
فرادید| آخرین فیلم
کریستوفر نولان «Tenet» (تنت/ انگاشته) اینروزها به صورت دیجیتال منتشر شده و نقدهای فراوانی به فیلم جدید کریستوفر نولان هم از طرف منتقدان و هم طرفراران بیچون و چرایش به این فیلم وارد شده است.
به گزارش فرادید؛ مشکلی که عدهای با فیلم تنت دارند این استکه آنرا بیش از یک اثر سرگرم کننده پرزرق و برق هالیوودی دیده و با بحث از پارادوکسهای زمانی داستان دربارهی اهمیت فلسفی آن حرف میزنند. در مباحث آکادمیک فلسفه، "عمیق" و "پیچیده" دو چیز هستند. میتوان ارتباط ریاضیِ ورود و خروج افراد از یک کلاس درس را چنان پیچیده توضیح داد که مخاطب گیج شود، اما پیچیدگی سبب نمیشود فیلمی فلسفی یا عمیق شود. تنتِ کیستوفر نولان، حتی از شوالیه تاریکی هم کمتر فلسفیاست که با بحث وجود شرور در عالم (بدی برای بدی) به یک پرسش اگزیستانسیالیستی بشر میپرداخت. اما اینکه پلیسها برای کشتن خلافکارها به زمان گذشته بروند و بعد گروهی دیگر به زمانی قبل از آن زمان اول بروند تا آدم بدها را بکشند صرفا موضوعی سرگرم کننده و جالب است و نه فلسفی!

اما یکی از نقدهای منفی که درباره این فیلم منتشر شده نظر منتقد روزنامه انگلیسی گاردین «کاترین شورد» است. تیتر این مطلب این است که «تنت» یک وارونه خوان معیوب است (وارونه خوان یعنی لغتی که از هر دو طرف یکسان خوانده میشود)
او در ادامه نوشته است «شکی در این نیست که کریستوفر نولان با خودش فکر میکند که در حال نجات سینما است. این مسئله البته در مقایسه با بحران داخل فیلمش بسیار کوچکتر است، بحرانی که فیلم مرتب یادآوری میکند چقدر بزرگ است. جنگ جهانی سوم؟ بزرگتر، آخرالزمان؟ بدتر. «تنت» فیلمی نیست که ارزش سینمارفتن در این شرایط کرونا را داشته باشد؛ حتی مطمئن نیستم فیلم ارزشش را داشته باشد که ۵ سال دیگر شب برای دیدنش در تلویزیون از خوابتان بزنید. گفتن این حرف ناراحت کننده است و شاید از نظر برخی کفرآمیز به نظر برسد.»
وی در ادامه نوشته: «موتور اصلی فیلم سکانسهای اکشن آن است مخصوصا صحنه هواپیما و تعقیب چندین ماشین. آنها خوب از کار درآمدهاند و باید هم خوب از کار در بیایند…اما در کل یک جای کار فیلمی که تاکید دارد جزییات شبه علمی بهخوردتان بدهد و در عین حال مطمئن باشد که حتی یک جملهاش را هم نفهمیدید، میلنگد. در واقع طرح داستانی که درکش نمیکنیم ضربهاش را بهمان میزند و بعد قرار است با فهمیدن اینکه آنچه رخ داده چگونه رخ داده به آرامش برسیم. یک چیز آزاردهندهای در این فیلم وجود دارد که مدام در تلاش است تا جزئیات جنبه شبه علمی خود را به نمایش بگذارد؛ در عین حال هم به شما میگوید که احتمالا چیزی را دنبال نکردهاید. از یک طرف ما با داستان فیلم تنت له میشویم و از طرف دیگر هم داستان تلاش میکند تا به ما بفهماند که چطور اتفاقات درون قصه، واقعا رخ دادهاند.»
او در نهایت مینویسد: ««جهان بیش از همیشه به فیلم محبوب و مردمی و شگفت انگیز نیاز دارد، مخصوصا فیلمی که شامل چیزهایی مثل ماسک بر روی صورت و عقب رفتن در زمان برای جلوگیری از فاجعه باشد. ولی واقعا مایه شرمساری است که «تنت» آن فیلم مورد نظر نیست!.»
این ماجرای پیچیده و نامفهوم تا جایی پیشرفته که رابرت پتینسون بازیگر فیلم «تنت» هم در مصاحبهای عنوان کرده است، برای درک «تنت» باید نسخهی نهایی این اثر سینمایی را بهصورت کامل تماشا کند و میگوید: «تازه نمیتوانم مطمئن باشم که یک بار دیدن این فیلم هم برای فهم کامل چنین اثری کافی هست یا نه. حتی از دستیارم پرسیده بودم که چطور میشود دربارهی همچین اثری مصاحبه کرد؟ فیلمی که میدانم برای درک و شناخت حقیقی آن به بارها تماشای دقیقش احتیاج دارم.»
واقعی یا غیرواقعی

دربارهی رئالیسم فیلم، غیر رئال بودن تنت دو برابر است، زیرا این تخیل، منطقی خودشکن دارد. یک زمان فیلمی تخیلیاست، اما ذاتش غیر ممکن نیست و میتوان تصور کرد در شرایطی خاص تحقق یابد. مثلا فضای ماتریکس و جنگ با ماشینها اگرچه فعلا بعید است، اما منطقا محال نیست روزی رخ دهد و انسانها در زیردریاییها مخفی شوند و تخیل در اینسپشن و اینتراستلار هم تضاد منطقی ندارد. وارونگی زمان به معنای کنار زدن اصل عدم تناقض (پایه تمام اداراکات بشری) است و فیلم در بزرگترین گنده گویی تاریخ سینما، مدعی ساخت سلاحی میشود که منجر به جنگ جهانی سوم نشده، بلکه با تغییر انتروپی جهان و حرکت معکوس زمان به صفر، خورشید و کل هستی از بیگ بنگ تاکنون را از بین میبرد! این بحث فیلم را به حوزهی خیالپردازیهای کودکانه میبرد که طبعا ممکن است هر فیلمنامه نویسی با آن میتواند دهها ایدهی جذابتر از نولان بدهد.
در واقع ایده فیلم تنت از نظریه فاینمن و وایلر نظریه سفر در زمان با تک الکترون گرفته شدهاست. دانشمندان در نظریه فاینمن میگویند: فرض کنیم که یک الکترون و یک پادالکترون در حال برخورد داریم که انرژی انفجار گونهای آزاد میکنند. اگر ما پیکان پاد الکترون را، مثل آنکه با زمان به عقب میرود عوض کنیم، میتوانیم تفسیر جدیدی از این نمودار ارائه دهیم. در تفسیر جدید، یک الکترون با زمان به جلو میرود، یک فوتون انرژی آزاد میکند و همان الکترون با زمان به عقب میرود.
با وجود اینها و البته دوربین ابژکتیو گزارشی که کمترین سیمپتی را دارد (شخصیت پردازی بسیار بد)، کماکان کار مهندسی شده روی فیلمنامه و کار تکنیکی برای به صحنه آوردن آن فیلمنامه و این حجم از اکشن و دقت بصری حتی به قصد فریب مخاطب کار کمی نیست، فیلم تنت کریستوفر نولان بهترین سرگرمی سال هالیوود است و میتوان درمورد مباحث تخیلی زمانی اش بحث کرد و از توان سرگرم کردنش لذت برد و شاید اگر مانند «دارک» بصورت سریال ساخته میشد قطعا موفقتر بود.
داستان فیلم
«تنت» درباره دو جاسوس بینالمللی حرفهای است که برای جلوگیری از وقوع جنگ جهانی سوم، درگیر ماجرا و توطئهای پیچیده میشوند؛ از جمله یک فناوری بیمانند که امکان وارونگی زمان را به بشر دادهاست.
اما نیمه پر لیوان تركیبی از مسایل علمی،رومنس،فلسفه و اكشنم هست.پیشنهاد میكنم یا از خیرش بگذرید یا دوبار ببینید