کتاب را با کابینت ست کن

کتاب را با کابینت ست کن

یکی از کتابفروش‌ها که حسابی از بازار نشر کتاب ناامید است، می‌گوید: کلاً فروش کتاب این روز‌ها کم شده، کسی که آب و نان ندارد که کتاب نمی‌خرد. کتاب‌های پرفروش را افست می‌کنند و می‌فروشند و این طوری به ناشر‌ها لطمه می‌زنند.

کد خبر : ۷۴۹۴۳
بازدید : ۵۸۴۵
کتاب را با کابینت ست کن
ترانه بنی یعقوب | «صورتی هست؟ پنج تا صورتی بدین پنج تا هم آبی نفتی. سبز صابونی چطور؟» فکر می‌کنید این سؤال‌ها را مشتری چه مغازه‌ای می‌پرسد؟ فکر می‌کنید اینجا چه مغازه‌ای باشد؛ بوتیک یا فروشگاه نخ فرش؟ اشتباه می‌کنید، اینجا کتابفروشی است و این سؤال‌ها، سؤال‌های یک خریدار کتاب.

شاید شما هم شنیده باشید که این روز‌ها بازار کتاب‌های دکوری حسابی داغ است، آن هم دقیقاً زمانی که کتابخوان‌ها حسرت خرید یک جلد کتاب را می‌کشند. اگر از مشتری‌های پر و پا قرص اینستاگرام هستید، شاید دیده باشید که پرفالوئر‌ها یا به قول اینستاگرامی‌ها اینفلوئنسر‌ها وقتی می‌خواهند پز خانه و زندگی‌شان را بدهند، کتابخانه‌شان را به نمایش می‌گذارند.
البته پز دادن با دکوراسیون کتاب، قصه‌ای قدیمی است، ولی خب هرچیزی که گران می‌شود، دوباره جای خود را در قلب‌ها باز می‌کند؛ قلب آن‌هایی که حسرتش را می‌کشند و قلب آن‌هایی که می‌توانند با آن پز بدهند.

فروشندگان کتاب در میدان انقلاب هم تأکید می‌کنند که این روز‌ها کتابخانه درست کردن و دیزاین خانه با کتاب بدجوری مد شده. کتابخانه‌هایی که هم نشان دهنده فرهیختگی صاحبخانه است هم به در و دیوار رنگ و جلا می‌دهد. یکی از کتابفروش‌ها همان طور که دارد یکی از قفسه‌ها را مرتب می‌کند، می‌گوید: «بدا به حال ما که فرهیختگی هم در کشورمان یکجور مد شده.»
یکی از دستفروش‌های کتاب خیابان انقلاب به من پیشنهاد می‌دهد اگر دنبال کتاب دکوری هستم، بهتر است به آقای... سر بزنم. او برای هر کتاب ۱۵ تا ۱۷ هزار تومان می‌گیرد و رنگ کتاب دلخواهم را خیلی خوب درمی‌آورد. می‌گوید تو که داخل کتاب برایت مهم نیست، رنگ را انتخاب کن و با خیال راحت برو.

آقای... که در زیرزمین یک پاساژ کار می‌کند، تعدادی کتاب شیمی نشانم می‌دهد و می‌گوید: «خانمی آمد و همه کتاب‌های مورد نیازش را از همین کتاب‌های شیمی زد. بهتر از این است که توی کتابت خالی باشد.» شنیده بودم کتاب‌های دکوری از جنس ام دی اف یا مقوای تو خالی هم از چین وارد می‌شود و به گفته کتابفروش‌ها در سریع‌ترین زمان ممکن به فروش می‌رسد، اما آقای صاحب کتابفروشی می‌گوید از این کتاب‌ها ندارد.
یعنی اگر دنبال این جور کتاب‌ها هستم باید اطراف بازار تهران دنبالش بگردم نه میدان انقلاب. به هرحال کلاس میدان انقلاب بالاتر است و اینجا کتاب واقعی دست مشتری می‌دهند. حالا اگر مشتری می‌خواهد با آن اُپن آشپزخانه یا اصلاً تختخواب بسازد، به خودشان مربوط است؛ هرچند اینجا هم هستند کارشناسانی که حسابی مشاوره بدهند.

مسئول فروش یکی از کتابفروشی‌های معروف خیابان انقلاب می‌گوید: «خیلی‌ها که کتاب‌های این مدلی می‌خرند، طراح دکوراسیون هستند و این روز‌ها هم کتابخانه برای دکوراسیون داخلی بشدت مد شده. من خیلی مشتری دارم که می‌پرسند کتاب صورتی داری؟ کتاب آبی داری؟ سبز صابونی داری؟ اصلاً هم محتوا برایشان مهم نیست. بعضی هم که می‌خواهند برای یک جای دولتی کتاب تهیه کنند باز همین مدلی کتاب می‌خرند. مثلاً می‌خواهند پشت میز مدیرعامل‌شان یک تعداد کتاب باشد. همین چند روز پیش یکی آمد و یک سری کتاب تقاضا کرد.»

- یک سری کتاب؟
- آره کتاب‌هایی که جلد یک، دو وسه دارند.
- برای این آدم‌ها اگر محتوای کتاب اهمیتی ندارد، قیمتش هم مهم نیست؟

- کسانی که کتاب را برای دکور می‌خواهند دیگر قیمت و محتوا برایشان مهم نیست. اگر طراح دکوراسیون باشند که پولش را از قبل گرفته‌اند و اگر هم از شرکتی یا جایی آمده باشند که باز تکلیف‌شان معلوم است.

شنیده‌ام بعضی هم برای تهیه کتاب دکوری سراغ دست دومی‌ها می‌روند که این فروشنده درباره آن می‌گوید: «کتاب دست دوم آن شکل و زیبایی را ندارد و معمولاً آن‌هایی که دنبال کتاب دکوری هستند، شکلش برایشان مهم است برای همین هم کتاب‌های افستی توی بازار خیلی زیاد شده.»

فروشنده یکی دیگر از کتابفروشی‌های خیابان انقلاب همین طور که به سؤالاتم درباره اینکه آیا مشتری کتاب دکوری دارد یا نه گوش می‌دهد، با تأسف سر تکان می‌دهد و شروع می‌کند به قدم زدن: «می‌آیند کتاب می‌خواهند بعد وقتی می‌گویم فلان چاپش را داریم، می‌گویند نه آن یکی چاپ قشنگش را می‌خواهیم.
به خدا حیران مانده‌ام چه بر سر کتابخوان‌های ما آمده. مگر نه اینکه کتاب خواندن یکی از عناصر اندازه‌گیری آگاهی و رشد جامعه است؟ اگر مردم جامعه‌ای کتاب را هم ویترین ببینند یا فقط کتاب‌های زرد و عامه‌پسند بخوانند، دیگر چه امیدی به آن جامعه باید داشت؟»

آقایی که کمی آن سوتر ایستاده و خودش را صاحب نشر معرفی می‌کند، می‌گوید: «تازه خبر نداری خیلی‌ها کتاب زبان‌های این مدلی می‌خرند که بگویند خیلی فرهیخته‌اند. برای همین هم کتاب‌های انگلیسی افستی این روز‌ها خیلی مد شده.
الان هر کتاب انگلیسی اصل حدود هفت یورو است و اگر بخواهید آنقدر پول بدهید که یک کتاب چاپ اصلی داشته باشید حدود ۲۰۰ هزار تومان باید خرج کنید. خب این کار را نمی‌کنند و افست انگلیسی را به قیمت ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان می‌خرند. من مطمئنم این کتاب‌ها را نمی‌خوانند و فقط با آن‌ها پز می‌دهند و عکس می‌گیرند و از این جور کارها.»

یکی ازمشتری‌ها حرف‌هایمان را می‌شنود و می‌گوید: «ای آقا کجای کاری؟ آدم سراغ دارم که روزنامه به زبان انگلیسی، صبح به صبح می‌گذارد روی میز کارش که پز بدهد، درحالی که یک کلمه هم انگلیسی بلد نیست. حالا آدم‌هایی که توی خانه‌شان الکی کتاب می‌گذارند، جای خود دارد.
باور کنید رفتم خانه یکی از اقوام جدید دیدم کلی کتاب دارد، پرسیدم کدام یکی را خوانده. کلی هم کتاب درست و حسابی داشت. راحت جواب داد تزئینی است! خیلی راحت و بدون خجالت. قبلاً آدم‌ها خجالت می‌کشیدند کتاب را دکور ببینند یا بگویند فلان کتاب را نخوانده‌ام.»

آقای کتابفروش دوباره رو به من می‌گوید: «خانم برو کمی جلوتر همین چند متر جلوتر یک نشری باز شده به اسم... کتاب‌های افستی‌اش را با ۵۰ درصد تخفیف می‌فروشد. کتاب هم که این روز‌ها گران شده و اوضاع معیشتی مردم طوری شده که خیلی‌ها کتاب را از سبد خریدشان حذف کرده‌اند. الان برای یک کتاب سه جلدی حداقل باید ۳۰۰ هزار تومان پول بدهی. طرفدار‌های کتاب کمتر شده و دیگر کتابفروش‌ها در این شرایط به کسی که کتاب دکوری می‌خواهد نه نمی‌گویند.»

مدیر فروش یکی دیگر از نشر‌های معروف هم می‌گوید: «تعداد کسانی که کتاب دکوری می‌خرند، زیادند نه به نویسنده کتاب کار دارند نه مترجم. می‌آیند خیلی راحت می‌گویند کتاب دکوری می‌خواهیم. یعنی ادبیات‌شان همین است. براساس رنگ و قد و قطر کتاب می‌خرند. کتاب هم این روز‌ها مد شده. شاید با بالارفتن قیمت از تعداد کتاب دکوری بخر‌ها هم کم شده باشد، اما هنوز هم هستند.»

یکی از کتابفروش‌های میدان انقلاب کتاب‌های نفیس شعر شاعران بزرگ پارسی را عرضه می‌کند از همان کتاب‌های نفیسی که حتماً شما هم آن را در کتابخانه خیلی‌ها دیده‌اید. صاحب کتابفروشی می‌گوید «قبلاً خیلی‌ها این کتاب‌های نفیس را به عنوان کتاب دکوری می‌خریدند، اما این روز‌ها آنقدر قیمت‌شان بالا رفته که کمتر خریدار این مدلی دارند و اگر هم کسی به این منظور کتاب بخرد برای هدیه دادن است.»
هنوز حرف‌های آقای فروشنده تمام نشده که مشتری از راه می‌رسد و می‌گوید «فال حافظ» می‌خواهد. آقای فروشنده با اخم می‌گوید که دیوان حافظ دارد نه فال حافظ! پسر جوان پافشاری می‌کند: «من فال حافظ می‌خوام.»

یکی از کتابفروش‌ها که حسابی از بازار نشر کتاب ناامید است، می‌گوید: کلاً فروش کتاب این روز‌ها کم شده، کسی که آب و نان ندارد که کتاب نمی‌خرد. کتاب‌های پرفروش را افست می‌کنند و می‌فروشند و این طوری به ناشر‌ها لطمه می‌زنند.
حالا بگذار در این بازار شلم شوربا یک عده هم کتاب را بخاطر جلدش بخرند به خاطر قیمت، شکل، سایز یا رنگش. بگذار کتابخانه‌شان را قشنگ‌تر کنند و عکس‌های آنچنانی برای اینستاگرام‌شان بگیرند، به کجا برمی‌خورد؟ بخرید ما که حسود نیستیم ۱۰ جلد آبی نفتی برای بغل دراور، ۱۲ تا هم زرد قناری برای کنار آباژور.
منبع: روزنامه ایران
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید