بانجی ها واقعی است، جوانان کره جنوبی ناراضی نیستند
"انگل" تولید کره جنوبی برنده جایزه بهترین فیلم سال ۲۰۲۰ شده است که اولین فیلم غیرانگلیسی زبان است که جایزه برتر اسکار را میبرد. در کره جنوبی به این آپارتمانهای زیرزمینی بانجیها (banjiha)) گفته میشود. در زندگیِ واقعی، بانجیهانشینها، هزاران فردِ جوان هستند که علیرغم کارِ سخت مجبورند در این خانههای نمور و تاریک زندگی کنند و البته امیدوارند آیندهای بهتر داشته باشند.
کد خبر :
۷۶۸۹۶
بازدید :
۷۴۷۷
فرادید | فیلم "انگل" تولید کره جنوبی برنده جایزه بهترین فیلم سال ۲۰۲۰ شده است که اولین فیلم غیرانگلیسی زبان است که جایزه برتر اسکار را میبرد. این فیلم داستانِ دو خانواده در کره جنوبی را روایت میکند: خانوادۀ متمولِ پارک و خانواده فقیر کیم. اولی در یک خانه مجلل در سئول زندگی میکنند و دومی نیم-طبقه زیرِ زمین در آپارتمانی کوچک و تاریک به سر میبرند.
درحالیکه داستانِ خانوادههای به نمایش درآمده در این فیلم شبیه داستانهای تخیلی است؛ آپارتمانِ زیرزمینیای که در این فیلم میبینیم، در کره جنوبی ما به ازای واقعی دارد. آن هم نه یک مورد. این گزارش که توسطِ، جولی یون، خبرنگارِ بیبیسیورلد در کره جنوبی تهیه شده، درباره آدمهای واقعی و چیستی زندگی در این آپارتمانهای واقعی است.
در کره جنوبی به این آپارتمانهای زیرزمینی بانجیها (banjiha)) گفته میشود. در بانجیهایی که اُ هی در آن به سر میبرد رسماً هیچ روزنه نوری وجود ندارد. آپارتمان آنقدر بینور است که حتی کاکتوسِ کوچکِ او هم نتوانست آن را تحمل کند. مردم میتوانند از طریقِ پنجره به داخلِ آپارتمانِ اُ هی سرک بکشند. نوجوانان گاه و بیگاه بیرونِ آپارتمانِ او سیگار دود میکنند یا روی زمین آب دهان پرتاب میکنند.
اُ هی تابستانها از رطوبت شدید و رشدِ قارچ و انگل در آپارتمانش کلافه میشود. حمام کوچک او فاقدِ سینک است و نیممتر بالاتر از سطح زمین قرار گرفته است. سقف حمام به قدری کوتاه است که او مجبور است پاهایش را باز کند تا سرش به سقف برخورد نکند.
اُ هی که ۳۱ سال دارد و در صنعتِ تدارکات مشغول به کار است، میگوید: «اولین باری که به اینجا نقلِ مکان کردم مدام ساق پایم از برخود با پلهها کبود میشد و بازوهایم به دیوارهای سیمانی کشیده و خراشیده میشد.»
اما او میگوید اکنون به این وضعیت عادت کرده است.
«حالا جای همه چراغها و برآمدگیها را میدانم.»
سمت راست نمایی از آپارتمانِ اُ هی و سمت چپ نمایی از فیلم انگل.
فیلمِ انگل، به کارگردانیِ اسطوره فیلمسازیِ کره جنوبی، بونگ جون-هو، داستانِ درهم پیچیدۀ داشتهها و نداشتههاست. اختلاف شدیدِ دو خانواده از طریقِ خانههایشان نشان داده میشود. یکی در عمارتی بالای تپهای در سئول زندگی میکند و دیگری نیم-طبقه زیر زمین ساکن است.
اما در زندگیِ واقعی، بانجی هانشینها، هزاران فردِ جوان هستند که علیرغم کارِ سخت مجبورند در این خانههای نمور و تاریک زندگی کنند و البته امیدوارند آیندهای بهتر داشته باشند.
بانجیها محصولِ تاریخ در کره جنوبی است و اینطور نیست که ساختارهایِ معماریِ جدید باشند که ناگهان سروکلهشان در کره جنوبی پیدا شده است. این فضاهای نقلی ریشه در دههها قبل دارند و به زمانِ درگیریها بین دو کره باز میگردند.
در سال ۱۹۶۸، چریکهای کره شمالی برای انجامِ مأموریتی که به قتل رساندن رئیسجمهور کره جنوبی، پارک چونگ-هی، بود، وارد کره جنوبی شدند.
شورشِ آنها خنثی شد، اما تنشها بین دو کره شدت گرفت. همان سال، کره شمالی به یک کشتیِ جاسوسیِ آمریکایی، به نام یواِساِس پوئِبلو حمله و آن را تصرف کرد. مأمورانِ مخفیِ کره شمالی نیز به کره جنوبی نفوذ کردند و تعدادی عملیاتِ تروریستی در این کشور رقم خورد.
دولت کره جنوبی از ترسِ شدت گرفتنِ درگیریها در سال ۱۹۷۰ اعلام کرد که تمامِ آپارتمانهای کوتاه-قدِ جدید باید مجهز به زیرزمین باشند تا در صورتِ اعلامِ هشدارِ ملی از آنها به عنوان پناهگاه استفاده شود.
بیشتر بخوانید:
در ابتدا، اجاره بانجیها غیرقانونی بود. اما با بحرانِ خانه در دهه ۱۹۸۰ و کمبودِ فضا در پایتخت، دولت رضایت داد تا این فضاهای زیرزمینی قابل سکونت شوند.
در سال ۲۰۱۸، سازمان ملل اعلام کرد که فقدانِ خانههای ارزانقیمت در کره جنوبی - به خصوص خانههایی که قشر جوان و فقیرتر بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند - مانع بزرگی بر سر راه اقتصادِ این کشور است؛ و این درحالی است که کره جنوبی یازدهمین اقتصادِ برترِ جهان را دارد.
طی یک دهه گذشته، نسبت اجارهبهای خانه به درآمد در میان افرادِ زیر ۳۵ سال در حدودِ ۵۰ درصد بوده است.
بنابراین، افزایشِ محبوبیتِ آپارتمانهای زیرزمینی پاسخی به افزایشِ سرسامآورِ بهای مسکن در کره جنوبی است. اجاره بهای ماهیانه این آپارتمانها در حدود ۴۵۳ دلار آمریکاست و این درحالیست که میانگینِ دستمزدِ ماهیانه افراد در دهه ۲۰ زندگی در حدود ۱.۷۷۹ دلار آمریکاست.
با این حال، فقط برخی از بانجی هانشینها برای فائق آمدن بر انگهای اجتماعی تقلا میکنند؛ و همه چنین نیستند.
اُ میگوید: «من واقعاً با آپارتمانم مشکلی ندارم. من این مکان را انتخاب کردم که بتوانم پولِ بیشتری پسانداز کنم و واقعاً بیشتر پسانداز میکنم. اما متوجه شدم که نمیتوانم دیگران را از اینکه نسبت به من احساسِ دلسوزی داشته باشند، برحذر بدارم.»
«برای مردم در کره جنوبی بسیار مهم است که خانه و ماشینِ خوب داشته باشند. فکر میکنم بانجیها در کره جنوبی نمادی از فقر است.»
«برای همین است جایی که زندگی میکنم، هویت من را تعیین میکند.»
در نیمههای فیلمِ انگل که خانواده کیم توانسته به خانواده پارک نفوذ کند تا به طریقی پول درآورد، جوانترین عضوِ خانواده پارک، دا-سونگ بویی را در میانِ اعضای خانواده کیم احساس میکند.
وقتی کیم کی-تائک، پدر خانواده کیم تلاش میکند از شر بو خلاص شود، دخترش با خونسردی میگوید: «این بوی زیرزمین است. این بو تا زمانیکه در این مکان زندگی میکنیم از بین نمیرود.»
پارک یانگ-جون، یک عکاسِ ۲۶ ساله است، که درست وقتی به یکی از آپارتمانهای بانجیها نقل مکان کرده بود، فیلمِ انگل را در سینما تماشا کرد. در ابتدا، دلیلِ پارک برای انتخابِ بانجیها بسیار سرراست بود: ارزان بودن و داشتنِ سرپناه.
اما، بعد از تماشای فیلم دیگر نمیتوانست بیخیالِ بوی آپارتمانش شود. «من نمیخواستم همان بویی را بدهم که خانواده کیم میدادند.»
آن تابستان، او بیشمار عود خوشبو در آپارتمانش سوزاند و اغلبِ اوقات دستگاهِ رطوبزدا را روشن میگذاشت. او میگوید، تماشای فیلم به او انگیزه داد تا آپارتمان خود را تزئین کند و مشکلاتش را برطرف سازد.
او توضیح میدهد: «نمیخواستم مردم به خاطر اینکه در زیرِ زمین زندگی میکنم، نسبت به من احساسِ ترحم داشته باشند.»
پارک که به همراهِ نامزدش در بانجیها زندگی میکند، وبلاگی دارد که درباره آرایش و تزئیناتِ آپارتمانش است. آنها اکنون از فضایی که در آن زندگی میکنند، خوشحالند، اما ماهها طول کشید تا به چنین حسی رسیدند.
پارک میگوید: «وقتی والدینم اولین بار آپارتمان من را دیدند، به شدت غمگین شدند. ساکنِ قبلی خانه سیگاری بود و مادرم نتوانست بوی سیگار که از در و دیوار استشمام میشد، را تحمل کند.»
شیم، نامزدِ ۲۴ سالۀ پارک، اول به شدت با تصمیم پارک مبنی برای زندگی در بانجیها مخالفت کرد.
او میگوید: «من تصور خیلی بدی از بانجیها داشتم. به نظرم جای امنی نمیآمد. بانجیها برایم یادآورِ سویه تاریکِ شهر است. من تمام عمرم در آپارتمانهای مرتفع زندگی کرده بودم برای همین نگرانِ نامزدم بودم.»
اما آرایشِ خانه آنها که در فضای مجازی منتشر میشود بازخوردِ مثبتی در بین طرفدارانشان در یوتیوب داشته است. برخی حتی به زیباییِ فضای خانه آنها حسادت کردهاند.
شیم میگوید: «ما عاشق خانهمان هستیم و به کاری که اینجا انجام دادهایم افتخار میکنیم. اما این به این معنی نیست که تا آخر عمر میخواهیم اینجا زندگی کنیم. ما قصدِ نقل مکان داریم.»
اُ هی نیز میگوید مشغولِ پسانداز است تا بتواند خانه خودش را بخرد. او میگوید زندگی در این مکان به او فرصت میدهد تا رؤیاهایش را زودتر محقق کند.
«یگانه نگرانی من این است که گربهام، آپریل، نمیتواند از نوری که از پنجره میتابد لذت ببرد.»
۰