بهترین بازی های اندرویدی موبایل در سال 2020
بهترین بازی های اندرویدی موبایل سال 2020؛ سبک بازیهای اندروید بسیار متنوع است، ما نیز در این مطلب سعی کردیم تا از هر سبک بازی معرفی کرده باشیم؛ بازیهای اکشن اول شخص، نقش آفرینی، پازل، مسابقه ای، استراتژی و ... را در این لیست مشاهده خواهید کرد، پس حتما بازی در این لیست خواهد بود که مناسب سلیقه شما باشد.
کد خبر :
۸۰۹۶۲
بازدید :
۷۷۳۰
فرادید | هر ساله بازیهای بسیاری برای گوشیهای اندرویدی منتشر میشود، لیستی طولانی که تصمیم گیری برای انتخاب و دانلود را دشوار میکند. به همین دلیل است که در این مطلب بهترین بازیهای منتشر شده و بهترین انتخابهای سال ۲۰۲۰ برای گوشیهای اندرویدی را لیست کرده ایم. اکثر بازیهای لیست رایگان هستند و برخی پولی، اما یک چیز مشخص است، آنها شما را به مدت طولانی چه در خانه و چه در سفر سرگرم نگه میدارند.
سبک بازیهای اندروید بسیار متنوع است، ما نیز در این مطلب سعی کردیم تا از هر سبک بازی معرفی کرده باشیم؛ بازیهای اکشن اول شخص، نقش آفرینی، مسابقه ای، استراتژی و ... را در این لیست مشاهده خواهید کرد، پس حتما بازی در این لیست خواهد بود که مناسب سلیقه شما باشد.
سبک بازیهای اندروید بسیار متنوع است، ما نیز در این مطلب سعی کردیم تا از هر سبک بازی معرفی کرده باشیم؛ بازیهای اکشن اول شخص، نقش آفرینی، مسابقه ای، استراتژی و ... را در این لیست مشاهده خواهید کرد، پس حتما بازی در این لیست خواهد بود که مناسب سلیقه شما باشد.
Call of Duty Mobile
پیش از زمان عرضه جهانی بازی و هنگام رویداد دسترسی زودرس به نسخه بتای عنوان Call of Duty Mobile، تبلیغات و هیجان بسیاری حول این عنوان وجود داشت که البته نهایتا هم، به پاس تجربه کمپانی «اکتیویژن» (Activision) و استودیوی «تییمیی» (TiMi)، که یکی از استودیوهای تابع شرکت «تنسنت گیمز» (Tencent Games) است، در انتها توانست به یک بازی فوقالعاده و از برترین عناوین گوشیهای همراه حاوی سیستم عامل اندروید در سال ۲۰۱۹ تبدیل شود. هرچند ماجرا در اینجا تمام نشده و به لطف بهروزرسانیهای متعدد، این عنوان حالا میتواند حالتی ۴۰ نفره را، در قالب دو تیم بیست نفره، با محوریت Battle Royale را به نام وارفر (Warfare) ارائه دهد.
بزرگترین دلیل عملکرد خوب بازی در شرایط کنونی، شرکت «تنسنت گیمز» است. Call of Duty Mobile چهارچوبی مشابه عنوان PUBG Mobile، از دیگران عناوین این شرکت و یکی از بازیهای منتخب این لیست، را داراست و هواداران به سادگی قادر به تشخیص رابط کاربری مشابه و راندمان فوقالعاده بهینه کال آو دیوتی موبایل خواهند بود. بایستی اشاره کرد که این بازی از نقشههای محبوب حالت چندنفرهی مجموعهی Call of Duty استفاده کرده و کارش را در انتقال همان حس و هیجانی که در بازیهای اصلی یافت میشود، به خوبی انجام میدهد. بازی Call of Duty Mobile حاوی حالت مشهور Deathmatch و Battle Royale، که در بازی CoD: Black Ops ۴ معرفی شد، است. سازندگان میتوانستند به راحتی بازیشان را تنها با حالت Deathmatch عرضه کرده و به وجود همان راضی باشند، اما شامل شدن حالت ۱۰۰ نفرهی Battle Royale، در کنار حالت محبوب بازیکنان یعنی Zombie Mode، ارزش این بازی را دوچندان میکند. من از زمان عرضهی نسخهی بتای بازی مشغول به تجربه آن بودهام و باید بگویم که این بازی از جمله عناوینی است که در چند دقیقه وقت آزاد خود همیشه انجامش میدهم. عنوان مذکور آنقدر محبوب بوده که پیوستن به یکی از سرورهای بازی، چه شما بخواهید با بازیکنان رده پایین یا حرفهای همراه شوید، بسیار سریع خواهد بود.
از آنجایی که CoD Mobile یک بازی رایگان است، خریدهای درون برنامهای همیشگی از قبیل: خرید واحد ارزی درون بازی، که میتوان آن را برای جعبههای مخصوصی که حاوی جوایز شانسی است، یا نوار پیشرفت مخصوصی که برای بازیکنان دارای اشتراک ماهانه هستند و پاداشهای بیشتری را در اختیارشان قرار میدهد، خرج نمود. با در نظر داشتن این که برای تهیه نسخه کنسولهای خانگی یا رایانهشخصی Call of Duty حداقل باید ۶۰ دلار هزینه کنید، به علاوهی بستههای الحاقی بازی و خریدهای درون برنامهای که فقط خرجتان را بیشتر خواهند کرد، نسخه موبایل بازی به سبب رایگان بودن از ارزش بیشتری برخوردار است. دیگر نیازی نیست که برای لذت تمام و کمال این عنوان دست به کارت بانکی خود بزنید و این یکی از بزرگترین دلایلی است که CoD Mobile را در لیست ما قرار میدهد.
بزرگترین دلیل عملکرد خوب بازی در شرایط کنونی، شرکت «تنسنت گیمز» است. Call of Duty Mobile چهارچوبی مشابه عنوان PUBG Mobile، از دیگران عناوین این شرکت و یکی از بازیهای منتخب این لیست، را داراست و هواداران به سادگی قادر به تشخیص رابط کاربری مشابه و راندمان فوقالعاده بهینه کال آو دیوتی موبایل خواهند بود. بایستی اشاره کرد که این بازی از نقشههای محبوب حالت چندنفرهی مجموعهی Call of Duty استفاده کرده و کارش را در انتقال همان حس و هیجانی که در بازیهای اصلی یافت میشود، به خوبی انجام میدهد. بازی Call of Duty Mobile حاوی حالت مشهور Deathmatch و Battle Royale، که در بازی CoD: Black Ops ۴ معرفی شد، است. سازندگان میتوانستند به راحتی بازیشان را تنها با حالت Deathmatch عرضه کرده و به وجود همان راضی باشند، اما شامل شدن حالت ۱۰۰ نفرهی Battle Royale، در کنار حالت محبوب بازیکنان یعنی Zombie Mode، ارزش این بازی را دوچندان میکند. من از زمان عرضهی نسخهی بتای بازی مشغول به تجربه آن بودهام و باید بگویم که این بازی از جمله عناوینی است که در چند دقیقه وقت آزاد خود همیشه انجامش میدهم. عنوان مذکور آنقدر محبوب بوده که پیوستن به یکی از سرورهای بازی، چه شما بخواهید با بازیکنان رده پایین یا حرفهای همراه شوید، بسیار سریع خواهد بود.
از آنجایی که CoD Mobile یک بازی رایگان است، خریدهای درون برنامهای همیشگی از قبیل: خرید واحد ارزی درون بازی، که میتوان آن را برای جعبههای مخصوصی که حاوی جوایز شانسی است، یا نوار پیشرفت مخصوصی که برای بازیکنان دارای اشتراک ماهانه هستند و پاداشهای بیشتری را در اختیارشان قرار میدهد، خرج نمود. با در نظر داشتن این که برای تهیه نسخه کنسولهای خانگی یا رایانهشخصی Call of Duty حداقل باید ۶۰ دلار هزینه کنید، به علاوهی بستههای الحاقی بازی و خریدهای درون برنامهای که فقط خرجتان را بیشتر خواهند کرد، نسخه موبایل بازی به سبب رایگان بودن از ارزش بیشتری برخوردار است. دیگر نیازی نیست که برای لذت تمام و کمال این عنوان دست به کارت بانکی خود بزنید و این یکی از بزرگترین دلایلی است که CoD Mobile را در لیست ما قرار میدهد.
Vectronom
من شخصا عاشق عناوین مستقلی هستم که همیشه لابهلای درزهای فروشگاه Google Play گم شده، به اندازه کافی ستایش نشده و نهایتا توجهی که سزاوارش هستند را دریافت نمیکنند. عنوان Vectronom دقیقا متعلق به چنین دستهای است؛ تجربهای دلربا که با درهم آمیختن طراحی مراحل و موسیقیهای جذاب، نوعی پلتفرمر معمایی را ارائه میدهد که درکنار مشغول کردن انگشتان شما، گوشهایتان را هم به خدمت خواهد گرفت. Vectronom را میتوان گاها، بهخاطر وجود رنگهای فراوان و ضربت قطعات موسیقی الکترونیکش، تجربهای توهمزا دانست، دقیقا مشابه تجربهای که از داروهای روانگردان بدست میآید! هر مرحله متناسب با جریان آهنگ مربوطه عوض میشود و بازی در انتها بسته به حرکت مکعب شما در سرتاسر بازی مطابق جریان آهنگ، نمرهای را نسیبتان خواهد کرد. این بازی قبلا بر روی Steam و کنسول Nintendo Switch عرضه شده بود و با وجود این که کنترلش به وسیله یک کیبورد یا کنترلر بسیار راحتتر است، مخاطب هیچگونه مشکلی به هنگام انجام بازی با صفحه لمسی نخواهد داشت. با وجود سادگی طرح کلی بازی، بازیکن با پیشروی در بازی به چالشهای بیشتری برمیخورد. در حال حاضر حدود ۳۱ مرحله برای
انجام وجود دارد که هر یک تم، تله و مکانیزمهای خاص خود را دارند. سازندگان مستقل پشت این عنوان امیدوارند که بتوانند با کمک بازیکنان و آهنگهایی که آنها ثبت میکنند، مراحل بیشتری را تولید کنند. هرچند که بازی مخاطبش را برای انجام دوباره مراحل، با هدف کسب نتیجهای بهتر، تشویق و ترغیب میکند، قطعا دیدن مراحلی که توسط جامعه مجازی Vectronom خلق شده امری خوشحالکننده خواهد بود.
Stardew Valley
اگر تا به حال اسمی از بازی Stardew Valley نشنیدهاید، باید بگویم که این بازی مختصرا یک شبیهساز کشاورزی است که به گونهای ۱۶-بیتی به لحاظ ظاهری بنا شده و نقشآفرینی بیانتهایی دارد که اجازه میدهد بازیکن به شیوه دلخواه خویش شخصیت و مزرعهاش را ساخته و گسترش دهد. داستان از جایی آغاز شده که شخصیت شما وارد محله پلیکان (Pelican) میشود، جایی که شما قرار است مزرعه خانوادگی پدربزرگتان را مدیریت کنید. موردی که Stardew Valley را اینقدر مفرح میکند، میزان آزادی است که به بازیکن در جهت پیشروی در بازی داده میشود. اگر شما بر روی گسترش مزرعه خود تمرکز کنید، تجربهتان در جمعاوری و مدیریت منابع خلاصه میشود، موردی که به سبب محبوبیت چنین عناوینی میان هواداران بازیهای گوشیهای همراه، قطعا با استقبال بالایی روبهرو میشود. اما این تمام ماجرا نیست، چرا که در Stardew Valley چیزهای بیشتری هم برای کاووش و تجربه وجود دارد.
بین کاشت گیاهان و برداشت محصولات خود، میتوانید به تقویت مهارات شخصیت خویش با انجام فعالیتهایی مثل ماهیگیری یا گشتوگذار در جنگل برای جمعآوری منابع بپردازید. قادر هستید با صحبت با ساکنان محله، روابط اجتماعی خود را گسترش داده و در صورت علاقه، ازدواج کنید. یا حتی بازی را سمت یک نقشآفرینی کلاسیک سوق داده و با شکست هیولاها معادن را آزاد کنید. در Stardew Valley برای هر نوع بازیکنی فعالیتی وجود دارد.
بین کاشت گیاهان و برداشت محصولات خود، میتوانید به تقویت مهارات شخصیت خویش با انجام فعالیتهایی مثل ماهیگیری یا گشتوگذار در جنگل برای جمعآوری منابع بپردازید. قادر هستید با صحبت با ساکنان محله، روابط اجتماعی خود را گسترش داده و در صورت علاقه، ازدواج کنید. یا حتی بازی را سمت یک نقشآفرینی کلاسیک سوق داده و با شکست هیولاها معادن را آزاد کنید. در Stardew Valley برای هر نوع بازیکنی فعالیتی وجود دارد.
Graveyard Keeper
عنوان Graveyard Keeper یک شبیهساز مدیریت قبرستان است که شما را به راحتی ساعتها غرق خود و طنز سیاهش میکند. شاید با خود بگویید که بازی در نقش یک گورکن احتمالا افسردهکننده و بیمزه خواهد بود، اما باید بدانید که Graveyard Keeper به لطف سبک رنگآمیزی روشن خود، در کنار یک دنیای باز و مکانیزمهای ساختوساز پیشرفته، بازی را شدیدا برایتان جذاب خواهد کرد. خلاقیت و جسارت بازیکنان در دور زدن محدودیت بیجواب نمانده و بازیکنانی که چنین رفتاری از خود نشان دهند پاداشی هم به همان تناسب دریافت خواهند کرد. برای مثال شما میتوانید اجساد اشخاص مرده که روی زمین هستند را به قصاب محله بفروشید، جشنهای آتشزنی ساحرهها را برگذار کنید، یا حتی اعضای محله را با معجونهای بخصوصی محسور کرده، آنها را به انجام معاملات بیشتر با خود ترغیب کنید. اینجاست که یکی از تفاوتهای اساسی یک بازی درجه یک، چون Graveyard Keeper با دیگر بازیهای شبیهساز رایگان گوشیهای همراه مشخص میشود: جمعآوری منابع مورد نیاز بازیکن توسط سقفهای زمانی محدود نشده و بازیکن میتواند در هر زمانی تنها با گشتوگذار، انجام ماموریتهای مختلف و نگهداری از قبرستان خود
به منابع مورد نیازش دست یافته و بازی را ادامه دهد. بازیکنان حتی ساعات بیشتری را با کاووش دانجنهای بازی و انجام ماموریتهایی در جهت یافتن مواد نادر و دیگر گنجینهها صرف انجام این بازی خواهند کرد.
همانطور که از نمایشها و تریلر بازی قابل مشاهده هست، Graveyard Keeper با سبک هنری دقیق و پرجزئیات و انیمیشنهای ظریفش، عنوانی است شدیدا زیبا. از آنجایی که این بازی از روی نسخه کنسولهای خانگی و رایانههای شخصیاش پورت شده، بازیکنان بایستی آماده باشند تا ساعات بسیاری را صرف انجام این بازی نمایند، ساعاتی که ممکن است تنها در درک منوهای گوناگون و کنترل بازی با هدف یافتن بهترین ترکیب و روش ممکن خلاصه شوند!
همانطور که از نمایشها و تریلر بازی قابل مشاهده هست، Graveyard Keeper با سبک هنری دقیق و پرجزئیات و انیمیشنهای ظریفش، عنوانی است شدیدا زیبا. از آنجایی که این بازی از روی نسخه کنسولهای خانگی و رایانههای شخصیاش پورت شده، بازیکنان بایستی آماده باشند تا ساعات بسیاری را صرف انجام این بازی نمایند، ساعاتی که ممکن است تنها در درک منوهای گوناگون و کنترل بازی با هدف یافتن بهترین ترکیب و روش ممکن خلاصه شوند!
PUBG Mobile
راندمان بسیار خوب PUBG Mobile روی گوشیهای اندروید امری فوقالعاده است. عنوانی که کارش را با یک بازی ۱۰۰ نفرهی Battle Royale شروع کرد حال با رشد و نمو به بهترین بازی اکشن شوتر گوشیهای همراه تبدیل شده است. به درون نقشهای وسیع که توسط سلاحهای گوناگون، خشابهای فراوان، ابزار جنگی تاکتیکی و وسایل نقلیه برای نبردی از جنس Battle Royale سقوط کنید. شما میتوانید بهصورت تکی یا بخشی از یک تیم در بازی حضور داشته باشید و بایستی تمام قوا و مهارات خود را برای شکست دادن دشمنان به کار گیرید تا سرانجام تنها شخص باقیمانده باشید. راهیابی یک بازی محبوب کنسول یا رایانهشخصی به گوشیهای اندروید امری تازه نیست، اما شما قطعا از راندمان خوب PUBG روی یک گوشی همراه شگفتزده خواهید شد. با وجود ناکامی بازی از برخی جهات مثل وجود ابزار جنگی در Loot boxهایی که به راحتی میتوان از آنان سواستفاده کرد، PUBG Mobile در شرایط فعلی بهترین بازی موجود برای گوشیهای حاوی سیستمعامل اندروید است. با تمامی این تفاسیر، این بازی رایگان بوده و به راحتی میتوان به آن دسترسی یافت.
برترین بازیهای iOS در سال ۲۰۲۰خواندن
اکثرا علاقه به تجربه بازیها با حداکثر تنظیمات گرافیکی دارند، اما این بازی این اجازه را هم به شما میدهد که با پایین آوردن جزئییات گرافیکی به راندمان کلی بازی خود افزوده، اینگونه توانایی به ارمغان آوردن تجربهای روان را حتی بر روی گوشیهای قدیمی بدست خواهید آورد. اگر شما دستگاهی نوپا دارید پس از تنظیمات را تا آخرین درجه ممکن بالا برده و از یکی از زیباترین عناوین گوشیهای همراه لذت ببرید. دستگاهی قدیمی دارید، اما کماکان میخواهید به تجربه این بازی بپردازید؟ بهتر است به نسخه PUBG Mobile Lite سر بزنید. این نسخه اختصاصا گونهای طراحی شده تا حجم کمتری از گوشی را به خود اختصاص داده، به شکلی روان بر روی گوشیهایی که میزان RAM کمی دارند اجرا شود. عنوان PUBG Mobile به نحوی تمامی لحظات شکوهمندی که از یک بازی مخصوص PC انتظار دارید را بر روی گوشیهای موبایل به ارمغان میآورد. سازندگان بازی موفقیت عنوانشان را با آغوشی باز پذیرفته و با اضافه کردن حالاتی اختصاصی از قبیل: حالت مخصوص Zombie Battle Royale، حالت جالب Deathmatch، اما با گروههایی متشکل از چند تیم، حالت هیجانانگیز و انفجاری RageGear و Payload، که هلیکوپترها، مینیگان و موشکاندازها را به بازی افزوده، بر موفقیت خود میافزایند. تیم خود را جمع کنید و همین حالا مشغول مبارزه شوید!
برترین بازیهای iOS در سال ۲۰۲۰خواندن
اکثرا علاقه به تجربه بازیها با حداکثر تنظیمات گرافیکی دارند، اما این بازی این اجازه را هم به شما میدهد که با پایین آوردن جزئییات گرافیکی به راندمان کلی بازی خود افزوده، اینگونه توانایی به ارمغان آوردن تجربهای روان را حتی بر روی گوشیهای قدیمی بدست خواهید آورد. اگر شما دستگاهی نوپا دارید پس از تنظیمات را تا آخرین درجه ممکن بالا برده و از یکی از زیباترین عناوین گوشیهای همراه لذت ببرید. دستگاهی قدیمی دارید، اما کماکان میخواهید به تجربه این بازی بپردازید؟ بهتر است به نسخه PUBG Mobile Lite سر بزنید. این نسخه اختصاصا گونهای طراحی شده تا حجم کمتری از گوشی را به خود اختصاص داده، به شکلی روان بر روی گوشیهایی که میزان RAM کمی دارند اجرا شود. عنوان PUBG Mobile به نحوی تمامی لحظات شکوهمندی که از یک بازی مخصوص PC انتظار دارید را بر روی گوشیهای موبایل به ارمغان میآورد. سازندگان بازی موفقیت عنوانشان را با آغوشی باز پذیرفته و با اضافه کردن حالاتی اختصاصی از قبیل: حالت مخصوص Zombie Battle Royale، حالت جالب Deathmatch، اما با گروههایی متشکل از چند تیم، حالت هیجانانگیز و انفجاری RageGear و Payload، که هلیکوپترها، مینیگان و موشکاندازها را به بازی افزوده، بر موفقیت خود میافزایند. تیم خود را جمع کنید و همین حالا مشغول مبارزه شوید!
NBA ۲K۲۰
امروزه اکثر عناوین ورزشی روی گوشیهای همراه معمولا از کیفیت پایین برخوردارند. البته شرایط همیشه این چنین نبوده، اما با معرفی پرداختهای درون برنامهای و معرفی حالت Ultimate Team، بنظر میرسد که روند ساخت گیمپلی اهمیت خود را از دست داده و جایش را به ساخت انیمیشنهای جذاب به هنگام رونمایی از کارتهای نادر داده است. جدا تنها با یک نگاه به یوتیوبرهای بازیباز متوجه میشوید که اکثریت ویدیوهای آنها فقط باز کردن بستههای کارت درون بازی بوده که نفرتانگیز است. به همین خاطر ما توسط NBA ۲K۲۰، یک بازی ورزشی درجه که به شما اجازه بازی کردن را میدهد، شگفتزده شدیم. در این بازی ۵ حالت مختلف برای تجربه وجود دارد که بدین شرح هستند:
-حالت My Career: به شما یک حالت داستانی کامل برای تجربه ارائه داده که سیر رشد بازیکن را از یک تازهکار به ردههای بالای NBA نشان میدهد.
-حالت The Association: حالتی مدیریتی که در آن شما به مدیریت بخشهای مختلف یک تیم اعم از بازیکنان، جایگزینان تازهکار و دیگر اعضا را میدهد. شما همچنین در این بخش بایستی مخارج تیم را بهدست گرفته و آنها را در مسیر رسیدن به قهرمانی راهنمایی کنید.
-حالت NBA Story Mode: بازیکن را جای تیمهای مشهور و نمادین تاریخچه NBA گذاشته و وی را مقابل چالشهایی که آنان در گذشته تجربه کردهاند، قرار میدهد.
-حالت Run The Streets: رقابتی سه به سه در فضای خیابانی با بخش داستانی مجزا که مکانیزمهای جدید را معرفی میکند. این بخش حاوی حالات چندنفرهی بازیکن در مقابل بازیکن، Tournament و مسابقات Ranked است.
-حالت Play Now: این بخش به شما اجازه میدهد که مستقیما وارد یک بازی شوید. شما میتوانید به شکل آنلاین با دیگر بازیکنان، یا با استفاده از اینترنت محلی مقابل دوستان خود بازی کنید. همچنین قابلیت انجام بازیهای تکنفره بین تیمهای مختلف NBA وجود دارد.
گرافیک فنی بازی و نحوه اجرای آن دقیقا متناسب با چیزی است که از نسخه کنسولی و کامل این بازی انتظار دارید، همچنین وجود قطعات موسیقی مجزا و رسمی به جذابیت بازی میافزاید. بهتر از هرچیز دیگری، قابلیت پشتیبانی از کنترلر توسط بلوتوث دستگاه گوشی شماست که بهترین روش بازی را برای شما فراهم میکند. البته استفاده از صفحه لمسی هم مشکلی نداشته و حقیقتا خوب کار شدهاند، اما هیچ چیزی بهتر از کنترل یک بازی ورزشی از طریق یک کنترلر نیست. تفاوتی ندارد که شما طرفدار ورزش بسکتبال باشید یا کلا دنبال چیزی میگردید که کمی از وقت آزادتان را به خودش اختصاص دهد، NBA ۲K۲۰ کارش را برای هر دوی این اقشار به خوبی انجام میدهد.
-حالت My Career: به شما یک حالت داستانی کامل برای تجربه ارائه داده که سیر رشد بازیکن را از یک تازهکار به ردههای بالای NBA نشان میدهد.
-حالت The Association: حالتی مدیریتی که در آن شما به مدیریت بخشهای مختلف یک تیم اعم از بازیکنان، جایگزینان تازهکار و دیگر اعضا را میدهد. شما همچنین در این بخش بایستی مخارج تیم را بهدست گرفته و آنها را در مسیر رسیدن به قهرمانی راهنمایی کنید.
-حالت NBA Story Mode: بازیکن را جای تیمهای مشهور و نمادین تاریخچه NBA گذاشته و وی را مقابل چالشهایی که آنان در گذشته تجربه کردهاند، قرار میدهد.
-حالت Run The Streets: رقابتی سه به سه در فضای خیابانی با بخش داستانی مجزا که مکانیزمهای جدید را معرفی میکند. این بخش حاوی حالات چندنفرهی بازیکن در مقابل بازیکن، Tournament و مسابقات Ranked است.
-حالت Play Now: این بخش به شما اجازه میدهد که مستقیما وارد یک بازی شوید. شما میتوانید به شکل آنلاین با دیگر بازیکنان، یا با استفاده از اینترنت محلی مقابل دوستان خود بازی کنید. همچنین قابلیت انجام بازیهای تکنفره بین تیمهای مختلف NBA وجود دارد.
گرافیک فنی بازی و نحوه اجرای آن دقیقا متناسب با چیزی است که از نسخه کنسولی و کامل این بازی انتظار دارید، همچنین وجود قطعات موسیقی مجزا و رسمی به جذابیت بازی میافزاید. بهتر از هرچیز دیگری، قابلیت پشتیبانی از کنترلر توسط بلوتوث دستگاه گوشی شماست که بهترین روش بازی را برای شما فراهم میکند. البته استفاده از صفحه لمسی هم مشکلی نداشته و حقیقتا خوب کار شدهاند، اما هیچ چیزی بهتر از کنترل یک بازی ورزشی از طریق یک کنترلر نیست. تفاوتی ندارد که شما طرفدار ورزش بسکتبال باشید یا کلا دنبال چیزی میگردید که کمی از وقت آزادتان را به خودش اختصاص دهد، NBA ۲K۲۰ کارش را برای هر دوی این اقشار به خوبی انجام میدهد.
Brawl Stars
عنوان Brawl Stars، ساختهی استودیوی Supercell، یک MOBA سریع بوده که با دیگر بازیهای فروشگاه Google فرق دارد. این عنوان یک جدایی کامل از دنیای بازی Clash of Clans، که شهرت کنونی Supercell را به همراه داشته، به شمار رفته و به اینبار بازیکنان را به مبارزات تیمی سبک MOBA دعوت میکند که با رنگآمیزی متفاوت و کارتونیاش مسیرش را از دیگر بازیها جدا کرده و با بهرهگیری از گیمپلی متنوع و ارزشمند، جایگاهش را در این لیست به ثبت رسانده است. در این بازی حالات گوناگونی برای تجربه وجود دارد که هر چند ساعت یکبار عوض شده و اینگونه همیشه تجربه جدیدی را به بازیکنان ارائه میدهند. حالات مذکور بدین شرح هستند:
-حالت Gem Grab: در این حالت طرفین باید کریستالهایی که در وسط نقشه ظاهر میشوند را جمعآوری کنند. تیمی که زودتر بتواند ۱۰ کریستال را جمع کرده و حدود ۱۵ ثانیه در اختیار خود نگه دارد، برنده است.
-حالت Heist: طرفین باید از صندوقچه کریستالهای خود، در عین انجام حملههای تاکتیکی به تیم دشمن، مراقبت کنند.
-حالت Showdown: یک Battle Royale ده نفره که به دو شکل تکنفره یا دونفره اجرا میشود.
-حالت Bounty: طرفین بر سر جمعآوری ستارههایی که با کشتن رقبا بدست میآیند با یکدیگر به رقابت میپردازند. هرچه میزان کشتههای شما بدون مردن بیشتر باشد، امتیازی که از کشتن شما کسب میشود هم بیشتر خواهد شد.
-حالت Brawl Ball: حالتی فوتبالگونه که توسط شخصیتهای Brawl Stars صورت میپذیرد. تیمی که زودتر ۲ امتیاز ثبت کند برنده است.
-حالت Seige: مشابه حالت Heist، اما با این تفاوت که تیمها به جمعآوری پیچهای فلزی میپردازند تا بتوانند رباتی غولپیکر را ظاهر کرده که به رگبار دشمن حمله کند.
-حالت Romo Rumble: رویدادی زمانی که طی آن تیمهای سهنفره خیل عظیمی از دشمنان رباتی را، که توسط یک غولآخر رباتی با میزان خون و قدرت همراه میشوند، بایستی شکست دهند.
هر یک از حالات مذکور به نوبه خود سرگرمکننده بوده و حتی میتواند به خودیخود یک بازی مستقل هم باشد. اما شامل شدن تمامی ۶ حالت و تعویض آنان براساس یک چرخش روزانه موردی است که Supercell توانسته با استفاده از آن عنوان Brawl Stars را به سطح جدیدی ببرد. این عنوان واقعا بازی خوشساختی است که با دریافت بهروزرسانی اخیرش به بازسازی و تقویت ظاهر فنی خود پرداخته و طراحی سهبعدی جدیدش آن را حتی زیباتر از قبل کرده است. تنها نکته منفی این عنوان جنبهی لووتباکسمحور و جمعآوری کارتهای مخصوص است. خوشبختانه این جنبه بازی براساس عملکرد شما سنجیده شده و نیازمند ساعتها صبر و تامل برای باز کردن جعبه جدیدی نیست.
-حالت Gem Grab: در این حالت طرفین باید کریستالهایی که در وسط نقشه ظاهر میشوند را جمعآوری کنند. تیمی که زودتر بتواند ۱۰ کریستال را جمع کرده و حدود ۱۵ ثانیه در اختیار خود نگه دارد، برنده است.
-حالت Heist: طرفین باید از صندوقچه کریستالهای خود، در عین انجام حملههای تاکتیکی به تیم دشمن، مراقبت کنند.
-حالت Showdown: یک Battle Royale ده نفره که به دو شکل تکنفره یا دونفره اجرا میشود.
-حالت Bounty: طرفین بر سر جمعآوری ستارههایی که با کشتن رقبا بدست میآیند با یکدیگر به رقابت میپردازند. هرچه میزان کشتههای شما بدون مردن بیشتر باشد، امتیازی که از کشتن شما کسب میشود هم بیشتر خواهد شد.
-حالت Brawl Ball: حالتی فوتبالگونه که توسط شخصیتهای Brawl Stars صورت میپذیرد. تیمی که زودتر ۲ امتیاز ثبت کند برنده است.
-حالت Seige: مشابه حالت Heist، اما با این تفاوت که تیمها به جمعآوری پیچهای فلزی میپردازند تا بتوانند رباتی غولپیکر را ظاهر کرده که به رگبار دشمن حمله کند.
-حالت Romo Rumble: رویدادی زمانی که طی آن تیمهای سهنفره خیل عظیمی از دشمنان رباتی را، که توسط یک غولآخر رباتی با میزان خون و قدرت همراه میشوند، بایستی شکست دهند.
هر یک از حالات مذکور به نوبه خود سرگرمکننده بوده و حتی میتواند به خودیخود یک بازی مستقل هم باشد. اما شامل شدن تمامی ۶ حالت و تعویض آنان براساس یک چرخش روزانه موردی است که Supercell توانسته با استفاده از آن عنوان Brawl Stars را به سطح جدیدی ببرد. این عنوان واقعا بازی خوشساختی است که با دریافت بهروزرسانی اخیرش به بازسازی و تقویت ظاهر فنی خود پرداخته و طراحی سهبعدی جدیدش آن را حتی زیباتر از قبل کرده است. تنها نکته منفی این عنوان جنبهی لووتباکسمحور و جمعآوری کارتهای مخصوص است. خوشبختانه این جنبه بازی براساس عملکرد شما سنجیده شده و نیازمند ساعتها صبر و تامل برای باز کردن جعبه جدیدی نیست.
Oddmar
بین تمامی عناوینی که در سال ۲۰۱۹ تجربه کردم، بازی Oddmar یکی از عناوینی است که شدیدا به آن علاقه دارم. بخشی از علاقه شدید من به زیبایی بیقیدوشرط بازی از همان صحنه آغازین تا مراحل مختلفش بوده که سطح جزئیاتی را نشان میدهد که کمتر میان بازیهای گوشیهای همراه مشاهده میکنید. همچنین دلبستگی من در قبال بازیهای پلتفرمر مستقل خوش ساخت در این مورد نقش دارد، با این وجود Oddmar بخاطر داشتن یک پروتاگونیست عالی و روایتی درخور خود را نسبت به دیگر عناوین برجستهتر میکند.
شما در نقش Oddmar قرار میگیرید، یک وایکینگ تبعیدی که هیچوقت نتوانسته، چون جد مبارزش عمل کرده و توسط یک پری جادویی قدرتهای مخصوصی را کسب کرده است. حال Oddmar، به واسطه این زمانبندی دقیق، فرصتی یافته تا با رفتن به یک سفر دور و دراز آمرزشی، اشتباه خود را جبران کند. طراحی مراحل بازی بهطور کلی خطی بوده، اما به لطف تنوع مناسب دشمنان، موانع بالقوه و پازلهای کوتاه و خوبش، هرگز تکراری نمیشود. جدای از این موارد، Oddmar در مواقعی به چالشهای توهم مانند «والهالا» (Valhalla) که درون مراحل گوناگون قرار داده شدهاند برخورده که جذابیت بازی را دو چندان میکند. این چالشها، که در جابهجایی سریع از نقطه آغاز تا پایان خلاصه میشوند، به تنوع گیمپلی کمک بسیاری میکنند. سختی محیا کردن کنترل درست با استفاده از صفحهلمسی برای عناوین پلتفرمر بر همه آشکار است، اما ناگهان عنوانی مثل Oddmar عرضه شده و به عرصه بازی نشان میدهد که چگونه باید این کار را انجام داد. همه چیز در بازی با قراردهی کنترلر افقی در سمت چپ صفحه و اعمالی، چون پرش، حمله و دویدن در سمت صفحه، حس خوبی را به بازیکن میدهد.
شما قادر هستید بخش اول بازی را بهصورت رایگان تجربه کرده و باقی بازی را با تنها یک بار پرداخت ۵ دلاری میتوانید آزاد کنید و از آنجایی که Oddmar یکی از بهترین عناوینی است که میتوان بر روی گوشیهای همراه تجربه کرد، این میزان هزینه واقعا ارزشش را دارد.
شما در نقش Oddmar قرار میگیرید، یک وایکینگ تبعیدی که هیچوقت نتوانسته، چون جد مبارزش عمل کرده و توسط یک پری جادویی قدرتهای مخصوصی را کسب کرده است. حال Oddmar، به واسطه این زمانبندی دقیق، فرصتی یافته تا با رفتن به یک سفر دور و دراز آمرزشی، اشتباه خود را جبران کند. طراحی مراحل بازی بهطور کلی خطی بوده، اما به لطف تنوع مناسب دشمنان، موانع بالقوه و پازلهای کوتاه و خوبش، هرگز تکراری نمیشود. جدای از این موارد، Oddmar در مواقعی به چالشهای توهم مانند «والهالا» (Valhalla) که درون مراحل گوناگون قرار داده شدهاند برخورده که جذابیت بازی را دو چندان میکند. این چالشها، که در جابهجایی سریع از نقطه آغاز تا پایان خلاصه میشوند، به تنوع گیمپلی کمک بسیاری میکنند. سختی محیا کردن کنترل درست با استفاده از صفحهلمسی برای عناوین پلتفرمر بر همه آشکار است، اما ناگهان عنوانی مثل Oddmar عرضه شده و به عرصه بازی نشان میدهد که چگونه باید این کار را انجام داد. همه چیز در بازی با قراردهی کنترلر افقی در سمت چپ صفحه و اعمالی، چون پرش، حمله و دویدن در سمت صفحه، حس خوبی را به بازیکن میدهد.
شما قادر هستید بخش اول بازی را بهصورت رایگان تجربه کرده و باقی بازی را با تنها یک بار پرداخت ۵ دلاری میتوانید آزاد کنید و از آنجایی که Oddmar یکی از بهترین عناوینی است که میتوان بر روی گوشیهای همراه تجربه کرد، این میزان هزینه واقعا ارزشش را دارد.
Holedown
یافتن یک بازی معمایی که سعی در ترغیب شما به خرید قدرتهای ویژه محض سادهسازی بازی یا کسب جانهای بیشتر نداشته باشد، کار سختی است. این خود یکی از دلایل برجستگی Holedown در سال ۲۰۱۸ است. در این عنوان بازیکن باید به نحوی استراتژیکی راه خود را از طریق انفجار اجسام آسمانی، که از سیارکها شروع شده و تا خورشید ادامه مییابد، با استفاده از سیستم کلاسیک شلیک توپهای مختلف سمت مکعبهایی که در سرتاسر مراحل تبعیه شده، باز کند. هر مکعب در درون خود عددی را جای داده که نشان میدهد چه میزان ضربات برای نابودیاش نیاز است. شما همچنین میتوانید با نابودی یک مکعب که زیربنای دیگری است اجسام بالایش را سریعا تخریب کنید. Holedown از آن دست عناوینی است که سریع میتوان وارد اصل کار بازی شده و ایده پشتش بسیار ساده و قابل فهم است، اما شما بعدها متوجه این حقیقت میشوید که مقداری مهارت و استراتژی هم در بازی دخیل است. مکعبهای درون بازی نواحی منحنی دارند، لذا شما میتوانید با استفاده از این نواحی، ضربههای هوشمندانهای بزنید که موجب تخریب چندین مکعب طی یک ضربه شود. این نکته مهمی است چرا که با هر شلیک بازیکن، صفحه بازی یک ردیف به بالا
رفته، اجسام به آرامی از دید بازیکن محو میشوند. اگر مکعبها به بالای صفحه بازی برسند، شما میبازید.
طی این مسیر، بازیکنان تعدادی کریستال جمعاوری خواهند کرد که با استفاده از آنان میتوانند میزان توپهایی که هر شلیک بازیکن دارد، یا میزان کلی شلیکهایشان را افزایش دهند. این تقویتها برای کامل کردن سیاراتی که جلوتر در بازی میبینید امری حیاتی هستند، همچنین موجب آن میشوند که مراحل ابتدایی بازی، که از سطح پایینتری برخودارند، تبدیل به مراحلی دیووانهوار برای اوقات فراغت بازیکن شوند. با این تفاسیر، زمان کمی برای باز کردن تمامی افزونههای بازی نیاز است، چرا که دست برداشتن از تجربهی این عنوان کار بسیار سختی است. اگر شما هم از طرفداران عناوین معمایی با محوریت فیزیک اجسام هستید و دنبال یک بازی خوب دیگر میگردید، Holedown ارزش پولی که برایش خرج میکنید را دارد.
طی این مسیر، بازیکنان تعدادی کریستال جمعاوری خواهند کرد که با استفاده از آنان میتوانند میزان توپهایی که هر شلیک بازیکن دارد، یا میزان کلی شلیکهایشان را افزایش دهند. این تقویتها برای کامل کردن سیاراتی که جلوتر در بازی میبینید امری حیاتی هستند، همچنین موجب آن میشوند که مراحل ابتدایی بازی، که از سطح پایینتری برخودارند، تبدیل به مراحلی دیووانهوار برای اوقات فراغت بازیکن شوند. با این تفاسیر، زمان کمی برای باز کردن تمامی افزونههای بازی نیاز است، چرا که دست برداشتن از تجربهی این عنوان کار بسیار سختی است. اگر شما هم از طرفداران عناوین معمایی با محوریت فیزیک اجسام هستید و دنبال یک بازی خوب دیگر میگردید، Holedown ارزش پولی که برایش خرج میکنید را دارد.
BattleChasers: NightWar
عنوان BattleChasers: NightWar یک نقشآفرینی ژاپنی موفق با جوایز متعدد است که یکی از کاملترین تجرب نقشآفرینی گوشیهای همراه را در سال ۲۰۱۹ برایتان به ارمغان میآورد و این در حالی است که هیچگونه پرداخت درونبرنامه یا افزونهای برای بازی وجود ندارد.
همه چیز در این بازی بهینه و کامل است. BattleChasers در یک دنیای غنی و بزرگ شروع میشود که سرشار از دانجنهای گوناگون، غولآخرهای حماسی و شگفتیهای دیگر است. مبارزات نوبتی درون این عنوان از نقشآفرینیهای ژاپنی محبوب شما الهام گرفته و حتی برای آنهایی که کمتر خود را درگیر چنین عناوینی مییابند شدیدا جالب است. در کنار دنیای انبوه و وسیع بازی که توسط دشمنان بسیار و آماده برای مبارزه اشباع شده، المانهای ساختوساز عمیقی هم در بازی تبعیه شده که به وسیله آن میتوانید سلاح، زره و جواهر جادویی تیم تان را تقویت کنید. یک نقشآفرینی زمانی خوب است که شخصیتها و روایتش خوب باشند و از آنجایی که BattleChasers براساس یک رمان گرافیکی با همین نام است، بنابراین ما در طول بازی با شخصیتهایی کاملا توسعهیافته و داستانی درگیرکننده روبهرو میشویم. راوی این بازی روی داستان یک دختر جوان به اسم «گالی» (Gully) تمرکز میکند که در جستوجوی پدر گمشدهاش، «آرامس» (Aramus) است. وی زمانی قهرمان محله به شمار میرفت که بعد از ورودش به «خط خاکستری» (Gray Line)، نوعی دیوار ساخته شده از مِه که منطقه سکونتشان را احاطه کرده و هیچکس بعد از ورود به آن برنگشته، دیگر دیده نشده است. «آرامس» قبل از رفتن یک جفت دستکش جادویی را از خود به جای گذاشته بود که گفته میشود به کسی که آنان را بر دست کند قدرتهای ناشناختهای میدهد. «گالی» بایستی یاد بگیرد که چگونه دستکشهای پدرش را استفاده کرده تا اینگونه با سفر حماسیاش به مناطق بعد از «خط خاکستری» حقیقت پشت ماجرای آخرین ماموریت پدرش را کشف کند.
«گالی» همچنین با گروهی متشکل از «نولان، جادوگرِ پیرِ خردمند» (Knowlan the wise old mage) که همیشه با «کالیبِرتو» (Calibretto)، یک غول سنگی جنگی که توانسته عواطف و ادراک شخصی بدست آورده، «گَریسن»، یک پالادین که با «آرامس» دوست بوده و خود را موظف میداند که از «گالی» در طی سفرش به مراقبت کند، و «مونیکای قرمز» (Red Monika)، یک قانونشکن شیاد که به سختی از قوانین تبعیت میکنند، همراه میشود. BattleChasers قطعا یک بازی ارزشمند است که چه طرفداران خود BattleChasers و چه هواداران نقشآفرینیهای ژاپنی بایستی آن را امتحان کنند.
همه چیز در این بازی بهینه و کامل است. BattleChasers در یک دنیای غنی و بزرگ شروع میشود که سرشار از دانجنهای گوناگون، غولآخرهای حماسی و شگفتیهای دیگر است. مبارزات نوبتی درون این عنوان از نقشآفرینیهای ژاپنی محبوب شما الهام گرفته و حتی برای آنهایی که کمتر خود را درگیر چنین عناوینی مییابند شدیدا جالب است. در کنار دنیای انبوه و وسیع بازی که توسط دشمنان بسیار و آماده برای مبارزه اشباع شده، المانهای ساختوساز عمیقی هم در بازی تبعیه شده که به وسیله آن میتوانید سلاح، زره و جواهر جادویی تیم تان را تقویت کنید. یک نقشآفرینی زمانی خوب است که شخصیتها و روایتش خوب باشند و از آنجایی که BattleChasers براساس یک رمان گرافیکی با همین نام است، بنابراین ما در طول بازی با شخصیتهایی کاملا توسعهیافته و داستانی درگیرکننده روبهرو میشویم. راوی این بازی روی داستان یک دختر جوان به اسم «گالی» (Gully) تمرکز میکند که در جستوجوی پدر گمشدهاش، «آرامس» (Aramus) است. وی زمانی قهرمان محله به شمار میرفت که بعد از ورودش به «خط خاکستری» (Gray Line)، نوعی دیوار ساخته شده از مِه که منطقه سکونتشان را احاطه کرده و هیچکس بعد از ورود به آن برنگشته، دیگر دیده نشده است. «آرامس» قبل از رفتن یک جفت دستکش جادویی را از خود به جای گذاشته بود که گفته میشود به کسی که آنان را بر دست کند قدرتهای ناشناختهای میدهد. «گالی» بایستی یاد بگیرد که چگونه دستکشهای پدرش را استفاده کرده تا اینگونه با سفر حماسیاش به مناطق بعد از «خط خاکستری» حقیقت پشت ماجرای آخرین ماموریت پدرش را کشف کند.
«گالی» همچنین با گروهی متشکل از «نولان، جادوگرِ پیرِ خردمند» (Knowlan the wise old mage) که همیشه با «کالیبِرتو» (Calibretto)، یک غول سنگی جنگی که توانسته عواطف و ادراک شخصی بدست آورده، «گَریسن»، یک پالادین که با «آرامس» دوست بوده و خود را موظف میداند که از «گالی» در طی سفرش به مراقبت کند، و «مونیکای قرمز» (Red Monika)، یک قانونشکن شیاد که به سختی از قوانین تبعیت میکنند، همراه میشود. BattleChasers قطعا یک بازی ارزشمند است که چه طرفداران خود BattleChasers و چه هواداران نقشآفرینیهای ژاپنی بایستی آن را امتحان کنند.
Chameleon Run
عنوان Chameleon Run، که توسط استودیوی «نوودلکیک گیمز» (Noodlecake Games) منتشر شده، یک عنوان auto-runner (یعنی شخصیت اصلی خودکار به جلو میدود) است که میزان دقت و زمانبندی شما را به چالش کشیده و ممکن است کمی مغزتان را به درد بیاورد. اسم دیگر بازی سرعت است و شما در طول بازی بایستی دائما روی سطوح رنگی بپرید و بدوید. شما قابلیتهای مخصوص دویدن و تعویض رنگ دارید و با استفاده از این دو باید تا خط پایان بروید. اما فقط اجازه دارید به اشیای همرنگ خودتان دست بزنید. آسان بنظر میآید؟ پس بهتر است دوباره به آن فکر کنید. با اینکه بازی بشدت زیباست، لذت واقعی بازی وقتی آشکار میشود که با کنترل لمس دوگانهی فوقالعاده دقیق آن آشنا شوید. اگر شما دقیقا به هنگام برخورد به سطح مراحل رنگ خود را تغییر دهید، یک تقویتیِ سرعت خواهید داشت. کنترلهای پرش به همان اندازه دقیق بوده و به شما اجازه میدهند تا پرشهای دوگانه هوشمندانه را با آسودگی کامل انجام دهید. هر مرحله به نحوی طراحی شده که غیرخطی بنظر بیاید، به این معنا که برای رسیدن به خط پایان مسیرهای گوناگونی وجود دارد. با این حال، سه ماموریت مخصوص در هر مرحله تعبیه شده و هدفش
تشویق بازیکن به بازگشت و امتحان دیگر مسیرهای موجود است.
در نگاه کلی، این بازی بسیار کوتاه است، اما به گونهای طراحی شده که یک انتخاب ایدهال برای اسپیدرانکردن باشد. البته رقابت سرسختی هم بر سر این مورد وجود دارد. من احساس میکنم که بازی یک ویژگی فوقالعاده را کم دارد و آن یک طراح مسیر است که به بازیکن اجازه دهد مسیر شخصی خودش را بسازد. شاید هم وجود مراحل بیشتر با سطوح و رنگهای مختلف میتوانست این خلا را جبران کند. با این وجود، برای یک بازی ۲ دلاری Chameleon Run واقعا مفرح است.
در نگاه کلی، این بازی بسیار کوتاه است، اما به گونهای طراحی شده که یک انتخاب ایدهال برای اسپیدرانکردن باشد. البته رقابت سرسختی هم بر سر این مورد وجود دارد. من احساس میکنم که بازی یک ویژگی فوقالعاده را کم دارد و آن یک طراح مسیر است که به بازیکن اجازه دهد مسیر شخصی خودش را بسازد. شاید هم وجود مراحل بیشتر با سطوح و رنگهای مختلف میتوانست این خلا را جبران کند. با این وجود، برای یک بازی ۲ دلاری Chameleon Run واقعا مفرح است.
منبع: Android Central
۰