راز سیاهِ گورستان زمین

راز سیاهِ گورستان زمین

به ساکنانِ شهر ۴۰ گفته شده بود که آن‌ها «سپرِ هسته‌ای و نجات‌دهندگانِ جهان هستند»، و ایکه هر فردی در بیرون از شهر دشمن است. درحالیکه بسیاری از جمعیتِ شوروی از قحطی رنج می‌بردند و در فقرِ مطلق زندگی می‌کردند، مسئولان برای ساکنان شهر اوزرسک یک بهشت بنا کرده بودند و هرآنچه نماد تجمل و دارایی بود در این شهر پیدا می‌شد.

کد خبر : ۷۴۸۳۴
بازدید : ۵۶۶۶
فرادید | در اعماق جنگل‌ها در رشته کوه اورال در روسیه شهری ممنوعه قرار دارد به نامِ «اوزرسک». پشتِ دروازه‌ها و سیم‌های خاردار با نگهبانانی که از آن‌ها محافظت می‌کنند، یک معمای زیبا قرار دارد - مکانی هیپنوتیزم‌کننده که به نظر می‌رسد در بُعد دیگری از زمان و مکان هستی یافته است.
russia

به گزارش فرادید به نقل از گاردین ، شهرِ اوزرسک با نام رمزیِ شهرِ ۴۰، زادگاهِ برنامه سلاح‌های هسته‌ای شوروی بعد از جنگ جهانی دوم بود. نام این شهرِ ۱۰۰۰۰۰ نفری ده‌ها سال روی هیچ نقشه‌ای نقش نبست و هویتِ ساکنان آن در آمارگیری نفوس در شوروی حذف شد.

اوزرسک، امروز، با دریاچه‌های زیبا، گل‌های عطرآنگین و خیابان‌هایی که با درختانِ چشم‌نواز تزئین شده‌اند، شبیه شهر‌هایی است که نمونه شان را می توانستید در دهه ۱۹۵۰ در حومه ایالت‌های آمریکا ببنید. در یک روز معمولی، می توانید مادرانی را ببینید که کالسکه نوزادان خود را هل می دهند و کودکانی را ببینید که مشغول بازی در خیابان‌ها هستند. در جنگلی که در نزدیکی شهر قرار گرفته است، خانواده‌ها در دریاچه شنا می کنند و جمعیتِ سالخورده که روی نیمکت‌های پارک نشسته اند با تماشای عابران عصر لذتبخش خود را سپری کنند.

زنان محلی در بازارچه‌های کنار‌ِ خیابان میوه و سبزیجات می‌فروشند. در این بین، فقط استفاده از شمارشگر گایگر، پیش از خرید هر محصولی است، که نشان می‌دهد رازی تاریک این مناظر زیبا را تسخیر کرده است.

البته ساکنان شهر حقیقت را می‌دانند؛ این حقیقت که آب‌هایشان آلوده است، قارچ‌ها و توت‌های وحشی‌شان سمی است و بچه‌هایشان بیمار هستند. اوزرسک و مناطق اطراف یکی از آلوده‌ترین مناطق روی زمین است، به نحوی که عده‌ای آن را «گورستان زمین» می‌نامند.

اما اکثر ساکنان نمی‌خواهند این مکان را ترک کنند. آن‌ها باور دارند «برگزیدگانِ» روسیه هستند و حتی به خود می‌بالند که در این شهر محصور ساکن‌اند. اینجا جایی است که آن‌ها متولد شدند، ازدواج کردند و خانواده تشکیل دادند. اینجا جایی است که آن‌ها والدین و بعضی پسران و دختران خود را دفن کرده‌اند.

نجات‌دهندگانِ جهان
در سال ۱۹۴۶ و در نهایت رازداری و مخفی‌کاری، شوروی ساخت شهرِ ۴۰ را در اطرافِ نیروگاه هسته‌ایِ «مایاک» در ساحل دریاچه «ایرتیاش» آغاز کرد. این شهر با هدف اسکان دادنِ کارگران و دانشمندانی که از سراسر کشور برای هدایتِ برنامه سلاح‌های هسته‌ای اتحاد جماهیر شوروی و ساخت بمب هسته‌ای به آن وارد می‌شدند، ساخته شد.

در ۸ سال نخست، ساکنان اجازه ترک شهر، نامه نوشتن یا ارتباط برقرار کردن با دنیای خارج شامل اعضای خانواده‌شان را نداشتند. خویشاوندان افرادی که در این مکان اسکان داده شده بودند، فکر می‌کردند خویشوندانشان مفقود یا ناپدید شده‌اند.
russia

به ساکنانِ شهر ۴۰ گفته شده بود که آن‌ها «سپرِ هسته‌ای و نجات‌دهندگانِ جهان هستند»، و اینکه هر فردی در بیرون از شهر دشمن است. درحالیکه بسیاری از جمعیتِ شوروی از قحطی رنج می‌بردند و در فقرِ مطلق زندگی می‌کردند، مسئولان برای ساکنان این شهر یک بهشت بنا کرده بودند و هرآنچه نماد تجمل و دارایی بود در این شهر پیدا می‌شد.

به آن‌ها آپارتمان‌های خصوصی، مقدار زیادی غذا - شامل غذا‌های شاهانه از موز و شیر غلیظ‌شده تا خاویار - مدارس و مراقبت‌های بهداشتیِ عالی، تفریح و فعالیت‌های فرهنگی از هر نوعی پیشنهاد داده می‌شد؛ و همه این‌ها ارزشش را داشت تا ساکنِ جنگلی در کنار دریاچه شوند که بیشتر شبیه داستان‌های پریانِ هنس کریستین اندرسون بود تا واقعیت.

در عوض، ساکنان باید درباره زندگی و کارشان رازدار بودند. این پیمانی است که ساکنان، در شهری که تقریباً تمام ذخایر مواد شکافت هسته‌ایِ روسیه در آن نگهداری می‌شود، تا به امروز به آن وفادار مانده‌اند. بسیاری از ساکنان اوزرسک آن را شهرِ «روشنفکران» می‌نامند و می‌گویند زیستن در چنین شهری به آن‌ها اعتبار می‌دهد. آن‌ها در این شهر «بهترین چیز‌ها را رایگان در اختیار دارند.» زندگی در این شهر برای آن‌ها امنیتِ فیزیکی و ثباتِ مادی داشته است. آن‌ها می‌گویند، کودکانشان در این شهر از عالی‌ترین فرصت‌ها برای داشتنِ آینده‌ای موفقیت‌آمیز برخورداند.
بیشتر بخوانید:
اما این بستۀ پیشنهادی همراهش پیامد‌های مرگبار هم داشته است. رهبران علمی و سیاسیِ اتحاد جماهیر شوروی برای سالیان دراز اثراتِ مواجهِ طولانی‌مدت با اشعه رادیواکتیو بروی سلامتی شهروندان و آینده نوزادانشان را نادیده می‌گرفتند. از نگاهِ کسانی که بیرون از شهر بودند، ساکنانِ این شهر تحتِ شرایطی بسیار خطرناک زندگی و کار می‌کردند. از اواخر دهه ۱۹۴۰ بیماری و مرگ در شهر آغاز شد: قربانیان افرادی بودند که طولانی‌مدت در معرض اشعه رادیواکتیو قرار گرفته بودند.

اگرچه به لطفِ رازداریِ سفت و سختِ مسئولان و انکار‌های پیاپی آمار دقیقی از مرگ و میر‌ها در دست نیست؛ گورستان‌های اوزرسک که پر از سنگ قبر کودکان و ساکنان جوان شهر است خود گواهی است بر رازی که شوروری تلاش کرد در کنار قربانیانِ نیروگاهِ مایاک آن را دفن کند.
russia

شهروندانِ شهر ۴۰ قربانیانِ رویداد‌های هسته‌ای از جمله فاجعۀ هسته‌ای کیشتیم در سال ۱۹۵۷ بودند که بزرگترین فاجعه هسته‌ای جهان پیش از حادثه چرنوبیل بود. حوادثی که شوروی از درز اطلاعات آن به جهان خودداری کرد.

زباله‌های هسته‌ایِ نیروگاه مایاک در نزدیکی دریاچه‌های و رودخانه‌ها تلمبار می‌شدند و به رودخانۀ اُب و اقیانوس منجمد شمالی راه پیدا می‌کردند. گفته می‌شود ۲۰۰ میلیون کوری زبالۀ رادیواکتیو طی ۴ دهه توسط نیروگاه مایاک در محیط‌زیست رها شده که معادلِ ۴ حادثه چرنوبیل است؛ البته مسئولان شوروی همواره این موضوع را کتمان کرده‌اند.

برخی ساکنانِ اوزرسک می‌گویند تلمبار کردن زباله‌های هسته‌ای تا همین امروز هم ادامه دارد. یکی از دریاچه‌ها به حدی آلوده شده که ساکنان نام آن را «دریاچه مرگ» یا «دریاچه پلوتونیوم» گذاشته‌اند. بر طبق یک گزارش تراکم مواد رادیواکتیو در دریاچه بیش از ۱۲۰ میلیون کوری است یعنی ۲ و نیم برابرِ موادی که در نتیجه حادثه چرنوبیل آزاد شد.

در دهکده‌ای که ۲۰ دقیقه با اوزرسک فاصله دارد، یک ساخت دیجیتالی در میدان شهر نصب شده که متناوباً ساعتِ محلی و مقدار آلودگی رادیواکتیو در هوا را نمایش می‌دهد. گفته می‌شود میزانِ آلودگیِ رادیواکتیو در بدنِ نیمی از ساکنان اوزرسک و نواحی اطراف آن ۵ برابر بیشتر از میزانی است که ساکنان اوکراین در زمان حادثه چرنوبیل تجربه کردند.
russia

در حومه اوزرسک یک تابلوی بزرگ نصب است که هشدار داده «عبور از این منطقه ممنوع است.» روی این تابلو به زبان انگلیسی و روسی کلمه «توجه!» با حروف درشت نوشته شده است. خارجی‌ها و روس‌هایی که ساکن شهر نیستند هنوز اجازه ندارند بدون دریافت مجوز از پلیس مخفی روسیه FSB وارد شهر شوند یا از منطقه فیلمبرداری کنند.

اما ساکنانِ اوزرسک می‌توانند با استفاده از مجوز عبور از شهر خارج شوند و حتی اجازه دارند اگر می‌خواهند برای همیشه شهر را ترک کنند. اما تعداد بسیار اندکی چنین کاری می‌کنند، زیرا ترک شهر به معنی از دست دادنِ تمامِ امتیازاتی است که زیستن در شهر نصیب آن‌ها می‌کند. در چشمِ اکثریت - و نه همه - ساکنان شهر، نرده‌هایی که در اطراف شهر کشیده شده برای نگهداشتنِ اجباری و خلافِ خواست آن‌ها در شهر نیست بلکه برای دور نگه داشتنِ بیگانگان از بهشتِ آن‌ها و حفاظت آن‌ها در برابر «دشمن» است.

سیم‌های خاردار هنوز بخشی از منظره شهر و هویتِ جمعی و روانی شهروندان آن هستند. برای کسانی که بیرون از شهر هستند درکِ اینکه ساکنان شهر، ۴۰ با وجود اینکه می‌دانند زیستن در این شهر آرام آرام آن‌ها را می‌کشد، باز در آن مانده‌اند؛ بسیار سخت است. اما یک روزنامه‌نگار محلی می‌گوید برایشان مهم نیست آدم‌های بیرون از شهر چه نظری درباره سبک زندگی آن‌ها دارند.

او می‌گوید اکثریت ساکنان شهر فقط آرزو دارند تنهایشان بگذارند تا در «آرامش» زندگی کنند. آن‌ها در بهشتِ محصور خود خوشحالند.
به قولِ بخشی از رمان «ما» نوشته یوگنی زامیاتین، به آن‌ها که در بهشت بودند یک انتخاب داده شد: شادی بدونِ آزادی یا آزادی بدونِ شادی. آن‌ها انتخاب سومی نداشتند.»

منبع: The Guardian
مترجم فرادید: عاطفه رضوان‌نیا
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید