سنگفرشی بی قواره برای خیابان ویلا؛ در ویلا قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
موضوع به مرداد ماه سال ۹۱ بازمیگردد، زمانی که معاون صنایعدستی در دولت محمد احمدینژاد از موافقت مهدی چمران با طرح پیادهراه شدن خیابان ویلا (استاد نجاتاللهی) برای تبدیل این خیابان به بازار فروش صنایعدستی در تهران خبر داد.
کد خبر :
۷۰۹۰۰
بازدید :
۷۲۰۷
مغازههای صنایع دستی در خیابان ویلا(نجات اللهی)
معصومه رضایی | «به زودی عملیات ساخت و تعریض پیادهراه در خیابان ویلا آغاز میشود.» این را علی دهدارپور شهردار منطقه ۶ تهران روز گذشته به خبرگزاری فارس گفته است.
او گفته: «مسیر رفت و آمد خودروها از بین نمیرود و تنها پیادهرو خیابان ویلا پهنتر خواهد شد و بخش عمدهای از این خیابان به پیادهراه تبدیل میشود و در طرحی که به تصویب رسیده و به زودی قرار است به اجرا دربیاید خیابان ویلا برای تردد مسافران و گردشگران و شهروندان مناسبسازی میشود.».
اما چرا این خیابان؟ خیابان ویلا که پس از انقلاب به خیابان نجات الهی تغییر نام داد، در دهه ۴۰ یکی از پررفتوآمدترین خیابانهای شهر تهران بود که بهواسطه وجود اتاق بازرگانی در این خیابان و هتلهای متعددی که در آن بود، گردشگران و تجار فراوانی در این خیابان تردد میکردند و به همین دلیل فروشگاههای صنایع دستی هم به تدریج در خیابان ویلا راهاندازی شدند و رونق کسبوکارشان به واسطه حضور گردشگران و تاجران خارجی خوب بود.
پس از انقلاب و با کم شدن رفتوآمدهای گردشگران به ایران این خیابان هم رونق سابق را از دست داد و بازار کار فروشگاههای صنایع دستی که روزگاری سکه بود به کسادی خورد. ایرانیها هم که میتوانستند از مشتریان این خیابان باشند، به دلیل بالا بودن قیمت اجناس ارائه شده در مغازههای صنایع دستی ویلا، تصمیم گرفتند بیشتر به لوازم چینی روی خوش نشان دهند و بیخیال صنایع دستی لوکس و گرانقیمت شوند، هر چند از همان اول هم فروشگاههای این خیابان چشم طمع به جیب ایرانیها ندوخته بودند.
با این حال چند سالی میشود که رونق بازار این خیابان رنگ باخته و فروشگاههای بزرگ و پر از صنایع دستی از شهرهای مختلف ایران کمتر خریداری به چشم خود میبینند.
اما حالا چند روزی است که نام خیابان ویلا بیشتر بر زبان اعضای شورای شهر و شهردار تهران جاری میشود و همه از این حرف میزنند که خوابهای طلایی برای خیابان ویلا دیدهاند و هر کسی به طریقی میخواهد نجاتبخش گذر ازرونقافتاده صنایع دستی باشد.
روز ۲۰ خرداد، یعنی همین ۱۰ روز پیش بود که همزمان با روز جهانی صنایع دستی، پویا محمودیان، معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در نشست خبری از تبدیل خیابان ویلا به گذر صنایع دستی خبر داد و درباره اهمیت این خیابان، گفت: «با توجه به اینکه فروشگاههای صنایعدستی از گذشته در خیابان استادنجات الهی قرار داشت و اکنون نیز ۵۰ فروشگاه صنایعدستی در اینجا فعالیت میکنند، این خیابان برای بسیاری از ساکنان پایتخت و همچنین ایرانیان خارج از کشور، جنبه نوستالژیک دارد و به همین دلیل باید مورد توجه قرار گیرد.».
اما نکته اینجاست که بسیاری معتقدند این خیابان مانند خیابان سی تیر یا باب همایون نمیتواند خیابانی نوستالژیک باشد؛ کمتر از دیگر خیابانهایی که تاکنون به پیادهراه بدل شدهاند، نوستالژیک است؛ هر چند که در ایجاد پیادهراه خیابان سی تیر باز هم انتقاداتی وجود داشته و دارد، اما وجود موزههای مختلف و کافههای قدیمی مثل «گل رضائیه» که جایی برای گذراندن اوقات صادق هدایت یا فروغ فرخزاد و بسیاری از نویسندگان بهنام ایرانی بوده.
و همچنین کلیساها و آتشکدهها و حضور اقلیتهای مذهبی به این خیابان رونق خاصی داده است و سی تیر به نسبت گزینه مناسبتری به نظر میرسد؛ هر چند طرح مناسبی برای ایجاد آن به محلی برای تجمع و وقتگذرانی مردم پیاده نشد و حتی در آن چیزی که در حال حاضر به آن تبدیل شده و گذر شکمگردی شده هم موفق نیست، اما به هرحال اکنون یکی از گذرگاههای مهم تهران برای زیست شبانه و حتی جذب گردشگران خارجی است.
خیابان بابهمایون هم یکی از اولین خیابانهای تهران است که در سال ۱۳۱۰ به عنوان اولین خیابان در ایران آسفالت شده است. در بخشی از خیابان بابهمایون که در حال حاضر به پیادهراه تبدیل شده است، آرامگاه دو امامزاده قرار دارد که وجود این دو مقبره بر افزایش رفتوآمد مردم به این مکان و زنده بودن آن افزوده است، هر چند با وجود قدمتی که دارد میتواند به عنوان گزینهای برای جذب مسافران خارجی و آشنایی آنان با بخشهای قدیمی شهر تهران باشد.
اما این خیابان فاقد ساختمانهایی جذاب برای تماشای رهگذران و گردشگران است و شهرداری تنها به ساخت چند مغازه پیشساخته خوراکی بسنده کرده و این گذر هم مانند سی تیر فقط محلی برای تجمع دستفروشان و خوردن غذاهایی شده که میتوان هر جای دیگری در تهران آنها را به دست آورد و ویژگیهای بیشتری برای جذب شهروندان تهرانی و گردشگران ندارد.
با این تفاسیر خیابان ویلا نمیتواند گذری نوستالژیک برای مردم تهران باشد و بیشتر برای تجار خارجی پیر که سالها پیش در جوانیشان به ایران آمدهاند میتواند خاطراتی را زنده کند و نه کافه قدیمی در آن است و نه موزهای و نه آثار تاریخی.
طرح پیادهراه شدن خیابان ویلا از چه زمانی کلید خورد؟
موضوع به مرداد ماه سال ۹۱ بازمیگردد، زمانی که معاون صنایعدستی در دولت محمد احمدینژاد از موافقت مهدی چمران با طرح پیادهراه شدن خیابان ویلا (استاد نجاتاللهی) برای تبدیل این خیابان به بازار فروش صنایعدستی در تهران خبر داد.
محمدحسن صالحی، معاون صنایع دستی پیشین این مطلب را روز ۱۰ مرداد سال ۹۱ در نشست مدیران بانکهای عامل اجرای طرح اختصاص جوایز به صنایعدستی که در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد، اعلام کرد. براساس گفتههای صالحی، چمران که در آن زمان رئیس شورای شهر بود، با وجود آنکه نظر مساعدی درباره پیادهراه کردن برخی خیابانها در تهران نداشت، اما با پیاده کردن این طرح در خیابان ویلا موافقت کرده بود.
معاون صنایعدستی کشور در آن زمان بر مناسب بودن خیابان ویلا برای تبدیل شدن به بازاچه صنایع دستی تاکید کرده و گفته بود: «در تهران بهترین محل برای تبدیل به بازارچه صنایعدستی خیابان ویلاست، ما نباید دنبال احداث فضاهای غیرواقعی باشیم، که جایی تازه برای بازارچه ایجاد کنیم. در حالیکه خیابانهایی مثل خیابان ویلا آماده تبدیل شدن به بازارچه هستند. اگر شهرداری این خیابان را پیادهراه کند با تاییدی که از رئیس شورای شهر تهران گرفتهایم این خیابان تبدیل به یک بازارچه صنایعدستی میشود.»
او هم که مهمترین ایدهاش از تبدیل خیابان ویلا به پیادهراه شدن، ایجاد رستوران و داروخانه سنتی بوده است، درباره رونقی که این خیابان خواهد گرفت، گفته بود: «اکثر صرافیها، هتلها و آژانسهای قدیمی در این منطقه است و میتوان رستورانهای سنتی، داروخانههای سنتی و مراکز فروش لباسهای سنتی را در این خیابان متمرکز کرد تا تبدیل به یک مجموعه توریستی کامل شود.
اگر این خیابان از ابتدای کریمخان تا طالقانی تبدیل به پیادهراه شود و ساختمانهای دولتی واقع در این محدوده به این امر واگذار شوند، شاهد رونق فراوان بازار صنایعدستی در تهران و ایجاد محلی زیبا هم برای شهروندان و هم برای توریستهای خارجی خواهیم بود.»
مهمترین عنصری که در این میان نادیده گرفته شده، مردم هستند، آن هم مردم طبقه متوسط که پیادهراهها میتوانند مسیری برای وقتگذرانی و زیست شبانهشان باشند. فروشگاههای صنایع دستی که از همان ابتدا برای گردشگران خارجی راهاندازی شدهاند و قیمت اجناسشان سر به فلک میکشد، چگونه میتوانند محلی برای تجمع مردم کمدرآمد قشر متوسط باشند. نه تنها رونقی در این خیابان به دلیل وجود صنایع دستی به وجود نخواهد آمد بلکه خیابانهای این محدوده جایی برای پارک انبوه ماشینهایی خواهد بود که برای شکمچرانی به آن جا آمدهاند، نه خرید صنایع دستی.
با توجه به مجموعه عواملی که به آنها اشاره شد، پیشبینی میشود که در صورت عملی شدن طرح پیادهراه خیابان ویلا، این خیابان هم به سرنوشت خیابان ۱۷ شهریور دچار شود؛ مدتهاست اهالی و کسبه پیادهراه ۱۷ شهریور نسبت به تغییر این خیابان به پیادهراه و مشکلاتی که این پیادهراه ایجاد کرده، به شورا و شهرداری اعتراض میکنند.
طرح پیادهراه ۱۷ شهریور، یک طرح شکستخورده است که بسیاری از اهالی و کسبه محل را به خاک سیاه نشانده است و این پیادهراه پاتوق اراذل و اوباش شده است.
قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
روز ۲۱ خرداد در مراسمی که به مناسبت بزرگداشت هفته صنایع دستی در خیابان ویلا برگزار شد، محمدرضا دهداریپور، شهردار منطقه ۶ در حاشیه نامگذاری خیابان ویلا به گذر صنایع دستی، درباره اتفاقی که قرار است پس از نامگذاری برای این خیابان بیفتد، گفت: «قرار است به زودی عرض پیادهروهای دو طرف این خیابان از یک و نیم متر به ۶ متر افزایش پیدا کند. همچنین سنگفرش مناسبی برای بخش سوارهرو اجرا خواهد شد.»
طرح پیادهراه ۱۷ شهریور، یک طرح شکستخورده است که بسیاری از اهالی و کسبه محل را به خاک سیاه نشانده است و این پیادهراه پاتوق اراذل و اوباش شده است.
قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
روز ۲۱ خرداد در مراسمی که به مناسبت بزرگداشت هفته صنایع دستی در خیابان ویلا برگزار شد، محمدرضا دهداریپور، شهردار منطقه ۶ در حاشیه نامگذاری خیابان ویلا به گذر صنایع دستی، درباره اتفاقی که قرار است پس از نامگذاری برای این خیابان بیفتد، گفت: «قرار است به زودی عرض پیادهروهای دو طرف این خیابان از یک و نیم متر به ۶ متر افزایش پیدا کند. همچنین سنگفرش مناسبی برای بخش سوارهرو اجرا خواهد شد.»
خیابان ویلا یک مسیر دوطرفه است و سنگفرش کردن آن عاملی است برای کاستن از سرعت خودروهایی که در این مسیر حرکت میکنند و با توجه به پررفتوآمد بودن این خیابان، بیشک ترافیکهای سنگینی در آن اتفاق خواهد افتاد. علاوه بر این کم کردن عرض خیابان ویلا و اضافه کردن آن به وسعت پیادهرو بیشتر به سختی عبور و مرور در این خیابان خواهد انجامید.
مساله دیگر که باید به آن توجه کرد، وجود سازمانهای متعدد در این خیابان است: سازمان انتقال خون، سازمان حفاظت محیط زیست، بیمارستان میرزا کوچکخان، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، وزارت صنعت، معدن و تجارت، و مهمتر از همه دانشگاه پیام نور مرکز تهران جنوب.
حضور دانشجوها، وجود چهارراههای متعدد در این خیابان که آن را به خیابانهای مهم دیگر مثل ایرانشهر و سپهبدقرنی وصل میکند و راهی برای رسیدن میدان هفتم تیر است که یکی از پرترددترین میدانهای تهران است، بر نامناسب بودن این منطقه برای تبدیل شدن به پیادهراه صحه میگذارد.
ضمن اینکه برخلاف سی تیر که جمعیت ساکن آن بسیار کم هستند یا باب همایون که خانه مسکونی در آن وجود ندارد، در خیابان ویلا و خیابانهای اطراف که به آن راه دارند، جمعیت قابل ملاحظهای زندگی میکنند و ساختمانهایی هم که موقعیت اداری دارند در این محدوده کم نیستند.
با این وجود حتی اگر گسترش پیادهروهای خیابان ویلا مشکلی برای رفتوآمد ایجاد نکند، باید به این نکته توجه کرد که آیا تنها عریض کردن یا سنگفرش شدن خیابان ویلا و گذاشتن چند دکه غذافروشی بر رونق از دست رفته آن خواهد افزود؟ و چه طرحی برای خیابانی که مکانی مناسب برای پیادهراه نیست وجود دارد؟
سیدمحمد بهشتی: سازتان را با جامعه کوک کنید
سیدمحمد بهشتی، کارشناس میراث فرهنگی و گردشگری درباره فواید ایجاد پیادهراهها و مستعد بودن خیابان ویلا به پیادهراه، گفت: «در پیادهراهها هر چه قدر که غلبه با پیاده باشد در قیاس با سواره، معابر به خیابان شدن نزدیک میشوند و این یک قاعده کلی است.
خیابان ویلا مستعد است برای تبدیل شدن به خیابان، اما اینکه آیا ضرورت دارد که پیادهراه شود، شاید ضرورت نداشته باشد و شاید تنها باید آرام شود. ممکن است در عمل استعداد بیشتری برای خیابان شدن داشته باشد، اما باید فرآیند این تبدیل شدن را دید و نمیشود در این مورد بیگدار به آب زد و اینجا کاملا مکانی است که در تعامل با جامعه شهری است و در این تعامل مدیریت شهری باید بهترین تصمیم تخصصی را بگیرد.»
او گفت: «نمونه موفق پیادهراه در تهران سی تیر است، پیش از این خیابان سی تیر ضعیف بود و از زمانی که سنگفرش شد به اتومبیلها گفته شد که به عنوان شریان از آن استفاده نکنند و نکته دیگر اینکه خودروهایی که از سی تیر استفاده میکنند، با توجه به سنگفرش بودن خیابان سرعت کمی دارند.
همین باعث میشود تا مسافران اتومبیلها به خیابان و موزههایی که در آن است توجه کنند و هم پیادهها هم در این خیابان احساس امنیت بیشتری داشته باشند. در واقع این سکانس اول است. سکانسهای بعدی به واکنش جامعه شهری برمیگردد و پس از آن سکانس دکههای این پیادهراه است که به مرور باید تبدیل به رستوران شوند. رونق گرفتن کافه «گل رضائیه» یکی از اتفاقات خوبی است که در پیادهراه سی تیر افتاده است. در سکانس بعدی باید به فکر گسترش دادن موزهها و استقبال مردم از آنها بود.»
بهشتی درباره اینکه با توجه به استقبال جامعه متوسط شهری از پیادهراهها، آیا خیابان ویلا میتواند گزینه مناسبی باشد، گفت: وقتی یک معبر قرار است تبدیل به خیابان شود فعالیتها باید سنجیده باشند و به این موضوع توجه شود که آیا فعالیتهایی که در پیادهراه انجام میشوند مقوم زندگی شهری هستند یا مخل آن. مثلا بیمارستان مقوم زندگی شهری است، زیرا مکانی استرسزا است، اما سینما مقوم زندگی شهری است، رستوران هم همین تاثیر را دارد.
نکته دیگر این است که باید دید خیابان در چه مقیاسی عمل میکند مثلا مقیاس یک خیابان محلی است و خیابانی دیگر منطقهای است. درباره خیابان ویلا باید بگویم که مقیاسش کل شهر است و همه طبقات شهری میتوانند در آن رفت و آمد داشته باشند و از آن استفاده کنند. ضمن اینکه باید به این نکته توجه کرد که پیاده راهها پروژه نیستند بلکه پروسه هستند و مدیریت شهر باید سازش را با جامعه کوک کند.
منبع: سازندگی
۰