خروج پرونده "شهلا جاهد" از بایگانی ۱۰ ساله
عصر روز ۱۷ مهر ماه سال ۸۱ بود که خبر قتل "لاله سحرخیزان" همسر سابق ناصر محمدخانی بازیکن تیم ملی و باشگاه پرسپولیس -که آن زمان در پرسپولیس مربیگری میکرد- دهان به دهان چرخید و روز بعد با انتشار روزنامه ها، تقریبا بخش اعظم فوتبال دوستان و کسانی که اخبار وشایعه های پیرامون چهره ها را دنبال می کردند، دیگر موضوع را میدانستند. با این حال ردی از مضنون قتل لاله سحر خیزان نبود، ناصر محمدخانی هم در همین حین گفته بود که در اردوی خارجی بوده و از طریق تماس تلفنی از مسئله آگاه شده است. اما چند روز بعد پای "شهلا جاهد" به پرونده قتل لاله سحرخیزان باز شد. زنی که خود را همسر موقت ناصر محمدخانی معرفی کرد.
کد خبر :
۸۰۲۴۶
بازدید :
۹۹۴۵
فرادید | ۱۰ سال از اعدام "شهلا جاهد" به اتهام قتل همسر سابق ناصر محمدخانی، بازیکن اسبق پرسپولیس میگذرد، پروندهای که ۱۷ مهر ۱۳۸۱ باز شد و ۱۰ آذر ۱۳۸۹ با صدور دستور اعدام در زندان اوین بسته شد. البته باید گفت که پرونده "شهلا جاهد" پرونده ای عجیب و پیچیده بود که افکار عمومی و رسانهها نظرات متفاوتی از ابتدا تا انتهای دهه هشتاد درباره آن مطرح میکردند. اما حالا پس از گذشت ده سال، با اظهار نظر قاضی پرونده شهلا جاهد، پرونده او از بایگانی بیرون کشیده شد تا بار دیگر این پرونده جنجالی، خبرساز شود.
به گزارش فرادید، عصمت الله جابری، بازپرس و دادیار اجرای حکم پرونده "شهلا جاهد" که روز گذشته مهمان برنامه "مثل ماه" شبکه سه بود، پس از گذشت یک دهه از حکم صادر شده برای شهلا جاهد دفاع کرد.
او در پاسخ مجری برنامه که از او پرسید "کاری برای شهلا جاهد نکردید؟ " گفت: "شهلا جاهد"، خودش برای خودش کاری نکرد. در درست بودن حکم او سر سوزنی تردید نکنید. "
جابری همچنین گفت که "ما دوست داشتیم به شهلا جاهد کمک کنیم، ولی خود او به این موضوع علاقهای نداشت».
البته بازپرس پرونده "شهلا جاهد" تاکید کرد که "او و همکارانش دوست ندارند آبروی شهلا را بریزند، وگرنه نکاتی برای باز کردن و بحث درباره ابعاد مختلف این جنایت وجود دارد. "
او اضافه کرد که "ما برای قصاص شهلا تلاش کردیم، ولی او برای خودش، با اینکه افکار عمومی را در دست داشت- کاری نکرد. اما در صحیح بودن حکمش شک نکنید؛ چون پرونده شهلا جاهد را تمام شعباتی که در آن زمان هیئت تشخیص بودند، تایید کرده بودند. به خاطر داشته باشید که قاضی صادر کننده پرونده مسئول است و نباید با افکار عمومی پیش ببرد؛ بلکه باید با داشتههای داخل پرونده حکم خود را صادر کند. "
پس از بیان این حرف ها، رسانههایی که در طول دهه هشتاد این پرونده را به شکل کامل پوشش میدانند، به انعکاس دوباره این ماجرا پرداختند. البته فضای مجازی باعث شد تا این موضوع زودتر دست به دست شود تا آنهایی هم که نمیدانند، اخبار این پرونده را مرور کنند.
درباره این پرونده، یک فیلم مستند طولانی و یک فیلم داستانی نیز ساخته شده که مورد اعتراض شدید خانواده ناصر محمدخانی قرار گرفت.
ماجرای پرونده "شهلا جاهد" چیست؟
عصر روز ۱۷ مهر ماه سال ۸۱ بود که خبر قتل "لاله سحرخیزان" همسر سابق ناصر محمدخانی بازیکن تیم ملی و باشگاه پرسپولیس -که آن زمان در پرسپولیس مربیگری میکرد- دهان به دهان چرخید و روز بعد با انتشار روزنامه ها، تقریبا بخش اعظم فوتبال دوستان و کسانی که اخبار وشایعه های پیرامون چهره ها را دنبال می کردند، دیگر موضوع را میدانستند.
با این حال ردی از مضنون قتل لاله سحر خیزان نبود، ناصر محمدخانی هم در همین حین گفته بود که در اردوی خارجی بوده و از طریق تماس تلفنی از مسئله آگاه شده است.
اما چند روز بعد پای "شهلا جاهد" به پرونده قتل لاله سحرخیزان باز شد. زنی که خود را همسر موقت ناصر محمدخانی معرفی کرد.
جاهد در همان روزها او اصرار داشت که جرمش صرفا عاشقی است و هیچکس را نکشته است. با این حال و علیرغم این که هیچ مدرکی علیه وی وجود نداشت، چندین ماه را در بازداشتگاه اداره آگاهی سپری کرد، اما همچنان تاکید داشت که او "هیچکس را نکشته است".
اما یک دیدار سرنوشتساز ماجرا را تغییر داد. او بعد از ملاقات با ناصر محمدخانی اعتراف کرد که قتل لاله کار او بوده است. اما چه در این دیدار گذشت یکی از مسائل جالب توجه در پرونده شهلا جاهد است که او در روایت این دیدار گفته بود: «ناصر به من گفت: یک ماه دیگر سالمرگ «لاله» است. اگر تو قتل را گردن نگیری، آنها مرا بازداشت میکنند. او از من خواست به قتل اعتراف کنم تا آبرویش حفظ شود. «ناصر» به من گفت: برای گرفتن رضایت از اولیای دم یعنی دو پسرش و پدر و مادر «لاله» تمام سعی خود را خواهد کرد. من نمیتوانستم مردی را که این قدر عاشق او بودم، این طور خوار ببینم. من فقط به خاطر این که «ناصر» بیشتر از این اذیت نشود، به این قتل اعتراف کردم.»
البته او حتی صحنه قتل را هم بازسازی کرد، اما این بازسازی هم با ابهامات زیادی همراه بود و بعضا آدرسهای جاهد اشتباه از آب درمیآمد. از سوی دیگر پرونده مملو از ابهامات و اشتباهات بود. به عنوان مثال تعداد ضربات چاقو و نحوه ضربات به جسد و عدم پارگی لباس مقتول در هنگام کشف جسد و کشف دوته سیگار در محل وقوع جنایت که توسط اداره تشخیص هویت جمع آوری نشده بود تا برای انجام آزمایشات یا موارد دیگر آزمایشگاهی ارسال شود که در بازدید مجدد تهسیگارها مشاهده و برای تشخیص هویت ارسال شد. مسئله دیگر گاوصندوق و کشف نشدن جواهرات و طلاجات بود و از همه مهمتر عدم کشف آلت قتاله بود.
از سوی دیگر عدم توجه به نظر پزشکی قانونی در خصوص جسد هم مسئلهای بود که جزو ابهامات به شمار میآمد. علاوه بر این نحوه رسیدگی به پرونده هم بسیار مورد انتقاد بود، زیرا در زمان رسیدگی به پرونده با توجه به این که افسران با تجربه اداره آگاهی حضور داشتند و جزو وظایف اداره دهم آگاهی مبارزه با قتل رسیدگی به این پرونده بوده و تیم ویژهای نیز تشکیل شده بود، اما مسئولان اداره آگاهی از افراد غیر شاغل در اداره آگاهی و از مجموعه حراست سازمان آب در این پرونده استفاده کرده بودند.
از طرفی در محل جنایت حوله خیسی وجود داشت که نشان از این بود که قاتل بعد از قتل حمام رفته و خود را با آن خشک کرده است. ضمن این که مواردی وجود داشت که حکایت از بر هم خوردن صحنه جنایت توسط حاضران بود. به عنوان مثال فرش خونی شسته شده بود که این نه تنها مرسوم نیست بلکه کاملا ممنوع است. به هر حال این پرونده تا روز آخر مملو از ابهاماتی بود که هیچ گاه به آنها پاسخ داده نشد.
البته از نکات قابل توجه این بود که ناصر محمدخانی نیز در رای نهایی تاثیرزیادی داشت. او که بنا بر گفته جاهد خواهش کرده بود، جرم را گردن بگیرد مدعی شد که "شهلا" با استفاده از کلیدی که داشت، مخفیانه به خانه آنها میرفت و از پنجره بهارخواب داخل اتاق را نگاه میکرد و صبح روز بعد که همدیگر را میدیدند، او تمام جزئیات آن شب را برایش تعریف میکرد و میگفت: "به من الهام میشود، من در خواب این چیزها را دیدهام! "
محمدخانی میگفت: "اما یک شب به او شک کردم و به طرف پنجره بهارخواب که همیشه بسته بود، رفتم. در کمال تعجب دیدم که پنجره باز است، فهمیدم کار «شهلا» است و شبها مخفیانه از آنجا ناظر اعمال و گفتار من و همسرم بوده است. "
بخشی از دادگاه شهلا جاهد که به صورت علنی برگزار شد و ماجرای قتل همسر ناصر محمدخانی چند سال پیش از اجرای حکم از گزارشهای پرخواننده صفحه حوادث روزنامههای کشور بود.
حکم شهلا جاهد پس از گذشت حدود هشت سال و در پی تایید دیوان عالی کشور و موافقت حجت الاسلام صادق لاریجانی٬ رئیس وقت قوه قضاییه، صبح روز ۱۰ آذرماه ۸۹ در زندان اوین اجرا شد.
با این حال ردی از مضنون قتل لاله سحر خیزان نبود، ناصر محمدخانی هم در همین حین گفته بود که در اردوی خارجی بوده و از طریق تماس تلفنی از مسئله آگاه شده است.
اما چند روز بعد پای "شهلا جاهد" به پرونده قتل لاله سحرخیزان باز شد. زنی که خود را همسر موقت ناصر محمدخانی معرفی کرد.
جاهد در همان روزها او اصرار داشت که جرمش صرفا عاشقی است و هیچکس را نکشته است. با این حال و علیرغم این که هیچ مدرکی علیه وی وجود نداشت، چندین ماه را در بازداشتگاه اداره آگاهی سپری کرد، اما همچنان تاکید داشت که او "هیچکس را نکشته است".
اما یک دیدار سرنوشتساز ماجرا را تغییر داد. او بعد از ملاقات با ناصر محمدخانی اعتراف کرد که قتل لاله کار او بوده است. اما چه در این دیدار گذشت یکی از مسائل جالب توجه در پرونده شهلا جاهد است که او در روایت این دیدار گفته بود: «ناصر به من گفت: یک ماه دیگر سالمرگ «لاله» است. اگر تو قتل را گردن نگیری، آنها مرا بازداشت میکنند. او از من خواست به قتل اعتراف کنم تا آبرویش حفظ شود. «ناصر» به من گفت: برای گرفتن رضایت از اولیای دم یعنی دو پسرش و پدر و مادر «لاله» تمام سعی خود را خواهد کرد. من نمیتوانستم مردی را که این قدر عاشق او بودم، این طور خوار ببینم. من فقط به خاطر این که «ناصر» بیشتر از این اذیت نشود، به این قتل اعتراف کردم.»
البته او حتی صحنه قتل را هم بازسازی کرد، اما این بازسازی هم با ابهامات زیادی همراه بود و بعضا آدرسهای جاهد اشتباه از آب درمیآمد. از سوی دیگر پرونده مملو از ابهامات و اشتباهات بود. به عنوان مثال تعداد ضربات چاقو و نحوه ضربات به جسد و عدم پارگی لباس مقتول در هنگام کشف جسد و کشف دوته سیگار در محل وقوع جنایت که توسط اداره تشخیص هویت جمع آوری نشده بود تا برای انجام آزمایشات یا موارد دیگر آزمایشگاهی ارسال شود که در بازدید مجدد تهسیگارها مشاهده و برای تشخیص هویت ارسال شد. مسئله دیگر گاوصندوق و کشف نشدن جواهرات و طلاجات بود و از همه مهمتر عدم کشف آلت قتاله بود.
از سوی دیگر عدم توجه به نظر پزشکی قانونی در خصوص جسد هم مسئلهای بود که جزو ابهامات به شمار میآمد. علاوه بر این نحوه رسیدگی به پرونده هم بسیار مورد انتقاد بود، زیرا در زمان رسیدگی به پرونده با توجه به این که افسران با تجربه اداره آگاهی حضور داشتند و جزو وظایف اداره دهم آگاهی مبارزه با قتل رسیدگی به این پرونده بوده و تیم ویژهای نیز تشکیل شده بود، اما مسئولان اداره آگاهی از افراد غیر شاغل در اداره آگاهی و از مجموعه حراست سازمان آب در این پرونده استفاده کرده بودند.
از طرفی در محل جنایت حوله خیسی وجود داشت که نشان از این بود که قاتل بعد از قتل حمام رفته و خود را با آن خشک کرده است. ضمن این که مواردی وجود داشت که حکایت از بر هم خوردن صحنه جنایت توسط حاضران بود. به عنوان مثال فرش خونی شسته شده بود که این نه تنها مرسوم نیست بلکه کاملا ممنوع است. به هر حال این پرونده تا روز آخر مملو از ابهاماتی بود که هیچ گاه به آنها پاسخ داده نشد.
البته از نکات قابل توجه این بود که ناصر محمدخانی نیز در رای نهایی تاثیرزیادی داشت. او که بنا بر گفته جاهد خواهش کرده بود، جرم را گردن بگیرد مدعی شد که "شهلا" با استفاده از کلیدی که داشت، مخفیانه به خانه آنها میرفت و از پنجره بهارخواب داخل اتاق را نگاه میکرد و صبح روز بعد که همدیگر را میدیدند، او تمام جزئیات آن شب را برایش تعریف میکرد و میگفت: "به من الهام میشود، من در خواب این چیزها را دیدهام! "
محمدخانی میگفت: "اما یک شب به او شک کردم و به طرف پنجره بهارخواب که همیشه بسته بود، رفتم. در کمال تعجب دیدم که پنجره باز است، فهمیدم کار «شهلا» است و شبها مخفیانه از آنجا ناظر اعمال و گفتار من و همسرم بوده است. "
بخشی از دادگاه شهلا جاهد که به صورت علنی برگزار شد و ماجرای قتل همسر ناصر محمدخانی چند سال پیش از اجرای حکم از گزارشهای پرخواننده صفحه حوادث روزنامههای کشور بود.
حکم شهلا جاهد پس از گذشت حدود هشت سال و در پی تایید دیوان عالی کشور و موافقت حجت الاسلام صادق لاریجانی٬ رئیس وقت قوه قضاییه، صبح روز ۱۰ آذرماه ۸۹ در زندان اوین اجرا شد.
وکیل "شهلا جاهد" درباره پرونده چه گفت؟
عبدالصمد خرمشاهی٬ وکیل شهلا جاهد آن زمان نوشت: "مسئولانی که از دستگاه قضایی در مراسم اجرای حکم حضور یافته بودند تمام تلاش خود را برای اخذ رضایت از اولیا دم به کار گرفتند، اما متاسفانه نتیجه بخش نبود. "
به گفته او "شهلا در لحظات آخر با التماس و گریه از خانواده لاله سحرخیزان میخواست که از قصاص او گذشت کند" و میافزاید که موکلش در لحظه اجرای مجازات فقط دعا میخواند.
خرمشاهی چند ماه پیش و در نهمین سالگرد اعدام شهلا جاهد گفت: "باور عمومی بالاخره برخلاف نگاه اولیهاش به این نتیجه رسید که شهلا قاتل نبود؛ اما خیلی دیر و پس از اعدام او، هرچند پیش از اینهم بارها عنوان کرده شهلا به دیدگاه او قاتل نبود. "
به گفته آقای خرمشاهی "تخلفات زیادی" در دادگاه خانم جاهد افتاد. از جمله حضور فرزندان مقتول که به گفته او حضور کودکان در دادگاه رسیدگی به قتل تخلف است.
او گفت: "فینفسه معتقدم که شهلا قاتل نبود و شاید میتوانست اتهام معاونت در جرم را داشته باشد. "
حجت الاسلام محمود هاشمی شاهرودی، رئیس اسبق قوه قضاییه در بهمن ماه ۱۳۸۶ اعلام کرد که پرونده شهلا جاهد دارای ایرادهای شکلی و ماهوی است و باید تحقیقات درباره قتل از ابتدا آغاز شود و قاضی دیگری به پرونده رسیدگی کند.
قاضی رسیدگی به پرونده چند بار تغییر کرد که به گفته آقای جابری حکم نهایی هر بار به تایید شعبات مختلف رسید که در نهایت منجر به صدور حکم اعدام او شد.
به گفته او "شهلا در لحظات آخر با التماس و گریه از خانواده لاله سحرخیزان میخواست که از قصاص او گذشت کند" و میافزاید که موکلش در لحظه اجرای مجازات فقط دعا میخواند.
خرمشاهی چند ماه پیش و در نهمین سالگرد اعدام شهلا جاهد گفت: "باور عمومی بالاخره برخلاف نگاه اولیهاش به این نتیجه رسید که شهلا قاتل نبود؛ اما خیلی دیر و پس از اعدام او، هرچند پیش از اینهم بارها عنوان کرده شهلا به دیدگاه او قاتل نبود. "
به گفته آقای خرمشاهی "تخلفات زیادی" در دادگاه خانم جاهد افتاد. از جمله حضور فرزندان مقتول که به گفته او حضور کودکان در دادگاه رسیدگی به قتل تخلف است.
او گفت: "فینفسه معتقدم که شهلا قاتل نبود و شاید میتوانست اتهام معاونت در جرم را داشته باشد. "
حجت الاسلام محمود هاشمی شاهرودی، رئیس اسبق قوه قضاییه در بهمن ماه ۱۳۸۶ اعلام کرد که پرونده شهلا جاهد دارای ایرادهای شکلی و ماهوی است و باید تحقیقات درباره قتل از ابتدا آغاز شود و قاضی دیگری به پرونده رسیدگی کند.
قاضی رسیدگی به پرونده چند بار تغییر کرد که به گفته آقای جابری حکم نهایی هر بار به تایید شعبات مختلف رسید که در نهایت منجر به صدور حکم اعدام او شد.
۰