک رویا بود، امروزه در حال محقق شدن است.

در همین حال، برنامه‌ریزان نظامی آنگلوسفر در حال بحث درباره این مسئله هستند که چطور می‌توان دست چین را از کنترل اقیانوس آرام کوتاه کرد. سه دولت آنگلوسفر به منظور مقابله با جاسوسی‌های چین، از طریق اعمال تحریم بر شرکت چینی هواوی راه‌اندازی نسل پنجم شبکه موبایل (۵جی) را کُند کردند و آن دو کشور دیگر هم در حال بررسی همین مسئله هستند. چین هم دائما در حال بالا بردن هزینه‌های نظامی است تا بتواند آمریکا را کنترل کند.

حدی از ناهماهنگی و جدایی قطعا پیش می‌آید، اما هر دو سوی این داستان باید در سال ۲۰۲۰ تلاش‌های بیشتری برای جلوگیری از بروز تنش بکنند. اگر این کار را نکنند، جنگ تجاری ترامپ می‌تواند تبدیل به توده‌ای وخیم شده و اقتصاد جهان را به بدترین شکل تحت تاثیر قرار دهد. هر نوع محاسبه اشتباه در دریای جنوبی چین هم می‌تواند منجر به یک جنگ نظامی شود.

نقطه آغازین مناسبی برای این همراهی این می‌تواند باشد که در زمینه‌های مختلفی که در هر دو طرف اهدافی مشترک دارند، همکاری‌های بیشتری صورت بگیرد: تغییرات اقلیمی، مبارزه با بیماری‌های مسری، حفظ و نگه‌داری اقیانوس‌ها و ممانعت از کره شمالی برای انجام هر نوع اقدام عجولانه‌ای.
آمریکا و استرالیا اخیرا به شکل بسیار بدی در همکاری با چین درباره مسئله تغییرات اقلیمی شکست خورده‌اند. آن‌ها می‌توانند عملکرد بهتری داشته باشند، گرچه شاید نه تحت رهبری روسای کنونی دولت‌هایشان.

هر دو قطب باید از ادبیات خصمانه نسبت به هم بپرهیزند. در زمینه تجارت، ملی‌گرایی کورکورانه جلوی شفافیت منافع مشترک را گرفته است. ترامپ در حال حاضر اصلا در وضعیتی نیست که پیش از انتخابات وارد رکود شود. از سوی دیگر هم شی توانایی این را ندارد که دولت خود را با کُند شدن شدید رشد اقتصادی مدیریت کند.
توافقاتی که شکل می‌گیرند می‌توانند منجر به از بین رفتن تعرفه‌ها شده و از سوی دیگر چین هم با رفتاری مسئولانه‌تر در قبال مالکیت معنوی و فکری کالا‌های آمریکایی عمل کند. مهم‌ترین نکته در این میان شاید تقاضای آمریکا از دولت چین باشد که به تشکیلات اقتصادی دولتی یارانه ندهد و این تقاضا می‌تواند به کل رابطه اقتصادی دولت چین و اقتصادش را دگرگون کند. شاید این مسئله را نتوان به طور کامل محقق کرد، اما قطعا می‌توان آن را تا حد زیادی بهبود بخشید.

مهم‌ترین مسئله‌ای که باید در ذهن داشت این است که آنگلوسفر و سینوسفر، هر دو در فضایی معنا پیدا می‌کنند که نامش اتمسفر است. در اتمسفر هم باید وضعیت طبیعی خوبی از لحاظ اقلیمی وجود داشته باشد و هم باید وضعیت زندگی بشر به لحاظ آزادی بهبود پیدا کند.
در نتیجه این دو قطب هر فاصله‌ای که از هم در مسائل مختلف دارند، باید دست کم در زمینه تغییرات اقلیمی کاملا با یکدیگر همکاری کنند و از سوی دیگر هم با در نظر داشتن این هدف که کل سیاست باید در خدمت بهبود زندگی بشر باشد، باید درباره مسئله‌ای، چون حقوق بشر در چین هم بیشتر با هم مذاکره کنند. البته در شرایط کنونی این مسائل خیلی دور از انتظار هستند و باید دید که در آینده اوضاع به چه شکلی در می‌آید.
منبع: روزنامه سازندگی
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید