فیلم تا ابد از لحظههایی تشکیل شده است که با چیدن آنها در کنار هم نمیتوان حتی از این نظر نیز به یک سینمای فرمگرا رسید. رابطههایی که در ظاهر به قصد پل زدن بین متنهای چند تکه فیلم است، قدرت ارایه یک فیلم هایپر لینک را ندارد.
اگر شما هم جزو دنبالکنندگان پر و پاقرص سریال قورباغه هستید، بدون شک امروز دوشنبه منتظر پخش و تماشای قسمت پنجم سریال قورباغه هستید. چرا که در دقایق پایانی قسمت چهارم، اتفاقی رقم خورد که بیننده را برای تماشای قسمت بعدی مشتاق میکرد.
انیمیشن روح به کارگردانی پیت داکتر تلاش میکند موضوعات انسانی را با کمک گرفتن از مفاهیم ماورایی به سادگی شرح دهد. نکته جالبتر برای ما ایرانیان حضور نام استاد کیهان کلهر به عنوان مشاور موسیقی انیمیشن روح است.
نگاهی به نخستین اثرسینماییِ ناصر تقوایی
به هر تقدیر «آرامش در حضور دیگران» و «گاو» تأثیرات خودشان را بر نسل بعد از خودشان گذاشتند و سینمای اجتماعی ایران بهخصوص در ۴۰ساله اخیر مدیون ارزشهای نهفته در این دو فیلم است که به مروز زمان کشف شدند.
نتیجه اینکه، شاید هومن سیدی در ادامه نشان دهد که چند قسمت ابتداییاش، بیشتر حکم آزمون و خطا را داشته و در ادامه بتواند به همان سیدی جاهطلب با سکانسهای برجسته و غافلگیرکننده برگردد. مثل برخی سکانسهای قسمت سوم.
معرفی فیلم
صدای متال یک فیلم سینمایی است که باید چشم و گوش خود را تمام وقت به آن بدوزید، فیلمی که داریوس ماردر، کارگردانی کرده، ممکن است یک سبک باشد، اما خودنمائی نیست. جهان آن احساس میشود و زنده و واقعی است.
بهترین هارور سینمایی سال ۲۰۲۰
فیلم متصرف برندون کراننبرگ، جایی است که نظارت آنلاین به یک امر عادی تبدیل شده است، خیابانهای شهر به شدت خالی است و نابرابری درآمد به ابعاد سرسام آوری رسیده است. به عبارت دیگر، این دنیایی متفاوت از جهان ماست، اما دنیایی کاملاً آشنا و قابل قبول.
در این اثر شاهد رگههای عمیقتری از «جهانبینی» و تحلیل ساختار اجتماعی و فرهنگی سرزمین و هویت زیستی نیز در لایههای شخصیتپردازانه اثر باشیم.
با پسری روبهرو هستیم که بزرگترین هدف و دغدغهاش در زندگی مهاجرت است و هدف فیلم هم این است که به ظاهر دغدغههای او برای انجام این کار سخت را به تصویر بکشد. در ابتدا و برای آن که بار درام فیلم افزایش پیدا کند با یک داستان عاشقانه طرف هستیم.
زندگی را نمیتوان تحمل کرد مگر آنکه دیوانگی چاشنی آن باشد
آخرین فیلم کارگردان دانمارکی توماس وینتربرگ یک فیلم شیرین است در فیلم جدید توماس وینتربرگ "یک دور دیگر"، دربارهی چهار مرد دانمارکی است ، معلمان مدرسه ای که گرفتار در بحران میانسالی هستند، آدمهایی که برای فرار از این بحران، به یک تئوری شبه علمی متوسل میشوند. اینکه ببینند آیا نوشیدن روزانه الکل و سطح مشخصی از آن در خون لازمهی پیشرفت است و آنها را از رکود میانسالی خارج میکند یا خیر. تئوری که میگوید؛ تصمیمی که تبعات جدی به دنبال دارد. تراژدی یک دور دیگر به طرز عجیبی متواضعانه در مورد لذتهای بیش از حد (عمدتا پیش پا افتاده) حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
فیلم یک بخش ابتدایی ۱۲ دقیقهای دارد که در دهه ۴۰ و ۵۰ میگذرد. هرچه پس از این در فیلم میبینیم تکرار نشانهها و رخدادهای همین ۱۲ دقیقه است.
در این داستان، علتها و معلولها از پی هم میآیند و با وجود اینکه گاهی گیجکننده به نظر میرسند ولی فهمیدنی هستند. داستان اصلی که از «واقعیت» فاصله گرفته است، مربوط به مهتاست که خواهرش دو ماه است در خوابی عجیب فرو رفته است و خیال بیداری ندارد.
به همین دلیل به نظر من فیلم «مغولها» اگرچه در تداوم جریان موج نو است، ولی نمیتوان این فیلم را صرفا موج نویی تلقی کرد، بلکه میتوان آن را آغازگر «سینمای دیگر» دانست.
روایتی انتقادی از حال و روز زنان جامعه
نکته مثبت فیلم بازی قابل قبول بازیگران است. فیالمثل میتوان از بازی متفاوت مهدی احمدی مثال آورد که به خوبی توانسته از گذشته خویش فاصله گرفته و شخصیت یک جراح عصبی که «اراده معطوف به ثروت» دارد را به نمایش گذارد.
چیزهایی در فیلم هست که تماشاگر را شگفتزده میکند. درهمتنیدگی موسیقی با متن عالی است و روند فیلم که با نوای ملایم پیانو کریستف رضاعی پیش میرود، دلنشین است.