تهران، شهری برای همه

افکارسنجی مداوم و آینده‌پژوهی، اهمیتی بنیادین می‌یابد؛ بدون درک واقعی آنچه شهروندان می‌خواهند و در غیاب تصویر روشنی از نیاز‌های یک شهر در مثلا چند دهه آینده، هرچه امروز کاشته شود، چه بسا؛ فردا برای صاحبان اصلی شهر یعنی مردم، ناکارآمد و فاقد جذابیت باشد.

کد خبر : ۸۰۴۲۳
بازدید : ۵۰۲۰
غلامحسین محمدی* | منظومه گفتمانی مدیریت شهری پایتخت در این دوره بر پایه شعار «تهران، شهری برای همه» استوار شده، شعاری که برای تحقق آن، نه تنها مشارکت دولت و شهروندان ضروری است، بلکه همراهی سایر نهاد‌های حاکمیتی را نیز طلب می‌کند.
البته پیشاپیش باید پذیرفت برای ارتقای مشارکت شهروندان و دیگر نهاد‌های حاکمیتی استراتژی ارتباطی روابط‌عمومی‌ها می‌تواند و باید نقش موثری ایفا کند.

در منظومه گفتمانی «تهران، شهری برای همه»، به درستی تاثیر تحولات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در سطح جهان بر شهر‌های بزرگ امری بدیهی تلقی می‌شود. یک شهر ارتباطی هم نمی‌تواند در گفت‌وگوی خود با شهروندان از کوران این تحولات عقب بماند.
بر این اساس، اسامی‌ای که هفته روابط عمومی بدان‌ها نامگذاری شده، شامل روابط عمومی و ارتباطات سازمانی، شفافیت و پاسخگویی به شهروندان، رسانه‌های نوین و شهر هوشمند، حقوق شهروندی و حق بر شهر، افکارسنجی و آینده‌پژوهی، بازتابی گویا از چنین نگرشی است. توجه داریم روابط‌عمومی‌های شهرداری تهران علاوه بر اینکه در آینه رفتار ارتباطی خویش با شهروندان، مخاطبان و ارباب‌رجوع‌ها نقاط قوت و ضعف سازمان را به نمایش می‌گذارند، بخش عمده‌ای از ظرفیت رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی را نیز در اختیار دارند، ظرفیتی که می‌تواند بستری برای ارتباط مستمر و بی‌واسطه شهروندان با مدیران شهری باشد.
در این دوره از مدیریت شهری، تلاش شده با بهره‌گیری از ظرفیت همه انواع متنوع شبکه‌های اجتماعی، ارتباطی دوسویه با مخاطبان برقرار کرده و در معرفی اقدامات انجام شده، حضور فعالی داشته باشیم. دوران رویکرد یک‌سویه و اتکای صرف به اطلاع‌رسانی درون و برون‌سازمانی برای روابط عمومی‌های حرفه‌ای، مدت‌هاست که پایان یافته.
روابط‌عمومی شهرداری نیز با درک نیاز‌های گسترده مخاطبان خویش و عزم جزم جهت به‌روزرسانی عملکرد خود ایفای نقش بازوی ارتباطی برندینگ شهری و بازاریابی اجتماعی را ماموریت اصلی خویش می‌داند و همین نکته محوری، ما را به سمت تعریف و بازتعریف الزامات برنامه‌ای و عملی اجرای شعار «تهران شهری برای همه» سوق داده تا این استراتژی ارتباطی از نظریه‌پردازی به حوزه اجرایی منتقل شود و ناگفته پیداست که دستیابی به چنین هدف سترگی، بدون راه‌اندازی و ساماندهی روابط‌عمومی‌های حرفه‌ای و چالاک امکان‌پذیر نخواهد شد، زیرا در صحنه واقعیت، این روابط‌عمومی‌ها هستند که سررشته تاکتیک‌های ارتباطی را در برندسازی شهری به دست می‌گیرند، با گروه‌های مردم‌نهاد و داوطلب بر سر سفره تفاهم می‌نشینند، از طریق اطلاع‌رسانی شفاف، محیط درون‌سازمانی را از سوء‌تفاهم‌های ارتباطی پیراسته می‌کنند و رسانه‌های گروهی را برای اهداف عالی سازمان خود به یاری می‌طلبند.
در این مسیر، شفافیت و پاسخگویی به شهروندان، یکی از به ظاهر ساده‌ترین، اما کارآمدترین شیوه‌ها برای کسب اعتماد و جلب حمایت آنان است. از این زاویه، باید پذیرفت که دوران بست نشستن پشت میز‌های مدیریتی و صدور بخشنامه‌های اداری سپری شده و بدون ارتباط سریع و بی‌واسطه با شهروندان و اطلاع‌رسانی صادقانه و شفاف به مردم نمی‌توان از آنان نمره قبولی گرفت.

در جهانی که تصویر افکارعمومی از عملکرد و واقعیت‌های بیرونی در شکل دادن به قضاوت‌ها، نقش تعیین‌کننده‌ای یافته و بر همین مبنا، نبرد روایت‌ها اهمیت فزاینده‌ای دارد، روابط‌عمومی‌های شهرداری می‌توانند بازوان پرتوانی برای شناساندن تصویر و روایتی واقع‌بینانه از مدیریت شهری باشند و با خوانش صادقانه نقاط قوت، ضعف و کاستی‌های موجود، نقشی تاثیرگذار در اصلاح روند‌ها و بهبود وضعیت داشته باشند و درصورت نیاز، توجه افکارعمومی را به نکات مغفول، اما کلیدی برای تحول مطلوب جلب کنند.
از این زاویه است که افکارسنجی مداوم و آینده‌پژوهی، اهمیتی بنیادین می‌یابد؛ بدون درک واقعی آنچه شهروندان می‌خواهند و در غیاب تصویر روشنی از نیاز‌های یک شهر در مثلا چند دهه آینده، هرچه امروز کاشته شود، چه بسا؛ فردا برای صاحبان اصلی شهر یعنی مردم، ناکارآمد و فاقد جذابیت باشد.
با درک این ضرورت است که برای تحقق شهر هوشمند تلاش می‌کنیم؛ جهان با شتاب به سوی دیجیتال شدن پیش می‌رود و ابرشهری مانند تهران نیز همپای سایر کلانشهر‌های جهان در مسیری مشابه، گام گذاشته است. البته پیمودن این مسیر و دستیابی به اهداف کلان، همواره با چالش‌هایی بزرگ همراه است، از جمله ارتقای تخصص‌های ارتباطی و از همه مهم‌تر درک اهمیت روابط‌عمومی‌ها از سوی مدیران ارشد، پیش‌شرطی اساسی برای موفقیت نهایی است، اما هنوز با ایجاد چنین ذهنیتی در ذهن اغلب مدیران ارشد، فاصله داریم.
بی‌گمان تا زمانی که در یک روند مبتنی بر تعاملی سازنده، کارگزاران روابط‌عمومی، اعتماد سازمان را جلب نکنند و از سوی دیگر، مدیران نیز آنان را جدی نگیرند، روابط‌عمومی‌ها به وصله‌ای ناجور در قامت سازمان‌ها، تلقی خواهند شد و درنهایت نیز گریزگاهی از انفعال حتمی نخواهند داشت. در حوزه مهم دیگر، با فهم بستر‌های نوین ارتباطی و ارتقای سواد رسانه‌ای میان کارگزاران روابط‌عمومی و مخاطبان شهرداری، فناوری می‌تواند زمینه مناسبی برای تفاهم میان شهرداری و ارباب‌رجوع فراهم کند.
در سازمانی گسترده و دارای ماموریت‌های متعدد، همانند شهرداری، روابط‌عمومی‌ها باید خود و این سازمان را مورد خطاب قرار دهند و بپرسند حال که از جریان یک‌سویه اطلاع‌رسانی به ارتباط شبکه‌ای و خودگزین در عرصه روابط میان شهرداری و مراجعان رسیدیم، باید در درجه نخست بیشتر به کدام دغدغه‌ها و خواسته‌های آنان توجه کنیم؟
ماموریت روابط عمومی، فقط معرفی خدمات شهرداری نیست، بلکه باید ساده‌ترین راه‌های استفاده از این خدمات را هم برای مردم توضیح داده و شفاف‌سازی کنند. اینجاست که اهمیت پیوند روابط‌عمومی با مدیریت محتوا و بازاریابی محتوا، بیش از همیشه مشخص می‌شود.
در واقع، از مجرای تولید و انتشار محتواست که شهرداری می‌تواند خدمات آنلاین و غیرآنلاین را به جامعه هدف خود معرفی کند؛ هنگامی که مردم بتوانند بدون تخصیص وقت و انرژی فراوان، نیاز‌های اطلاعاتی خود برای دریافت خدمات از شهرداری را برطرف کنند و به این جمع‌بندی برسند که پیشنهادات و انتقاد‌های سازنده آنان، گوش شنوایی در شهرداری دارد، آنگاه، روابط‌عمومی‌های نوین شهرداری، به یکی از پیش‌شرط‌های اعتمادسازی پایدار جامه عمل پوشانده‌اند و بخشی از مسیر تحقق شعار «تهران شهری برای همه» را هموار کرده‌اند.

*مشاور شهردار و رییس مرکز ارتباطات و امور بین‌الملل شهرداری تهران
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید