تصاویر/جشن باستانی چاموس و مردمانی که چندین خدا را میپرستند
این جشن دوهفتهای منظرهای از تناقضهاست: برف و آتش؛ آیینهای مذهبی و فعالیتهای جنونآمیز؛ جدایی جنسیتی و عشقورزی؛ درجمعبودن و عزلتگزینی. درحالیکه ویروس کرونا جهان را مجبور کرده تا فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنند، جمعیت کالاش قرنهاست که در انزوا زندگی میکند.
کد خبر :
۸۸۹۲۲
بازدید :
۱۳۲۸۷
فرادید | چاموس chawmos، جشنوارهای که جامعه کوچک کالاش kalash در پاکستان برگزار میکند پرترهایست از تضادها: تشریفات مذهبی در مقابل رقصهای شاد؛ جداسازی جنسیتی در مقابل عشقورزی؛ و باهمبودن در مقابل عزلتگزینی.
به گزارش فرادید به نقل از نیویورکتایمز، مردم یک جامعه کوچک در روستایی دورافتاده در شمال پاکستان که با دیوارهای صخرهای بلند و مرتعهای مرتفع محصور شده است، هر سال همزمان با انقلاب زمستانی گردهم جمع میشوند تا شروع سال نوشان را جشن بگیرند.
کالاش گروهی متشکل از ۴۰۰۰ نفر است که در کوههای هندوکش زندگی میکنند و اعضای آن خدایان متفاوتی را پرستش میکنند. اعضای این گروه هر سال همزمان با انقلاب زمستانی دورهم جمع میشوند تا آغاز سال نو را به مدت ۲ هفته جشن بگیرند. جشنها شامل پایکوبی و قربانی کردن حیوانات است و در آن هم زنان و هم مردان نقشهای مهمی ایفا میکنند.
این جشن دوهفتهای منظرهای از تناقضهاست: برف و آتش؛ آیینهای مذهبی و فعالیتهای جنونآمیز؛ جدایی جنسیتی و عشقورزی؛ درجمعبودن و عزلتگزینی. درحالیکه ویروس کرونا جهان را مجبور کرده تا فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنند، جمعیت کالاش قرنهاست که در انزوا زندگی میکند.
جمعیت کالاش که خانههای چوبیشان را در دامنه تپههای سه دره در شمالغرب پاکستان بنا کردهاند، کوچکترین گروه اقلیت در این کشور هستند. اکثریت جمعیت بیشاز ۲۰۰میلیوننفری پاکستان را مسلمانان تشکیل میدهند.
اگرچه کالاش از مردم دیگر جداست، اما جهان بیرون اثر خود را بر سبک زندگی این گروه گذاشته و تغییراتی در شیوه زندگی آنها ایجاد شده است. دین این مردمان با آیین هندو مقایسه شده، اما خاستگاه کالاش هنوز اسرارآمیز است. برخی باور دارند که مردم کالاش از نوادگان اسکندر مقدونی هستند و برخی از انسانشناسان معتقدند این گروه مهاجرانی بودند که از کشور همسایه، افغانستان، به این منطقه آمدهاند.
مذهب این مردمان تلفیقی است از سنتهای آنیمیستیِ پرستش طبیعت و همینطور پرستش معابد خدایان مختلف که در برخی مواقع بسیار شبیه خدایان وِدایی هند باستان هستند. اصلیترین خدای جمعیت کالاش بالومیان یا خدای آسمان است که جشنواره چاموس به او تقدیم میشود.
از نظر جمعیت کالاش پاکی و تقدس به طرز جداییناپذیری به هم پیوند خوردهاند. نواحیای از روستاها و درههای آنها به عنوان نواحی «پاک» نامگذاری شده و برخی اوقات زنها نمیتوانند به این نواحی دسترسی داشته باشند یا اگر بخواهند دسترسی پیدا کنند باید پیش از آن شستشوی آیینی را به جای آورده باشند.
زنان کالاش در طول سال باید لباسها و ظرفها و بدن خودشان را دور از خانههایشان شستشو دهند. در زمان خونریزی قاعدگی یا بعد از وضع حمل زنان باید در کلبههای مخصوصی به نام کلبههای دوران قاعدگی زندگی کنند. این فضاها، فضاهایی منحصراً زنانه و قلمرو مخصوص زنان است و با آن کلبههایی که در مناطق مجاور مانند نپال قرار دارد و زنان را در آنها بدون آب و غذا رها میکنند تا بمیرند، متفاوت است.
با شروع جشن چاموس در ماه دسامبر زنان در آیین تطهیر مشارکت میکنند. زنان به معبدی به نام جستکان یا به فضایی آزاد به دور از خانههایشان میروند و نانهایی در دست دارند که توسط اعضای مرد خانواده پخته شده است. سپس یکی از اعضای مرد خانواده روی سر آنها آب میریزد و شاخههای سروکوهیِ درحالسوختن را دور سر آنها میگرداند. فقط بعد از برگزاری این آیین است که زنان اجازه پیدا میکنند آزادانه در روستا تردد کنند و در جشنها حاضر شوند.
در روزهای پیش از جشن، مردان خانواده در یک آسیای محلی گندم آرد میکنند و در خانه یا در معبد نان میپزند. زنان نیز در حمام دورهم جمع میشوند و لباسهای رنگیشان را میشویند و موهای بلندبافتهشان را میپوشانند.
با شروع جشن چاموس هوای خشک زمستانی ممول از عطر نان تازه و سروکوهی میشود و همسایگان با سبدهایی از میوه و آجیل از هم پذیرایی میکنند. مردمان چاموس ۱۴ روز را آواز میخوانند و به جشن و پایکوبی میپردازند. این جشنها مضمونی مذهبی دارد.
در روزهای نخستین جشن جوانان همسران خود را پیدا میکنند و پیشنهاد اغلب از طرف زنان است. بیبیجان، زنی ۸۰ ساله میگوید: «دختر برای چند هفته یا یک ماه به خانه خانواده پسر میرود و وقتی بر میگردد آنها ازدواج میکنند. هیچکسی برای ازدواج آنها تصمیم نمیگیرد فقط خودشان این تصمیم را میگیرند.»
وین مگی، انسانشناسی که مطالعاتی را روی جمعیت کالاش انجام داده است، میگوید: «شیوههای عبادت و هسرگزینی این جمعیت و بهطور کلی شیوههایی که آنها با هم تعامل میکنند بسیار متفاوت است با شیوههای تعامل و رابطه جمعیتهای مسلمانی که در همسایگیشان زندگی میکنند.»
این جشنواره که مهمترین جشن سال این جمعیت است زمانی است که رهبران محلی درباره مسائل و چالشهای پیشروی این فرهنگ با مردمشان صحبت میکنند. جمعیت کالاش هر روز بیشتر احساس میکنند که فضای تحرکشان کمتر میشود، زیرا زمینهای اطراف توسط افرادی از بیرون این جمعیت خریداری شده و افرادی بیگانه وارد قلمروهای آنها شدهاند.
این جمعیت تهدیدهای زیستمحیطی را نیز احساس میکنند. درختانی که زمانی درههای روستا را از سیلاب ناشی از باران و ذوب شدن یخچالها محافظت میکردند به صورت غیرقانونی و بیرویه قطع شدهاند. قطع بیرویه درختان و تغییراتی که در اثر تغییر الگوهای آبوهوایی ایجاد شده است در سالهای اخیر منجر به سیلابهای ویرانگری شده که خانهها، پلها و محصولات این مردم را ویران کرده است.
اعضای جوانتر در جستجوی فرصتهای شغلی و تحصیلی بزرگتر این ناحیه را ترک میکنند. برخی از جوانان کالاش هر سال تصمیم میگیرند که به اسلام روی بیاورند. ساخت راهها جدید دسترسی به روستا را برای گردشگران آسانتر کرده است. سیفالله، رهبر جمعیت کالاش، میگوید بزرگترین نگرانی خرید زمینهای این منطقه و ساخت هتل برای جذب گردشگران است.
این هتلها اغلب در مناطقی ساخته میشوند که برای جمعیت کالاش مقدس است و درآمد گردشگری در جیب صاحبان این هتلها میشود که از جمعیت این روستاها نیستند.
اسلم بیگ، ۲۹ساله که از لاهور برای شرکت در مراسم آمده است میگوید جوانان روستا به دنبال فرصتهای شغلی هستند. «اینجا اینترنت نیست، روزنامه نیست و باید به شهر بروید تا از فرصتهای شغلی مطلع شوید.».
اما چاموس وقتی است که همه این مشکلات موقتاً فراموش میشود. جمعیت کالاش دور آتش جمع میشوند و با بازوانی در هم گره کرده برای خوشیمنی سال بعد دعا میکنند.
۰