گفتوگو با جوجو مويز، نويسنده انگليسي
از اينكه احساسات را در خواننده برانگيزانم شرمسار نميشوم
گفتوگو با بهمن فرمانآرا درباره سينما، كارهاي تازه و اكران نيافتههايش
درباره دشواريهاي فيلم ساختن، درباره مسيري كه پر از خار گل رز است و اينكه فيلمساز تنهاست و بدون هيچ ياري اما هنرمند طرف صحبت ما، اهل گله و شكايت نيست.
بهاءطاهر از نسل «نویسندگان» دهه ٦٠ مصر
بهاءطاهر متعلق به نسل نویسندگان دهه ٦٠ مصر است؛ نسلی که جوانیشان با انقلاب ناصری و آرمانهای انقلاب همراه بوده اما بعد از تثبیت انقلاب وضعیتی دوگانه پیدا میکنند و اگرچه همچنان به آرمانهای دوره جوانیشان وفادارند، اما نسبت به بسیاری از اتفاقات بعد از انقلاب از جمله محدودشدن آزادیهای سیاسی و اجتماعی معترضاند.
گفتوگو با وحيد رهباني، شش سال بعد از نمايش «هدا گابلر»
همهچيز از چند قطعه عكس آغاز شد؛ اتفاقي كه به گفته خودش بسيار «ناجوانمردانه» بود و در يك چشم به هم زدن سيل اتهامها به راه افتاد. حالا شش سال گذشته است و مشخص نيست چه كسي در نهايت پاسخ دقايق از دست رفته را ميدهد.
گفتوگو با مرتضی کلانتریان مترجم وحقوقدان
دیدار به قیامت بنای عظیمی است برافراشته بر پایههای بیرحمیها و تقلبهای گوناگون با ساختاری چنان درخشان و قدرت بیانی چنان پرصلابت که به باور اهداکنندگان جایزه ادبی گنکور به این اثر، چنین رمان باشکوهی بعد از جنگ جهانی اول (1918 – 1914) تاکنون خلق نشده است.
گفتوگوي لسآنجلس تايمز با دان دليلو
دليلو ٧٩ساله پديدآورنده ١٨ رمان است كه «نوفه سفيد» او برنده جايزه كتاب ملي امريكا شد و «جهان زيرين» و «ليبرا»ي او تحسينشدهترين كتابهاي پرفروش به شمار ميروند. در تازهترين رمانش «صفر ك» جف به مكاني دورافتاده ميرود تا پدرش را كه آماده سپردن همسر در حال مرگش به تكنولوژي سرمازيستي ميشود، ملاقات كند
رضا شیرمرز از خود میگوید
وی به تازگی به بهانه انتشار تازهترین تألیفش «با چشمانم میاندیشم: تئاتر تصویری رابرت ویلسون» که در آن به بررسی تحلیلی آثار رابرت باب ویلسون، کارگردان مشهور و تأثیرگذار آمریکایی تئاتر و خالق نمایشهایی مانند «پادشاه اسپانیا»، «زندگی و زمانه زیگموند فروید»، «کا ماونتن و تراسِ گاردنیا»، «زندگی و زمانه جوزف استالین»، «سخنرانی درباره هیچ» و «نامهای به ملکه ویکتوریا» پرداخته است، به ایران آمد.
گفتوگو با ژان دورینگ
«پرفسور ژان دورینگ»، موسیقیدان و خاورشناس بزرگ موسیقی ایران و موسیقی اقوام ایرانی با عشق و علاقهای که به موسیقی بلوچستان دارد، خود را به بخش پایانی همایش رساند.
امین ناصرنصیر از ترجمه، شعر و بازیگری میگوید
با ساعتخوش به عرصه رسمی تصویر در تلویزیون وارد شد اما پخش این سریال که هفتهای یکبار به روی آنتن شبکه دو میرفت، در اوج و به یکباره قطع شد.
محمود حدادی و انتشار ترجمههای تازهاش
«حدیث شطرنج»، این داستان تمثیلی بازتابنده یک دوران، آخرین اثری است که سوایگ پیش از خودکشیاش نوشت و از این حیث اثری است که هم برآمده از دوران پختگی قلم این نویسنده آلمانیزبان است و هم رد سالهای وحشت و غربت را در خود دارد.
رودررو با دوریس لسینگ، نویسنده برنده نوبل
تا جایی که به یاد دارم همیشه نویسنده بودهام. همیشه. میتوانم به خودم بگویم یک نویسنده بالفطره که نوشتن در خونم بوده. وقتی نوجوان بودم چند رمان نوشتم؛ رمانهایی که البته واقعا کارهای ضعیفی بودند، اما مگر از نوجوانی که رمانهایی هم نوشته کسی میتواند انتظار خلق شاهکار داشته باشد؟ بههرحال این را یادم است که همیشه و در تمام مقاطع زندگیام میدانستم قرار است نویسنده شوم.
گفتگو با لیلی گلستان
بيستوچهارمين دوره نمايشگاه «صداثر، صدهنرمند» اينروزها در گالري گلستان برپاست؛ نمايشگاهي كه به گفته ليلي گلستان در 24سال گذشته با هدف معرفي هنرمندان و البته هنرمندان شهرستاني به طور مرتب برگزار شده است.
گفتوگو با فرزانه طاهری به مناسبت انتشار ترجمه جديدش از «مسخ» كافكا
«مسخ» كافكا اولينبار با ترجمه صادق هدايت در ايران منتشر شد و بعد از آن ترجمههاي ديگري از اين داستان به چاپ رسيدند كه يكي از آنها ترجمه فرزانه طاهري بود كه سالها پيش به ضميمه نقدي از نابوكف منتشر شد. طاهري بهتازگي ترجمه ديگري از «مسخ» به دست داده كه متفاوت از ترجمه قبلياش است. او اينبار به سراغ ترجمه نسخه انتقادي نورتن «مسخ» رفته است.
گفتوگو با علیاصغر حداد به مناسبت انتشار «سوی دیگر» آلفرد کوبین
تازهترین ترجمه علیاصغر حداد رمانی است از آلفرد کوبین با عنوان «سوی دیگر» که بهتازگی و توسط نشر ماهی منتشر شده است. آلفرد کوبین، طراح و نقاش مشهور اتریشی است که آثارش ویژگیهایی خاص خود را دارند و در بسیاری از نقاشیهایش تنهای لهشده و چهرههای زجرکشیده و ترسخورده دیده میشوند.
گفتوگو با پيتر اشتام، نويسنده سوييسی
پيتر اشتام، نويسنده سوييسي در طول زندگياش كارهاي زيادي كرده است، اول حسابداري خوانده و مدتي هم در اين حوزه كار كرده بعد هم روانشناسي را انتخاب كرده و فكر ميكرد از طريق آن ميتواند مردم را مطالعه كند، او حتي مدتي روزنامهنگاري هم كرده است، اما انگار او همه اينكارها را كرد كه در نهايت نويسنده شود؛ دنياي ادبيات آنقدر برايش جاذبه داشت كه فكر كرد ميتواند در داستانهايش آدمها را مطالعه كند.